معاد کل جهان از نظر قرآن کریم

English فارسی 3919 نمایش |

اشخاصی مانند ملاصدرا معتقد به معاد جسمانی هستند، اما همه معاد جسمانی را برده اند در داخل خود روح و عالم ارواح؛ یعنی گفته اند این خصایص جسمانی در عالم ارواح وجود دارد. این فاصله ای که قدما از قبیل ابو علی سینا میان روح و جسم قائل بوده اند و فقط عقل را روحی می دانستند و غیر عقل را روحی نمی دانستند، این فاصله وجود ندارد. اما البته این مطلب هم مشکل را حل نکرده است، یعنی ما این را با مجموع آیات قرآن کریم نمی توانیم تطبیق کنیم. با اینکه حرف خیلی خوبی است و آن را با دلایل علمی هم می شود تأیید کرد ولی معاد قرآن را با این مطلب نمی شود توجیه کرد، چون معاد قرآن تنها روی انسان نیست، روی همه عالم است. قرآن اساسا راجع به عالم ماده بحث می کند نه تنها انسان:
«اذا الشمس کورت* و اذا النجوم انکدرت* و اذا الجبال سیرت؛ آنگاه که خورشید درهم پیچیده شود، و آنگاه که ستارگان تیره شوند، و آنگاه که کوه ها به راه افتند» (تکویر/1-2-3).
«یوم تبدل الارض غیر الارض و و السموات و برزوا لله الواحد القهار؛ روزی که زمین به زمین دیگر و آسمان ها (به آسمان های دیگر) مبدل شوند و (مردم) در برابر خدای یگانه قهار ظاهر شوند» (ابراهیم/48) یعنی فقط روح ما را نمی گوید، بلکه قرآن ارض؛ یعنی همین زمین را دارد می گوید و همچنین سایر آیاتی که در قرآن هست.
اینجا چیزهایی بوده است که علم قدیم قاصر بوده و نمی توانسته از اینجا یک قدم جلوتر برود، یعنی نه اینکه امثال ملاصدرا اینجا که رسیده اند کمیت شخصشان لنگ بوده، نه، اینجا که رسیده اند علم قدیم به شکلی بوده که اجازه نمی داده است یک قدم جلوتر بروند، ولی علم امروز در اینجا جلوی ما را باز کرده است. در میان قدمای ما فقط مرحوم آقا علی مدرس با اینکه در عصر قدیم هم هست (متعلق به زمان ناصرالدین شاه است) و ظاهر هم این است که توجه به علم جدید نداشته ولی در عین حال در این زمینه حرفهایی زده که بوی این مطلب می آید.
چرا علم قدیم اجازه نمی داده است؟ در علم قدیم این حرفها نمی توانسته مفهوم داشته باشد که خورشید یک روزی پیر شود و از بین برود، ماه پیر شود و از بین برود، زمین ما ساقط شود. چون بر اساس فلکیات قدیم بوده و افلاک یک حقایق ازلی و تا ابد بوده اند و زمین هم یک موجودی بوده که برای همیشه باید در مرکز عالم باقی بماند. خراب شدن عالم به طور کلی، برای آنها نمی توانسته از نظر علمی مفهوم داشته باشد، هر وقت می گفتند تعبدا می گفتند ولی از نظر علمی نمی توانستند توجیه کنند. حالا که قرآن می گوید: «و الارض جمیعا قبضته یوم القیامة و السموات مطویات بیمینه؛ زمین در آن روز در قبضه خداست و آسمانها به دست قدرت الهی در هم پیچیده می شود» (زمر/67).
تمام عالم به سوی قیامت می رود و نظامات عوض می شود و تغییر می کند و عالم می رود به سویی که در آنجا انسانها دیگر پیری ندارند، فرسودگی ندارند، مردن ندارند، تکلیف نمی تواند آنجا وجود داشته باشد، اجل و مهلت مقرر و از این حرفها نمی تواند وجود داشته باشد، وسوسه نمی تواند وجود داشته باشد و در آنجا حیات بر موت غلبه می کند یا به تعبیر ما در آنجا روح بر جسم غلبه می کند، نظام جنبه های حکومت روح بر جسم است نه جسم بر روح.

منـابـع

مرتضی مطهری- معاد- صفحه 195-194

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد