کوچک شمردن گناه
فارسی 3556 نمایش |هر چند که بر اساس آیات قرآن کریم و روایات معصومین، گناهان به دو دسته صغیره (کوچک) و کبیره (بزرگ) تقسیم می شوند یعنی برخی از گناهان در مقایسه با سایر گناهان بزرگ تر و زشت تر بوده و آثار سوء بیشتری دارند؛ ولی هر گناهی از آن جهت که مخالفت و تمرد از دستورهاى پروردگار محسوب مى شود بسیار زشت و ناپسند است و هیچ گناهى از این لحاظ کوچک نیست و چنانچه کسى نافرمانى خدا را کوچک بشمارد مرتکب گناهى بس عظیم شده است، چنانچه امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: «أشد الذنوب ما استخف به صاحبه؛ شدیدترین گناه آن است که صاحبش آن را کوچک بشمارد.»
علت این امر بزرگی و عظمت مقام خداوند می باشد. برای روشن شدن موضوع، به این مسئله توجه کنید که بی ادبی یک انسان نسبت به دوستان نزدیکش و یا گوش نکردن به حرف آنها، قابل بخشش است و زشتی آن خیلی زیاد نیست. اما اگر همین کار را در مقابل یکی از اساتیدش انجام دهد، زشتی بیشتری دارد و از آن زشت تر این است که مثلا این کار را در مقابل یک مرجع تقلید و یا شخص دیگری که احترام زیادی دارد مثلا رئیس جمهور انجام دهد و به همین صورت هر چه مقام و احترام شخص مقابل بیشتر شود، زشتی بی ادبی و نافرمانی در برابر او هم افزایش می یابد. حال تصور کنید که اگر شخصی که نسبت به او بی احترامی می شود و از اوامر او سرپیچی می شود، کسی باشد که بزرگتر از آن است که قابل توصیف باشد و بزرگی و مقام و توانایی ها و حتی وجود همه موجودات از جانب اوست و نعمت های بی شماری را به انسان ارزانی داشته است، زشتی این عمل چقدر افزایش می یابد.
پس با این دید، در می یابیم که در مقابل عظمت خداوند، هیچ گناهی کوچک و بی اهمیت نیست.
حضرت امام زین العابدین (ع) در مقام طلب آمرزش از خداوند، می فرمایند: «یا إلهی لو بکیت إلیک حتى تسقط أشفار عینی، و انتحبت حتى ینقطع صوتی، و قمت لک حتى تتنشر قدمای، و رکعت لک حتى ینخلع صلبی، و سجدت لک حتى تتفقأ حدقتای، و أکلت تراب الأرض طول عمری، و شربت ماء الرماد آخر دهری، و ذکرتک فی خلال ذلک حتى یکل لسانی، ثم لم أرفع طرفی إلى آفاق السماء استحیاء منک ما استوجبت بذلک محو سیئة واحدة من سیئاتی؛ اى خداى من، اگر به درگاهت بگریم تا پلک هاى چشمانم بیفتد و با آواز بلند ناله کنم تا صدایم قطع شود و در پیشگاه تو بایستم تا پاهایم ورم کند، و در برابرت رکوع کنم تا استخوان پشتم از جا در آید و براى تو سجده کنم تا کاسه چشمانم بگودى رود و همه عمرم، خاک زمین بخورم و تا پایان روزگارم آب خاکستر بنوشم و در خلال این ها به ذکر تو مشغول شوم تا زبانم کند شود آنگاه به خاطر شرمندگى، چشم به اطراف آسمان بلند نکنم، با این کارها هرگز مستوجب از بین رفتن گناهى از گناهانم نمى شوم.»
مشاهده می کنیم که سرور و سید عابدان و مناجاتیان، چه تعبیرات عجیبی را که نشان دهنده زشتی فوق العاده گناه می باشد برای آمرزش تنها یک گناه، به کار می برند.
امام علی (ع) فرمودند: «الذنوب کلها شدیدة و أشدها ما نبت علیه اللحم و الدم لأنه إما مرحوم و إما معذب و الجنة لا یدخلها إلا طیب؛ همه گناهان شدید و سخت است و سخت تر از همه آن گناهى است که بر آن گوشت و خون روییده شود، زیرا گناهکار یا عذاب مى شود یا مورد رحمت واقع مى گردد و تنها پاکان وارد بهشت مى شوند (یعنى با گوشت و خون روییده شده از گناه نمى توان وارد بهشت شد).»
در روایت پیامبر اکرم (ص) دیده مى شود: «لا تحقرن ذنبا ولاتصغرنه واجتنب الکبائر فان العبد اذا نظر الى ذنوبه دمعت عیناه دما وقیحا یقول الله تعالى «یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا وما عملت من سوء تود لو ان بینها وبینه امدا بعیدا؛ هیچ گناهى را خوار و کوچک مشمار و از گناهان کبیره بپرهیز، چون در روز قیامت بنده به گناهان خود مى نگرد، از دو چشمش خون و چرک مى ریزد، خداى متعال مى فرماید: «روزى که هر کس کارهاى نیک و بد خویش را حاضر شده مى یابد و آرزو مى کند کاش میان او و آن (کارهاى بد) فاصله اى دور بود».
امام صادق (ع) فرمود: «اتقوا المحقرات من الذنوب فإنها لا تغفر قلت و ما المحقرات قال الرجل یذنب الذنب فیقول طوبى لی لو لم یکن لی غیر ذلک؛ از گناهان کوچک شمرده شده بپرهیزید که آمرزیده نمی شوند. عرض کردم: گناهان کوچک شمرده شده چیست؟ فرمود: این است که مردى گناه کند و بگوید، خوشا به حال من اگر غیر از این گناه نداشته باشم.»
شخصی می گوید از حضرت ابوالحسن (ع) شنیدم که می فرمود: «لا تستکثروا کثیر الخیر و لا تستقلوا قلیل الذنوب فإن قلیل الذنوب یجتمع حتى یکون کثیرا و خافوا الله فی السر حتى تعطوا من أنفسکم النصف؛ خیر بسیار (مانند طاعت و بخشش زیاد) را بسیار نشمارید و گناه اندک را کم نشمارید، زیرا گناه اندک انباشته مى شود و زیاد می گردد، و در نهان از خدا بترسید تا از خود انصاف دهید (به حق قضاوت کنید اگر چه به زیانتان باشد، و چنین نکند جز کسى که در نهان از خدا بترسد).»
نقل شده که رسول خدا (ص) در زمین بى گیاهى فرود آمد و به اصحابش فرمود: قدرى هیزم بیاورید: گفتند: یا رسول الله! در زمین بى گیاه آمده ایم، در اینجا هیزم نیست حضرت فرمود: هر کس هر چه پیدا کرد بیاورد، سپس آنها کم کم هیزم آوردند و در برابر آن حضرت انباشته کردند، رسول خدا (ص) فرمود: گناهان این گونه جمع مى شود.
سپس فرمود: «إتقوا المحقرات من الذنوب فإن لها طالبا یقول أحدکم اذنب و استغفر إن الله عز و جل یقول: «سنکتب ما قدموا و آثارهم و کل شیء أحصیناه فی إمام مبین» و قال عزوجل: «إنها إن تک مثقال حبة من خردل فتکن فی صخرة أو فى السموات أو فى الأرض یات بها الله إن الله لطیف خبیر؛ از گناهان کوچک (یا از گناهانى که به نظر شما کوچک شمرده مى شود) بپرهیزید، زیرا براى آنها خواهانى است که آن را پیگیرى مى کند. ممکن است کسى پیش خود بگوید: اکنون این گناه را انجام مى دهم و سپس توبه مى کنم (گویا گناه را نادیده گرفته و به حساب اعمال خویش نمى آورد) ولی خداوند عز و جل مى فرماید: «ما هر عملى که از پیش انجام داده اند و آنچه بعدها انجام مى دهند همه را بدون کم و کاست در دیوان امامت به حساب مى آوریم» (یس/ 12) و باز مى فرماید: «اگر به اندازه دانه خشخاش عملى یا حقى در میان صخره اى یا در آسمان ها و یا در زمین پنهان باشد، خداوند همه آنها را مى آورد (و به حسابتان مى گذارد) که خدا لطیف و خبیر است» (لقمان/ 16)
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «إن الله تبارک و تعالى أخفى أربعة فی أربعة أخفى رضاه فی طاعته فلا تستصغرن شیئا من طاعته فربما وافق رضاه و أنت لا تعلم و أخفى سخطه فی معصیته فلا تستصغرن شیئا من معصیته فربما وافق سخطه و أنت لا تعلم...؛ خداوند چهار چیز در چهار چیز مخفى کرده است، خوشنودى خود را در اطاعتش قرار داده و چیزى را که موجب رضایت او مى گردد و شما نمى دانید کوچک نشمارید. خشم خود را در معصیت خویش پنهان کرده است پس بنا بر این چیزى را که موجب سخط او مى گردد و شما آن را نمى دانید کوچک نشمارید،...»
رسول خدا (ص) به اباذر فرمودند: «یا أبا ذر إن الله تبارک و تعالى إذا أراد بعبد خیرا جعل ذنوبه بین عینیه ممثلة و الإثم علیه ثقیلا وبیلا و إذا أراد بعبد شرا أنساه ذنوبه؛ اى اباذر هر گاه خداى تعالى به بنده اى اراده نیکى دارد گناه او را پیش دیدگانش مجسم می کند و گناه کردن براى او سنگین و مشکل است و هر گاه به بنده اى اراده ى بدى دارد گناهش را از خاطرش می برد.»
و فرمودند: «یا أبا ذر لا تنظر إلى صغر الخطیئة و لکن انظر إلى من عصیت؛ اى اباذر به کوچکى گناه نگاه مکن ولی نگاه کن نافرمانى چه کسى را می کنى.»
و همچنین ایشان فرمودند: «إن المؤمن لیرى ذنبه کأنه تحت صخرة یخاف أن تقع علیه- و إن الکافر لیرى ذنبه کأنه ذباب مر على أنفه؛ مؤمن کیفر گناهش را می بیند گویا او زیر سنگى است که مى ترسد بر سرش فرود آید و همانا کافر گناهش را مى بیند گویا مگسى است بر بینى او می گذرد.»
امام صادق (ع) فرمودند: «إن الله یحب العبد أن یطلب إلیه فی الجرم العظیم و یبغض العبد أن یستخف بالجرم الیسیر؛ خداوند دوست دارد بنده اى را که از گناه بزرگ دست باز دارد، و کسى که از گناهان کوچک خوددارى نکند و آن را سبک بشمارد مورد بغض خدا می باشد.»
امام باقر (ع) می فرمایند: «لا مصیبة کاستهانتک بالذنب و رضاک بالحالة التی أنت علیها؛ هیچ مصیبتى مانند سبک شمردن گناه و خشنودى تو به وصفى که فعلا دارى نیست.»
و می فرمایند: «و لا تستصغرن سیئة تعمل بها فإنک تراها حیث تسوؤک؛ کردار بد خود را کوچک نشمار؛ زیرا (در قیامت) آن را ناخوشایند خواهی دید.»
علاوه بر زشتی ذاتی گناهان کوچک، باید به این نکته نیز توجه داشت که ارتکاب این گناهان، موجب کاهش ایمان انسان شده و قبح و زشتی گناه را در نظر انسان کاهش می دهد، در نتیجه زمینه را برای ارتکاب سایر گناهان از جمله گناهان بزرگ فراهم می کند. در این زمینه، به روایات زیر توجه نمائید:
امام کاظم (ع) نقل می کنند که حضرت مسیح (ع) به حواریون گفت: «إن صغار الذنوب و محقراتها من مکاید إبلیس یحقرها لکم و یصغرها فی أعینکم فتجتمع و تکثر فتحیط بکم؛ همانا گناهان کوچک از نیرنگ های شیطان است. تو گناهان را در نظر شما کوچک جلوه می دهد و در نتیجه، گناهان جمع و زیاد می شوند و شما را در میان می گیرند.»
و امام کاظم (ع) می فرمایند: «لا تستقلوا قلیل الذنوب فإن قلیل الذنوب یجتمع حتى یکون کثیرا؛ گناهان اندک را کم نینگارید، که همان گناهان اندک است که جمع شده و بسیار مى گردد.»
امام رضا (ع) می فرمایند: «الصغائر من الذنوب طرق إلى الکبائر و من لم یخف الله فی القلیل لم یخفه فی الکثیر؛ گناهان کوچک راه را به گناهان بزرگ را باز مى کنند، هر کس در معصیت کوچک از خداوند نترسد در معصیت هاى بزرگ هم نخواهد ترسید.»
منـابـع
شیخ کلینی- اصول کافى جلد 3- صفحه 395
صحیفه سجادیه- دعای شانزدهم
محمد رضا مهدوی کنی- نقطه هاى آغاز در اخلاق عملى- صفحه 109-110
محمد محمدی ری شهری- میزان الحکمة جلد4- الذنب
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها