مراتب و درجات عبادت
فارسی 3409 نمایش |عبادت و پرستش خداوند یکتا و ترک پرستش هر موجود دیگر، یکی از اصول تعلیمات پیامبران الهی است، تعلیمات هیچ پیامبری از عبادت خالی نبوده است. در دیانت مقدسه اسلام نیز عبادت سر لوحه همه تعلیمات است، چیزی که هست در اسلام عبادت به صورت یک سلسله تعلیمات جدا از زندگی که صرفا به دنیای دیگر تعلق داشته باشد وجود ندارد، عبادات اسلامی با فلسفه های زندگی توام است و در متن زندگی واقع است. گذشته از اینکه برخی عبادات اسلامی به صورت مشترک و همکاری دسته جمعی صورت میگیرد، اسلام به عبادتهای فردی نیز آنچنان شکل داده است که متضمن انجام پاره ای از وظایف زندگی است، مثلا نماز که مظهر کامل اظهار عبودیت است چنان در اسلام شکل خاص یافته است که حتی فردی که میخواهد در گوشه خلوت به تنهائی نماز بخواند خود به خود به انجام پاره ای از وظائف اخلاقی و اجتماعی از قبیل نظافت، احترام به حقوق دیگران، وقت شناسی، جهت شناسی، ضبط احساسات، اعلام صلح و سلم با بندگان شایسته خدا و غیره مقید میگردد. از نظر اسلام هر کار خیر و مفیدی اگر با انگیزه پاک خدائی توام باشد عبادت است، به همین جهت درس خواندن، کار و کسب کردن، فعالیت اجتماعی کردن اگر لله و فی الله باشد عبادت است. در عین حال، اسلام نیز پاره ای تعلیمات دارد که فقط برای انجام مراسم عبادت وضع شده است از قبیل نماز و روزه و این خود فلسفه ای خاص دارد.
درجات عبادتها
تلقی افراد از عبادت یکسان نیست، متفاوت است. از نظر برخی افراد عبادت نوعی معامله و معاوضه و مبادله کار و مزد است، کارفروشی و مزدبگیری است، همانطور که یک کارگر، روزانه نیروی کار خود را برای یک کارفرما مصرف میکند و مزد میگیرد، عابد نیز برای خدا زحمت میکشد و خم و راست میشود و طبعا مزدی طلب میکند که البته آن مزد در جهان دیگر به او داده خواهد شد. و همانطور که فائده کار برای کارگر در مزدی که از کارفرما میگیرد خلاصه میشود و اگر مزدی در کار نباشد نیرویش به هدر رفته است فائده عبادت عابد نیز، از نظر این گروه، همان مزد و اجری است که در جهان دیگر به او به صورت یک سلسله کالاهای مادی پرداخت میشود. و اما اینکه هر کارفرما که مزدی میدهد به خاطر بهره ای است که از کار کارگر میبرد و کارفرمای ملک و ملکوت چه بهره ای میتواند از کار بنده ضعیف و ناتوان خود ببرد و هم اینکه فرضا اجر و مزد از جانب آن کارفرمای بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد، پس چرا این تفضل بدون صرف مقداری انرژی کار به او داده نمیشود، مساله ای است که برای این چنین عابدهائی هرگز مطرح نیست. از نظر این گونه افراد تار و پود عبادت همین اعمال بدنی و حرکات محسوس ظاهری است که به وسیله زبان و سایر اعضاء بدن صورت میگیرد. این یک نوع تلقی است از عبادت که البته عامیانه و جاهلانه است، و به تعبیر بوعلی در نمط نهم اشارات، خدانشناسانه است و تنها از مردم عامی و قاصر پذیرفته است.
تلقی دیگر از عبادت، تلقی عارفانه است، برحسب این تلقی، مساله کارگر و کارفرما و مزد به شکلی که میان کارگر و کارفرما متداول است مطرح نیست و نمیتواند مطرح باشد. بر حسب این تلقی، عبادت نردبان قرب است، معراج انسان است، تعالی روان است، پرواز روح است به سوی کانون نامرئی هستی، پرورش استعدادهای روحی و ورزش نیروهای ملکوتی انسانی است، پیروزی روح بر بدن است، عالیترین عکس العمل سپاسگزارانه انسان است از پدید آورنده خلقت، اظهار شیفتگی و عشق انسان است به کامل مطلق و جمیل علی الاطلاق، و بالاخره سلوک و سیر الی الله است. برحسب این تلقی، عبادت پیکری دارد و روحی، ظاهری دارد و معینی.
آنچه بوسیله زبان و سایر اعضاء بدن انجام میشود پیکره و قالب و ظاهر عبادت است، روح و معنی عبادت چیز دیگر است، روح عبادت وابستگی کامل دارد به مفهومی که عابد از عبادت دارد و به نوع تلقی او از عبادت و به انگیزه ای که او را به عبادت برانگیخته است و به بهره و حظی که از عبادت عملا میبرد و اینکه عبادت تا چه اندازه سلوک الی الله و گام برداشتن در بساط قرب باشد. از نظر دین مقدس اسلام عبادت مراتب دارد عالی ترین عبادت عبادتی است که در آن نه طمع بهشتی هست و نه ترس از جهنمی ولی در عین حال عبادتهایی هم که به طمع بهشت و یا به خاطر ترس از جهنم است. عبادت است.
پیامبر اکرم (ص) در حدیثی فرمود: «طوبی لمن عشق العبادش و عانقها؛ خوشا به حال افرادی که به عبادت عشق میورزند و آنرا در آغوش میگیرند». در این حدیث رسول اکرم میخواهد بفرماید تنها کسانی از ثمرات و نتایج عالی عبادت بهره مند میگردند که عبادت را طوری انجام دهند که قلب آنها عاشقانه عبادت را انتخاب کند و بپذیرد. خوب عبادت کردن و از مواهب آن بهره مند شدن حساب و قاعده و به اصطلاح مکانیسمی دارد و مربوط است به حسن مدیریت خود، یعنی خود را، احساسات خود را، عواطف خود را، غرائز خود را و بالاخره قلب و دل خود را خوب اداره کردن. دل و احساس و عاطفه از هر چیز دیگر بیشتر نیازمند به مدیریت صحیح است.
منـابـع
مرتضی مطهری- امدادهای غیبی در زندگی بشر- صفحه 109-108
مرتضی مطهری- سیری در نهج البلاغه- صفحه 84-81
مرتضی مطهری- فلسفه اخلاق- صفحه 135
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها