آورنده قرآن، پیامبر امی

فارسی 2855 نمایش |

رسول اکرم (ص) به حکم تاریخ قطعی و به‏ شهادت قرآن کریم و به حکم قرائن فراوانی که از تاریخ اسلام استنباط می ‏شود، لوح ضمیرش از تعلم از بشر پاک بوده است. او انسانی است که جز مکتب‏ تعلیم الهی مکتبی ندیده و جز از حق دانشی نیاموخته است. او گلی است که‏ جز دست باغبان ازل دست دیگری در پرورشش دخالت نداشته است.
او با آنکه با قلم و کاغذ و مرکب و خواندن و نوشتن آشنا نبود، در کتاب مقدس خویش به قلم و آثار قلم به عنوان یک امر مقدس سوگند یاد کرد و در اولین پیام آسمانی خود فرمان خواندن داد، علم و دانش و صنعت به کار بردن قلم را، پس از نعمت آفرینش، بزرگترین نعمت ارزانی شده به بشر معرفی کرد. آن کس که خود قلم‏ به دست نگرفته بود بلافاصله پس از ورود به مدینه و ایجاد امکانات ساده‏، "نهضت قلم" ایجاد کرد و با آنکه خود معلمی از بشر ندیده بود و دارالعلم و دانشگاهی طی نکرده بود، خود معلم بشر و پدید آورنده‏ دارالعلم ها و دانشگاه ها شد.
ستاره ‏ای بدرخشید و ماه مجلس شد *** دل رمیده ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت *** به غمزه مسئله آموز صد مدرس‏ شد
کرشمه تو شرابی به عاشقان پیمود *** که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد
حضرت رضا (ع) در مناظره خویش با ارباب ادیان خطاب به رأس‏ الجالوت فرمود: «از جمله دلایل صدق این پیامبر این است که شخصی بود یتیم، تهیدست، چوپان، مزدکار، هیچ کتابی نخوانده و نزد هیچ استادی نرفته بود. کتابی‏ آورد که در آن حکایت پیامبران و خبر گذشتگان و آیندگان هست.» آن چیزی که بیش از پیش عظمت و رفعت و آسمانی بودن قرآن کریم را مدلل می‏ سازد این است که این کتاب عظیم آسمانی با این همه معارف در باب‏ مبدأ، معاد، انسان، اخلاق، قانون، قصص، عبرت ها، مواعظ و با این همه لطف و زیبایی و فصاحت، بر زبان کسی جاری شده که خود امی بوده‏ است. نه تنها هیچ مدرسه و دانشگاه و دارالعلمی را در همه عمر ندیده‏ است و با هیچ دانشمندی از دانشمندان جهان رو به رو نشده است، حتی یک‏ کتاب ساده از کتاب های عصر خود را نخوانده است.
آیت و معجزه ‏ای که خداوند بر آخرین پیامبرش فرستاد از نوع کتاب و نوشته است، از نوع سخن است، از نوع فکر و احساس است، با عقل و با فکر و با دل و ضمیر سر و کار دارد. این کتاب قرن هاست که قدرت خارق‏ العاده معنوی خود را نشان داده و نشان می‏ دهد، روزگار نمی‏تواند آن را کهنه کند، میلیون ها میلیون دل را به سوی خود کشیده و می ‏کشد، نیروی‏ حیاتی در آن موج می‏زند، چه عقل های متفکری را به اندیشه و تدبر وا داشته و چه دل هایی را لبریز از ایمان و ذوق و شوق معنوی کرده و چه مرغان سحر و شب زنده دارانی را غذای روحی شده و چه اشک ها را از عشق به خدا و خوف از خدا در نیمه ‏های شب بر گونه ‏ها جاری ساخته است و چه ملت های اسیر و به‏ زنجیر کشیده را از چنگال ظلم و استبداد نجات داده است.
نقش قرآن چون که بر عالم نشست *** نقشه ‏های پاپ و کاهن را شکست
فاش گویم آنچه در دل مضمر است *** این کتابی نیست چیز دیگر است
چونکه در جان رفت جان دیگر شود *** جان چو دیگر شد جهان دیگر شود
همچو حق پیدا و پنهان است این *** زنده و پاینده و گویاست این
آری، عنایت ازلی برای اینکه آیت بودن این کتاب و وحی بودنش بیشتر روشن شود آن را بر بنده‏ ای از بندگانش فرود آورد که یتیم، فقیر، چوپان‏، صحرا گرد و درس ناخوانده و مکتب نادیده بود. «ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء و الله ذوالفضل العظیم».

منـابـع

مرتضی مطهری- پیامبر امی- صفحه 133-134

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد