معیارهای انتخاب همسر
فارسی 4669 نمایش |اسلام برای انتخاب همسر ضوابط و معیارهائی معین کرده و از زن و شوهر خواسته است در گزینش همسر آنها را مراعات نمایند. این ضوابط و معیارها به ترتیب اولویت عبارتند از:
1. ایمان و اعتقاد:
همسر را باید در چارچوب اعتقاد به مذهب و مکتب مورد قبول خود جستجو کرد. تا سنخیت و تجانس و امکان جلب و جذب باشد. در برخی از روایات از امام صادق (ع) نقل می کنند که فرمود: "دوست ندارم مرد مسلمان با زن یهودی یا مسیحی ازدواج کند از آن بابت که بیم آن میرود فرزندش یهودی یا مسیحی شود". (وسائل الشیعه ج 14). اسلام ازدواج دائم را با اهل کتاب جایز نمی داند و البته در ازدواج موقت تسهیلاتی برای این امر قائل شده است. این امر بدان خاطر است که مذهب در تداوم حیات زناشوئی نقش اساسی دارد و اختلاف مذهبی مسأله آفرین است. هم چنین توصیه این است که در انتخاب همسر اصالت را برای دینداری همسر قائل باشیم که در چنان صورتی مال و جمال هم نصیب خواهد شد (روضة المتقین ج 8). امام باقر (ع) فرمود: "علیک بذوات الدین؛ با همسر باایمان ازدواج کنید." (ج 14- وسایل الشیعه).
2. کفویت:
ازدواج باید با افراد کفو و همشأن باشد. امکان تطابق عمدی برای کسانی بیشتر است که همشأنی و توافق بیشتری در زندگی داشته باشند. رسول خدا (ص) فرمود: "فانکحوا الاکفاء؛ با افراد همشأن ازدواج کنید." (وسائل الشیعه ج 14). بیش از صد مورد تحقیق نشان داده است که اگر افراد با کسانی ازدواج کنند که همشأن و همسان هستند، امر زندگی آسانتر می گذرد، در مواردی بسیار درگیری و اختلاف بین زن و شوهر دیده می شود از آن بابت که طرفین در شأن و طبقه متفاوتند. تکیه اساسی اسلام در کفویت روی مسأله ایمان و اعتقاد است. پیامبر اکرم (ص)، امام علی (ع) را برای دختر خود انتخاب کرد از آن بابت که کفویت ایمانی داشتند و روایات هم می گویند: "المؤمنون بعضهم اکفاء بعض؛ مؤمنان کفو و همشأن یکدیگرند." در دنیائی که مسأله نژاد و رنگ می تواند عامل تحریم باشد اسلام به این مسأله توجهی نکرده است. البته سعی کرده است دامنه کفویت را در زمینه اخلاق نیز سرایت دهد. برخی از روایات اسلامی در رابطه با کفویت گفته اند که آن شامل دو چیز است: 1- عفت ناشی از ایمان و اعتقاد 2- امکان تأمین زندگی (وسائل الشیعه ج 14).
3. خانواده:
از معیارهای مورد نظر در اسلام مسأله خانواده است و این امر بدان خاطر که: اولا ژنها سرایت کننده اند (فان العرق دساس، رسول خدا «ص»). ثانیا افراد خصایص محیطی خانوادگی خود را در اماکن دیگر پیاده می کنند. ثالثا در ازدواج نوعی محدود کردن است و به هنگامی که ازدواج می کنیم به حقیقت برای فرزند خود محدودیتی را می پذیریم و باید نگریست او را به دست چه کسی محدود می کنیم. اسلام توصیه می کند که درباره ریشه خانوادگی همسر تحقیق کنیم و مراتب ایمانی و اخلاقی او را در نظر گیریم. سفارش پیامبر (ص) این است که فرمود: "از گیاه سبزی که در کنار مزبله ها می روید بپرهیزیم" و غرضش دختری زیباروی از خانواده ای فاسد و نابهنجار بود. (کافی ج 5). امام صادق (ع) به مسلمانی فرمود: "دقت کن خود را در کجا قرار می دهی؟ و با کدام خانواده پیمان ازدواج می بندی؟ چه کسی را شریک ثروت خود می سازی؟ و چگونه کسی را بر اسرار خود واقف می سازی؟...". باید تکیه به افرادی از خانواده کریم الاصل و سالم نسل و صالح باشد.
4. اخلاق:
در انتخاب همسر توجه به سازش و اخلاق فردی کنید که قصد دارید عمری با او زندگی داشته باشید. فردی باشد که بتوانید خصایص اخلاقی او را تحمل کنید. ازدواج با فردی فاسدالاخلاق، معتاد، شرابخوار، بدرفتار، بد دهن و بالاخره سست مذهب حلاوت زندگی را به تلخی می کشاند. از امام رضا (ع) درباره فردی مشورت شد که از جهت متعددی شایستگی برای همسری داشت ولی بد اخلاق بود. امام فرمود: اگر بداخلاق است با او ازدواج نکن (وسایل الشیعه). امام کاظم (ع) نیز در پاسخ سؤالی در همین رابطه فرمود: "اگر مرد بد اخلاق است به او زن نده". آنچه که موجب سازش و ارتباط است ثروت و زیبائی نیست بلکه اخلاق شایسته است کمالات روحانی است، ملکات فاضله است. صالح بودن و دیگر سجایای انسانی است. در سایه چنین انتخابی نیازهای روحی برآورده می شوند. دشواری ها پدید نمی آیند و اگر هم پیدا شوند به زودی حل و رفع می گردند.
5. سلامت جسم:
عدم سلامت بدن موجب تحریم ازدواج نیست ولی در تداوم زندگی مشترک تأثیر منفی می گذارد. اصل بر این است زن و مرد یکدیگر را با شرایط جسمی موجود بپذیرند. جنبه هائی چون ترحم، مددکاری سبب ازدواج نگردد، حتی در ازدواج سخن از این است بدنبال افرادی بروید که از لحاظ بدن نیرومند، چهارشانه، قوی باشند که این امر در نسل افراد تأثیر می گذارد و هم این امر در جلب و جذب زن و شوهر مؤثر است. در اسلام جبر سنی وجود ندارد ولی حداقل مرزی که برای زناشوئی با دختران در نظر گرفته شده پایان 9 سال است آنهم بشرط رشد و آمادگی، در عین حال به مصلحت است که شرایط سنی را تا حدودی در نظر بگیریم از آن بابت که بخشی از درگیری ها و اختلافات در زندگی مربوط به همین امر است. یکی از دو طرف به علت کمی سن و کمی تجربه نمی تواند با دیگری سنخیت روانی داشته و هم درک و فهم باشد و در نتیجه مسئولیت همسری و زندگی زناشوئی را لوث می کند. شاید بهتر این باشد که تفاوت سنی زن و شوهر در حد تفاوت دو بلوغ پسر و دختر باشد.
6. سلامت فکر و روان:
این هم بهتر است که به حساب یکی از معیارها و شرایط ازدواج به حساب آید از آن بابت که سلامت اندیشه موجب سلامت در رفتار و رعایت اعتدال در برخوردهاست. حیات مسالمت آمیز تابع بلوغ عقلی است و نادیده گرفتن آن به حقیقت تن در دادن به یک خطر است و موجبات متلاشی شدن خانواده فراهم می آید. از نظر ما روابط انسانی زوجین تابع شرایط نفسانی و روانی آنهاست. عقده دارها، بدبین ها، کینه توزها نمی توانند بنائی محکم را در خانواده پایه بگذارند. بعلاوه آنچه که موجب گرمی کانون خانواده می شود تنها روابط زناشوئی نیست، بلکه روحیه های متین و باوقار، مزایای روانی، درک و فهم و نیک اندیشی است و این بعد باید مورد نظر باشد.
7. دیگر شرایط و معیارها:
از دیگر معیارها که در لابلای آثار و روایات اسلامی بچشم می خورد و پس از تأمین موارد فوق باید مورد نظر باشد عبارتست از: مسأله دوشیزگی همسر، جنبه نسل پروری و زایائی او، پاکدامنی و عفت او، درستکاری او، در صورت جمع آمدن دیگر شرایط فوق زیبائی او، هزینه کردن به جا و رعایت اقتصاد او، نگهبانی او از عرض و مال، میل به استقبال از همسر و مشایعت او در آمد و شد، همراهی و معاونت با همسر، رعایت احصان او، پرهیز از آلودگی ها، قرار دادن جذب و انجذاب ها بر روی ضابطه اخلاقی و مذهبی است. رسول خدا (ص) فرمود: "بهترین زنان شما زنی است که: بچه آور، مهربان، پاکدامن، نزد فامیلش عزیز و محترم، در مقابل شوهر متواضع و فروتن، آرایش کننده خود برای شوهر، بی اعتنا نسبت به دیگران، گردن به فرمان شوهر، در اختیار همسر در خلوت باشد و مثل برخی از مردان مبتذل نباشد " (روضة المتقین ج 8). اصولا این نکته فراموش نشود که مرد به دنبال یافتن دلدار است و زن بدنبال کسی که زبان عشق را بفهمد و بتواند برای او حامی و همدم باشد.
منـابـع
علی قائمی- نظام حیات خانواده در اسلام- صفحه 69-66
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها