تاویل در آیات قرآن كریم
فارسی 2978 نمایش |«تاویل» از کلمه «اول» به معنى رجوع است و مراد از «تاویل» آن چیزى است که آیه به سوى آن بر می گردد و مراد از تنزیل در مقابل تاویل معنى روشن و تحت اللفظ آیه می باشد. قرآن مجید داراى تاویل و تنزیل می باشد ،لفظ «تاویل قرآن» در قرآن مجید در سه آیه آمده است:
1- آیه محکم و متشابه مانند «فاما الذین فى قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة و ابتغاء تاویله و ما یعلم تاویله الا الله؛ و [پاره اى] ديگر متشابهاتند [كه تاويل پذيرند] اما كسانى كه در دلهايشان انحراف است براى فتنه جويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مى كنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشه داران در دانش كسى نمى داند.» (آل عمران/ 7)
2- آیه کریمه: «و لقد جئناهم بکتاب فصلناه على علم هدى و رحمة لقوم یؤمنون هل ینظرون الا تاویله یوم یاتى تاویله یقول الذین نسوه من قبل قد جائت رسول ربنا بالحق؛ سوگند می خورم براى ایشان کتابى آوردیم که آن را روى علم تفصیل دادیم در حالی که هدایت و رحمت است براى جمعى که ایمان می آورند، اینان نگران نیستند مگر تاویل آن را روزى که تاویلش می آید (روز قیامت) کسانیکه بیشتر آن را فراموش کرده بودند می گویند (اعتراف می کنند) که فرستادگان خداى (در دنیا) به سوى ما به حق آمده بوده اند.» (اعراف/ 53)
3- آیه کریمه: «و ما کان هذا القرآن ان یفترى بل کذبوا بما لم یحیطوا بعلمه و لما یاتیهم تاویله کذلک کذب الذین من قبلهم فانظر کیف کان عاقبة الظالمین؛ این قرآن افترا نبود (تا آنجا که می فرماید) بلکه اینان تکذیب کردند چیزى را که به علمش احاطه نداشتند در حالی که هنوز تاویل آن براى آنان نیامده (براى ایشان مشهود نشده) به همین نحو کسانیکه پیش از اینان بودند تکذیب نمودند پس نگاه کن که سرانجام ستمکاران چگونه بود.» (یونس/ 39)
معنى تاویل در عرف قرآن
آنچه از آیاتى که لفظ تاویل در آنها وارد است به دست می آید، این است که تاویل از قبیل معنى که مدلول لفظ باشد نیست چنانکه روشن است که در خوابهائى که در سوره یوسف نقل و تاویل شده هرگز لفظى که خواب را شرح می دهد به تاویل خواب دلالت لفظى (اگرچه خلاف ظاهر هم باشد) ندارد. و همچنین در قصه هاى موسى و خضر لفظ قصه ها به تاویلى که خضر براى موسى کرده دلالت ندارد و همچنین در آیه «و اوفوا الکیل اذا کلتم و زنوا بالقسطاس المستقیم؛ و چون پيمانه مى كنيد پيمانه را تمام دهيد و با ترازوى درست بسنجيد.» (اسراء/ 35) این دو جمله دلالت لفظى بر وضع اقتصادى مخصوص که تاویل امر است ندارد. و همچنین در آیه «فان تنازعتم فى شى ء فردوه الى الله و الرسول؛ پس هر گاه در امرى [دينى] اختلاف نظر يافتيد اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به [كتاب] خدا و [سنت] پيامبر [او] عرضه بداريد.» (نساء/ 59) دلالت لفظى بر تاویل خود که وحدت اسلامى است ندارد و اگر در سایر آیات دقت کنیم امر از همین قرار می باشد.
بلکه در مورد خوابها تاویل خواب حقیقتى است خارجى که در صورت خاصى براى بیننده خواب جلوه کرده، همچنین در قصه موسى و خضر تاویلى که خضر اظهار می کند حقیقتى است که کارهائى که انجام داده از آن سرچشمه می گیرد و خود کار به نحوى به تاویل خود متضمن است و در آیه اى که به درستى کیل و وزن امر می کند تاویل آن یک حقیقت و مصلحتى است عمومى که این فرمان تکیه به آن دارد و به نحوى تحقق دهنده او است و در آیه رد نزاع به خدا و رسول نیز به همین قرار است. بنابراین تاویل هر چیزى حقیقتى است که آن چیز از آن سرچشمه می گیرد و آن چیز به نحوى تحقق دهنده و حامل و نشانه اوست چنانکه صاحب تاویل زنده تاویل است و ظهور تاویل با صاحب تاویل است.
این معنى در قرآن مجید نیز جارى است زیرا این کتاب مقدس از یک رشته حقائق و معنویات سرچشمه می گیرد که از قید ماده و جسمانیت آزاد و از مرحله حس و محسوس بالاتر و از قالب الفاظ و عبارات که محصول زندگى مادى ما است بسى وسیعتر می باشند. این حقائق و معنویات به حسب حقیقت در قالب بیان لفظى نمى گنجد تنها کارى که از ساخت غیب شده این است که با این الفاظ به جهان بشریت هشیارى داده شده که با ظواهر اعتقادات حقه و اعمال صالحه خودشان را مستعد درک سعادتى بکنند که جز اینکه با مشاهده و عیان درک کنند راهى ندارد، و روز قیامت و ملاقات خدا است که این حقائق به طور کامل روشن و هویدا می شود چنانکه دو آیه سوره اعراف و آیه سوره یونس بدین معنى دلالت داشتند.
خداى متعال براى اشاره به این معنى می فرماید: «و الکتاب المبین انا جعلناه قرآنا عربیا لعلکم تعقلون و انه فى ام الکتاب لدینا لعلى حکیم؛ سوگند به کتاب مبین، ما آن را قرآنى عربى قرار دادیم تا شاید شما تعقل کنید و به درستى آن در حالی که پیش ما در ام الکتاب است بلند است (دست فهم عادى به او نمی رسد) و محکم است (نمی شود در او رخنه کرد).» (زخرف/ 4) انطباق آخر آیه به تاویل به آن معنى که ذکر شده واضح است و مخصوصا از آن جهت که فرموده «لعلکم تعقلون» و نفرموده «لعلکم تعقلونه» (شاید آن را تعقل کنید) زیرا علم به تاویل چنانکه آیه محکم و متشابه (و ما یعلم تاویله الا الله) حکم می کند اختصاص به خدا دارد و نیز به همین جهت وقتى که در آیه محکم و متشابه اهل انحراف را به واسطه پیروى متشابهات نکوهش می کند می فرماید با این پیروى فتنه می خواهند و تاویل آن را می جویند و نفرموده می یابند. پس تاویل قرآن حقیقت یا حقائقى است که در ام الکتاب پیش خداست و از مختصات غیب می باشد.
و باز در جاى دیگر نزدیک به همین مضمون می فرماید: «فلا اقسم بمواقع النجوم و انه لقسم لو تعلمون عظیم انه لقرآن کریم فى کتاب مکنون لا یمسه الا المطهرون تنزیل من رب العالمین؛ پس سوگند به موقعهاى ستارگان و به درستى که این سوگندى است که اگر بدانید بزرگ است، این قرآنى است محترم در کتابى که محفوظ و پنهان است (ام الکتاب) کتابى است که جز پاک شدگان آن را مس نمى کنند تنزیل (فرو فرستاده شده) است از پیش خداى جهانیان.» (واقعه/ 80) چنانکه پیداست آیات کریمه براى قرآن دو مقام اثبات می کند مقام کتاب مکنون که از مس مس کننده اى مصون است و مقام تنزیل که براى مردم قابل فهم می باشد.
چیزى که از این آیات علاوه بر آیات گذشته استفاده می شود استثناى «الا المطهرون» است که به مقتضاى آن کسانى می توانند به حقیقت و تاویل قرآن کریم برسند و این اثبات با نفیى که از آیه «و ما یعلم تاویله الا الله» در می آید منافات ندارد زیرا انضمام دو آیه به همدیگر نتیجه استقلال و تبعیت می دهد یعنى می رساند که خداى متعال در علم به این حقائق مستقل است و کسى جز او این حقائق را نخواهد دانست مگر به اذن او و تعلیم او. نظیر علم غیب که به موجب آیات بسیارى اختصاص به خداى متعال دارد و در آیه اى کسان پسندیده اش استثنا شده اند «عالم الغیب فلا یظهر على غیبه احدا الا من ارتضى من رسول؛ و از مجموع کلام نتیجه گرفته شده که علم غیب به نحو استقلال اختصاص به خدا دارد و جز او کسى را نشاید مگر به اذن او.» (جن/ 27) آرى مطهرون به دلالت این آیات به حقیقت قرآن مس می کنند و به انضمام آیه کریمه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا؛ خدا فقط مى خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.» (احزاب/ 33) که به موجب اخبار متواتره در حق اهل بیت پیغمبر (ص) نازل شده است پیغمبر اکرم (ص) و خاندان رسالت (ع) از پاک شدگان و به تاویل قرآن عالمند.
منـابـع
سید محمدحسین طباطبایی- قرآن در اسلام- صفحه 39
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها