بررسی دوراندیشی امام حسن علیه السلام در صلح با معاویه

فارسی 3900 نمایش |

ماجرای صلح امام حسن (ع) با معاویه درسهای زیادی برای آموختن دارد و به انسان کمک می کند که عدالت حقیقی را دریابد. نکته ای که درخور تأمل بسیار است جدیت مسلکی و اندیشه امام است در لزوم جهاد با معاویه، و از همینجا بود که امام صلح را الزامی ابدی تلقی نمی فرمود. و اگر فرصتی می یافت به تجهیزات مجدد دست می زد، تا باز به دفع معاویه پردازد، چنانکه دکتر طه حسین در کتاب «چرا امام حسن (ع) صلح را پذیرفت» نیز بدین نکته تصریح کرده است: به این ترتیب، حسن آنان را چشم به راه جنگ در وقت مناسب نگاه داشت و آنان را به صلح و سلم موقتی فرمان داد تا بیاسایند و نیک آماده شوند.
در سخنان خود امام نیز در این باره اشارت بسیار هست، از جمله سخنانی که در «احتجاج»آمده است: «و الله ما سلمت الامرالیه الا انی لم اجدانصارا، ولو وجدت انصارا لقاتلته لیلی و نهاری، حتی یحکم الله بینی و بینه؛ سوگند به خدا، من از این روی امر خلافت را به او گذاشتم که یارانی نیافتم. اگر یارانی می یافتم شب و روزم را در جنگ و جهاد با معاویه می گذرانیدم، تا خدا خود میان من و او حکم فرماید.»
نیز: «ایها الناس! ان معاویه زعم انی رایته للخلافه اهلا، و لم ارنفسی لها اهلا، و کذب معاویه. انا اولی الناس بالناس، فی کتاب الله و علی لسان نبی الله. فاقسم بالله لو ان الناس بایعونی و اطاعونی و نصرونی، لا عطتهم السماء قطرها، و الارض برکتها و لما طمعت فیها یا معاویه؛ ای مردم! معاویه چنان وانمود کرده است که من او را شایسته خلافت دانسته ام نه خود را، اما دروغ گفته است. من سزاوارترین همه مردمم به تصرف در امور و شئون مردم، به حکم کتاب خدا و سنت رسول خدا. به خدا قسم، اگر مردم با من بیعت می کردند و از من فرمان می بردند و مرا یاری می دادند، آسمان و زمین برکات خود را بر آنان ارزانی می داشتند، و تو ای معاویه، در خلافت طمع نمی کردی.
دقت در این کلمات، مسائل بسیاری را روشن می کند. مانند:
الف- امام آرزو می کند که یارانی بیابد، و در آن صورت شب و روز با معاویه بجگند، تا او را ساقط کند.
ب- امام اشاره می کند به مقام اولویت و مولودیت خویش، و اصل امامت در اسلام.
ج- امام اشاره می کند که در قرآن راجع به امامت دستور آمده است، پس فلسفه سیاسی در اسلام مبتنی است بر قرآن و سنت.
د-امام اشاره می کند که برکات حقیقی و نعمتهای الاهی در گرو برپایی حکومت حقه است.
هـ- امام اشاره می کند که برپایی حکومت حقه در گرو کمک و فداکاری مردم است، و این مردمند که بایدپیشوای حق را یاری کنند و کمک رسانند تا او مدینه قرآنی را تشکیل دهد.
بنابراین امام حسن (ع) در چنین شرایطی صلح را پذیرفتند تا شخصیت واقعی معاویه بر مردم روشن شود.

منـابـع

محمدرضا حکیمی- امام در عینیت جامعه- صفحه 133-135

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد