نعمتهای مادی و معنوی در بهشت از منظر آیات قرآن
فارسی 4732 نمایش | گر چه در بسیارى از آیات قرآن، سخن از نعمتهاى مادى بهشت است: باغهایى که نهرهاى آب جارى از زیر درختان آن در حرکت است، قصرها، همسران پاکیزه، میوه هاى رنگارنگ، یاران همرنگ و مانند آن. ولى در کنار این نعمتها اشاره به نعمتهاى معنوى مهمترى نیز شده است که ارزیابى عظمت آنها با مقیاسهاى ما امکان پذیر نیست، مثلا در آیه 72 توبه مى خوانیم: «وعد الله المؤمنین و المؤمنات جنات تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها و مساکن طیبة فی جنات عدن و رضوان من الله أکبر ذلک هو الفوز العظیم؛ خداوند به مردان و زنان با ایمان، باغهایى از بهشت وعده داده که از زیر درختانش نهرها جارى است، جاودانه در آن خواهند بود، و مسکن هاى پاکیزه در این بهشت جاودان دارند، همچنین خشنودى پروردگار که از همه اینها بالاتر است و این است رستگارى بزرگ».
و در آیه 8 سوره بینة بعد از ذکر نعمتهاى مادى بهشت مى خوانیم: «رضی الله عنهم و رضوا عنه؛ خداوند از آنها خشنود است و آنها نیز از خدا خشنودند». و به راستى اگر کسى به آن مقام برسد که احساس کند خدا از او راضى است و او هم از خدا راضى، همه لذات دیگر را از یاد خواهد برد، تنها به او دل مى بندد، و به غیر او نمى اندیشد، و این لذتى است روحانى که با هیچ زبان و بیانى قابل توصیف نیست. کوتاه سخن اینکه چون معاد هم جنبه "روحانى" دارد و هم "جسمانى" نعمتهاى بهشتى نیز هر دو جنبه را دارند، تا جامعیت آنها حاصل شود، و هر کس به اندازه استعداد و شایستگیش بتواند از آنها بهره گیرد. البته برای افرادی که کامل هستند، بهشت جسمانی در مقابل آن نعمیهای روحانی ارزشی ندارد، ولی اکثریت مردم (حتی اکثریت صلحا، متقین، زهاد) به آن مقام نرسیده اند که بهشت روحانی را درک کنند و برای آنها بهشت جسمانی ارزش نداشته باشد.
اکثر مردم، هم بهشت روحانی دارند و هم بهشت جسمانی، در جهنم هم همین طور. اقلیتی از مردم اهل نعیم روحانی هستند و اعتنایی به نعیم جسمانی ندارند و اقلیتی هم فقط بهشت جسمانی دارند و از بهشت روحانی نصیبی ندارد. به هر حال قطعا ما بهشت جسمانی داریم یعنی نمی توان آن را انکار و به شکلی تأویل کرد، قابل تأویل نیست. آنچه در آن عالم هست با آنچه در این عالم هست در عین اینکه در جسمانی بودن شریکند تقاوتهای زیادی با یکدیگر دارند یعنی آن عالم عین عالم دنیا و طبیعت نیست، اگر عین عالم دنیا و طبیعت می بود مثل عالم طبیعت تکلیف هم در آنجا بود ولی آنجا تکلیف نیست به دلیل اینکه امکان تکلیف نیست، امکان تغییر دادن وضع و حالت نیست، به قول فلاسفه آنجا عالم قوه نیست، عالم فعلیت محض است. در آنجا مثلا توالد و تناسل نمی تواند وجود داشته باشد، خوردن هست ولی خوردن آنجا با خوردن اینجا فرق می کند. آن لذاتی که از خوردن حاصل می شود هست اما نه مثل خوردن اینجاست که این جور جذب و دفع باشد و در نتیجه مثلا سلامت و بیماری باشد. این گونه چیزها نیست.
آن نتیجه ای که از این امر پیدا می شود یعنی لذت خوردن، لذت آشامیدن، لذت جنسی، لذت مصاحبتها در آنجا وجود دارد ولی با تفاوتهایی که با (بذات) اینجا هست. البته ما تفاوتها را نمی توانیم کاملا درک کنیم. باید بدانیم که این جنبه های جسمانی در آنجا وجود دارد و البته جنبه های روحانی هم به طریق اولی وجود دارد چون ما می بینیم قرآن در بعضی موارد بعد از اینکه نعمتهای جسمانی را ذکر می کند «جنات تجری من تحتها الانهار» می فرماید: «و رضوان من الله اکبر؛ و اما بالاتر از همه خشنودی حق است» (توبه/72).
بنابر این بر خلاف آنچه بعضى تصور مى کنند، قرآن در همه جا مردم را به نعمتهاى مادى بهشت بشارت نداده، بلکه از نعمتهاى معنوى نیز کرارا سخن به میان آورده است، که آیات 45 تا 50 سوره حجر نمونه روشنى از آنهاست، بطورى که نخستین خوش آمد و بشارتى را که فرشتگان به بهشتیان در هنگام ورود به این کانون بزرگ نعمت، مى گویند بشارت سلامت و امنیت، است.
شسته شدن کینه ها از سینه ها، و صفات زشتى همچون حسد و خیانت و مانند آن که روح اخوت و برادرى را به هم مى زند، و هم چنین حذف امتیازات تشریفاتى غلط که آرامش فکر و جان را در هم مى ریزد، نیز از نعمتهاى دیگر معنوى روحانى است که در این آیات به آنها اشاره رفته است. خداوند در سوره حجر آیات 45 تا 48 می فرماید: «إن المتقین فی جنات و عیون * ادخلوها بسلام آمنین * و نزعنا ما فی صدورهم من غل إخوانا على سرر متقابلین * لا یمسهم فیها نصب و ما هم منها بمخرجین؛ پرهیزگاران در باغهاى سرسبز بهشت و در کنار چشمه هاى آن هستند. (فرشتگان الهى به آنها مى گویند) داخل این باغها شوید با سلامت و امنیت. هر گونه غل (حسد و کینه و عداوت و خیانت) از سینه آنها بر مى کنیم (و روحشان را پاک مى کنیم) در حالى که همه برادرند و بر سریرها روبروى یکدیگر قرار دارند. هرگز خستگى و تعب به آنها نمى رسد و هیچگاه از آن اخراج نمى گردند. بندگانم را آگاه کن که من غفور و رحیمم. (و نیز آنها را آگاه کن که) عذاب و کیفر من عذاب دردناکى است. این نکته نیز شایان توجه است که "سلامت" و "امنیت" که سر آغاز نعمتهاى بهشتى قرار داده شده پایه هر نعمت دیگرى است، که بدون این دو هیچ نعمتى قابل بهره گیرى نیست، حتى در این دنیا نیز سر آغاز همه نعمتها نعمت سلامت و امنیت مى باشد.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 6- صفحه 70-68
آیت الله مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- ج1- ص: 144 - ج11- ص: 95- ج26- ص: 425-241
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها