گفتار مورخان غربی درباره نهضت علمی مسلمانان

فارسی 1384 نمایش |

دانشمندانی که درباره تاریخ تمدن اسلام بحث کرده یا کتاب نوشته اند از جمله دانشمندان غربی، فصل مهمی از تاریخ تمدن اسلام را به نهضت علمی مسلمین اختصاص داده، و رشته های مختلف علوم را که زیر نظر مسلمین رونق و گسترش یافت با ذکر نام دانشمندان هریک از علوم و فنون برشمرده اند. این نکته بسیار قابل توجه است که به اعتراف صریح مورخان غربی نهضت علمی اروپا از نهضت علمی مسلمین مایه گرفت، و اروپائیان در نهضت علمی خود مدیون دانشمندان اسلامند! در کتاب «تاریخ تمدن غرب و مبانی آن در شرق» که به وسیله چند نفر از دانشمندان غربی نگارش یافته می خوانیم: «هنگامی که کمکهای «بیزانس» و مسلمانان را به فرهنگ مغرب زمین مورد توجه قرار دهیم می توانیم بگوییم که نور بسیاری از شرق به غرب تافته است»! دکتر «ماکس میرهوف» در کتاب «میراث اسلام»می گوید: «علوم عرب (مسلمانان) مانند ماه تابانی بود که تاریکترین شبهای اروپای قرون وسطی را روشن ساخت، و چون علوم جدید ظاهر گشت، ماه بی رنگ شد، ولی همان ماه بود که ما را در شبهای تار هدایت کرد تا به اینجا رسانید، و می توانیم بگوییم هنوز هم تابش آن با ماست»! در عبارت دیگری در همان کتاب می خوانیم: «...خلاصه به این وسیله (به وسیله ترجمه کتب دانشمندان اسلام) علوم شرق مانند باران رحمت بر خاک خشک اروپا بارید و آن را حاصلخیز و بارور ساخت و کم کم اروپائیان با علم شرق آشنا شدند!» او در یادداشتهایی تحت عنوان، علوم طبیعی و طب، چنین می نویسد: «آنچه در این سالهای اخیر کشف شده روشنایی جدیدی بر تاریخ قدیم علوم جهان اسلام افکنده است، مسلما این کشفیات هنوز کافی نیست و دنیا در آینده بیشتر به اهمیت علوم اسلامی پی خواهد برد». در گفته دیگر از «پرفسور گیب» استاد زبان عربی در دانشگاه لندن در مقاله ای که تحت عنوان «نفوذ ادبیات اسلامی در اروپا» نگاشته چنین نقل می کند: «هنگامی که به گذشته نظر افکندیم علوم و ادبیات شرق به منزله خمیر مایه ای (برای تمدن غرب) بود، به گونه ای که نفوذ روحیات و افکار شرق، روح تاریک کرده قرون گذشته غرب را روشن ساخت و آنها را به جهان وسیعتری هدایت نمود»!

جرجی زیدان مورخ معروف مسیحی در کتاب تاریخ تمدن اسلامی در بحث تاثیر اسلام در علوم و دانشهایی که از خارج به حوزه اسلام وارد شد چنین می نویسد: «هنگامی که تمدن اسلامی به مرحله کمال رسید و علوم بیگانه در بلاد اسلام انتشار یافت، مسلمانان به فراگرفتن آن پرداختند، گروهی (از دانشمندان اسلام) نبوغ خود را به کار برده و بر صاحبان آن علوم پیشی گرفتند، و آراء و کشفیات جدیدی بر آن افزودند، و به این ترتیب علوم و دانشها تنوع و تکامل یافت، و با فرهنگ و آداب اسلامی آمیخته شد، و شکل تمدن اسلامی به خود گرفت و هنگامی که اروپائیان برای باز پس گرفتن علوم یونان، نهضت کردند، بیشتر این علوم را با همان رنگ اسلامی از لغت عربی گرفتند»! در عبارت دیگری می نویسد: «از آنچه درباره نقش تعلیم در تمدن اسلامی گفتیم به خوبی استفاده می شود که علم و دانش، در جهات مختلف (نزد مسلمانان) بارور گشت، و علما و فقها  و پزشکان و فلاسفه، نبوغ خود را در این راه آشکار ساختند». کوتاه سخن اینکه در کتب تاریخ عمومی جهان، یا کتبی که در خصوص تاریخ تمدن اسلامی نوشته شده است، اعترافات زیادی از مورخان شرق و غرب، پیرامون نهضت علمی مسلمانان و تاثیر در درازمدت و کوتاه مدت در تاریخ علم و فرهنگ بشری به چشم می خورد که شرح آن در خور کتاب مستقلی است و آنچه در بالا گفته شد، تنها گوشه ناچیزی از آن است. فراگیری از نظر اسلام واجب عیبی است، و در پاره ای از قسمتها واجب کفایی محسوب می شود، یعنی بخشی از علوم را همگان باید فراگیرند و آن بخش که جنبه تخصصی دارد و فراگیری آن برای همه میسر نیست، واجب کفایی می باشد. تعلیم علوم نیز همین گونه است، بخشی از آن توسط کسانی که از آن آگاهند باید به همگان تعلیم داده شود، در حالی که تعلیم بخشی دیگر واجب کفایی است. روی هم رفته تعلیم وتعلم تمام علومی که قوام جامعه بشری از نظر معنوی و مادی بدان بستگی دارد، گاه به صورت واجب عینی، و گاه به صورت واجب کفایی لازم و ضروری می باشد، و به همین دلیل هیچ مسلمانی نمی تواند خود را از پیشرفتهای علمی روز، جدا سازد، بلکه برای تقویت پایه های حکومت اسلامی، باید بیشترین سعی و تلاش برای تعلیم وتعلم آن صورت گیرد، و به یقین اگر مسلمانان، در این زمینه کوتاهی کنند و مایه عقب افتادگی کشورهای اسلامی گردند در پیشگاه خدا مستولند!

قرآن مجید نخستین معلم را خداوند، و نخستین شاگرد را حضرت آدم(ع) می شمرد، و نخستین علمی که به او تعلیم داده شد علم الاسماء می شمرد (به احتمال قوی منظور از آن آگاهی بر اسرار آفرینش و موجودات جهان است). تنها آدم نبود که خداوند به او تعلیم داد بلکه به یوسف تعلیم تعبیر خواب داد «و علمتنی من تاویل الاحادیث» (یوسف/101)، و به سلیمان زبان پرندگان آموخت «وقال یا ایها الناس علمنا منطق الطیر» (نمل/16)، و به داود (ع) زره ساختن را «و علمناه صنعه لبوس لکم» (انبیاء/80)، و به خضر علم و آگاهی فراوانی داد «وعلمناه من لدنا علما» (کهف/65)، و به فرشتگان علوم فراوانی بخشید «سبحانک لاعلم لنا الا ما علمتنا» (بقره/32)، و به انسانها نطق و بیان آموخت «علمه البیان»، و از همه بالاتر اینکه به پیامبر اسلام (ص) علوم و دانشهایی که هرگز تحصیل آن از طرق عادی برای او ممکن نبود آموزش داد «و علمک مالم تکن تعلم»  (نساء/113)، فرشته بزرگ الهی یعنی پیک وحی جبرئیل نیز تعلیمات فراوانی به پیامبر اسلام (ص)داد «علمه شدید القوی» (نجم/5).

پیامبران نیز به نوبه خود در زمره بزرگترین معلمان جهانند که علوم و دانشهای فراوانی را در زمینه دین و دنیا به نسل بشر آموختند. قرآن درباره پیامبر اسلام (ص) بزرگترین پیامبر می فرماید: «و به مردم علم و حکمت می آموزد»، «ویعلمهم الکتاب والحکمه» (جمعه /2). همین برنامه را هر پیامبری در مورد امت خویش اجرا کرد و علم دین و دنیا به آنها آموخت. علما و دانشمندان که وارثان پیامرانند بعد از آنها به کرسی تعلیم نشستند و علم و دانش به انسانها آموختند، و مقامشان از نظر قرآن آنقدر والا و بالاست که قرآن درباره آنها می گوید: «یرفع الله الذین امنوا منکم والذین اوتوا العلم درجات»، «خداوند کسانی را که ایمان آوردند و کسانی را که علم به آنها داده شده است، درجات عظیمی می بخشد» (مجادله/11). در روایات اسلامی  مقام معلم آنقدر والاست که خدا و فرشتگان و همه موجودات – حتی مورچه در لانه خود و ماهیان در دریاها- بر کسی که به مردم تعلیم خیر کند درود می فرستند چنانکه در حدیثی از رسول خدا (ص) آمده است: «ان الله و ملائکه حتی النمله فی حجرها وحتی الحوت فی البحر یصلون علی معلم الناس الخیر». همین مضمون در احادیث متعدد دیگری نیز وارد شده است. در حدیث دیگری از همان حضرت می خوانیم: «الا اخبرکم باجود الاجود؟ الله الاجودالاجود ! و انا اجودولد ادم! واجودکم من بعدی رجل علم علما فنشر علمه یبعث یوم القیامه امه وحده»! «آیا به شما خبر دهم که بخشنده ترین بخشنده ها کیست؟ بخشنده ترین بخشنده ها خدا است، و من بخشنده ترین فرزندان آدم هستم، و بعد از من از همه شما بخشنده تر کسی است که علم و دانشی را فرا گیرد و آن را نشر دهد و به دیگران بیاموزد، چنین کسی روز قیامت خود به صورت امتی برانگیخته خواهد شد»! تعبیر به «امت» به خوبی نشان می دهد که گسترش وجودی معلمان به موازات گسترش تعلیمات آنها در میان جامعه بشری صورت می گیرد، و هر قدر شاگردان بیشتری را تعلیم و تربیت کنند به همان نسبت شخصیت معنوی و اجتماعی آنها گسترده تر می شود و گاه به اندازه یک امت می گردد. اهمیت نشر علم و دانش و فرهنگ در اسلام تا آن حد است که در حدیثی معروف، مجلس علم باغی از باغهای بهشت شمرده شده است. جالب اینکه در اسلام هر کاری که مقدمه فراگیری علم، یا مناسبتی با آن داشته باشد، عبادت شمرده شده است.

در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) می خوانیم: «مجالسه العلماء عباده، «همنشینی با دانشمندان عبادت است». در حدیث دیگری از امام موسی بن جعفر (ع) می خوانیم: «النظر الی وجه العالم حبا له عباده»، «نگاه به صورت عالم از روی محبت، عبادت است»، و نیز در حدیث دیگری می خوانیم که پیامبر (ص) به ابوذر فرمود: «الجلوس ساعه عند مذاکره العلم خیر لک من عباده سنه، صیام نهارها، و قیام لیلها، والنظر الی وجه العالم خیر لک من عتق الف رقبه»، «یک ساعت در جلسه مذاکره علم شرکت کردن، برای تو بهتر از عبادت یک سال است که روزها روزه باشی و شبها مشغول عبادت شوی، و نگاه به صورت عالم، برایت بهتر است از آزاد کردن یک هزار برده»!

احادیث در این زمینه فراوان و پر بار است که ذکر همه آنها، به طول می انجامد، سخن را کوتاه می کنیم و این بحث  را با حدیثی از لقمان حکیم که سخنانش در قرآن مجید در کنار سخنان خدا قرار گرفته به پایان می بریم، او به فرزندش فرمود: «یا بنی جالس العلماء....فان الله عزوجل یحیی القلوب بنور الحکمه کما یحیی الارض بوابل السماء»، «فرزندم! با علما همنشین شو..... زیرا خداوند دلها را به نور دانش روشن می کند آن گونه که زمین را به قطره های درشت باران زنده می کند».

منـابـع

ناصر مکارم شیرازی –پیام قرآن 10 – از صفحه 294 تا 300

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها