موضوعات و محتوای عالی نهج البلاغه
فارسی 4301 نمایش |نهج البلاغه واقعا کتاب نفیسی است، گنجینه است، روح را غذا می دهد، آرامش و اطمینان می بخشد، نور می باشد، به منزله یک دائره المعارفی است، چون موضوعات مختلف در این کتاب مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار گرفته، از توحید و صفات باری و نبوت و معاد و آفرینش عالم و تکون انسان، راجع به اسلام و قرآن و حکمت و فلسفه احکام و بعثت خاتم الانبیاء و آثار دعوت رسول اکرم در جهان بیاناتی عالی دارد و علاوه بر اینها مشتمل است بر مواعظ و اخلاقیات، بر صبر، شجاعت، عفت، تقوا، استقامت، همت و اراده، تفکر و عبرت، حریت و تهذیب نفس، منع از عصبیت و نهی از تفاخر، کبر، دروغ، ظلم، ریا و امثال اینها.
علاوه بر اینها یک سلسله مباحث اجتماعی دارد، راجع به فتنه ها و علل آنها و آثار آنها، راجع به اتحاد و اختلاف و آثار آنها، عزت و شوکت ها، ذلت و اسارت ها، راجع به اصول عدل و مساوات و حقوق و حکومت و قانون فتنه زنج و استبداد عبدالملک و حجاج و خاتمه کار اموی ها، قسمت هایی راجع به شخص خودش و روش و سیاستی که پیروی می کند و مطابق میل مردم آن عصر نبود دارد. اشاره مختصری به تاریخ انبیاء دارد، حکمت و فلسفه احکام دارد.
راجع به نماز و روزه و حج و جهاد و زکات و صله رحم و امر به معروف و نهی از منکر بحث کرده. در اطراف علم و مال و مقایسه بین آنها مطالبی هست. حماسه های جنگی بسیار عالی و جاندار دارد. بحث های عرفانی و ذوقی در اطراف قلب و سیر و سلوک و ذکر خدا و صفا و معنویت و توبه و استغفار و دعا دارد.
مجموع موضوعاتی که در این کتاب نفیس هست اگر شمرده شود در حدود صد موضوع است و همه جالب توجه است. بعضی از این موضوعات بیشتر از سایر موضوعات در کلمات امیرالمؤمنین مورد آن بحث واقع شده و امیرالمؤمنین به آنها عنایت مخصوص نشان داده از آن جمله مساله توحید و صفات ربوبی است. در اطراف بساطت و یگانگی و علم و قدرت و عنایت و حکمت خداوند زیاد بحث شده.
گاهی یک خطبه مفصل در اطراف همین موضوع است. اینقدر این مباحث، عالی و حکیمانه است که جز آنکه در پیشگاه شخصیت معنوی امیرالمؤمنین اقرار کنیم که قلب مبارک او علوم و معارف را از مشکات نبوت گرفته و با عالم معنا اتصال داشته و به قول جبران خلیل جبران: "جاورالروح الکلی و سامرها" چاره ای نداریم.
از جمله موضوعاتی که زیاد مورد عنایت حضرت است مساله ترک دنیا و زهد و ورع و توجه کلی به آخرت و تذکر موت و مغتنم شمردن ایام عمر است. سخنان حضرت در این زمینه الهام بخش تنزه و پاکی و حقیر شمردن زخارف و زیورها و زینت های دنیاست، مادیات را در نظر حقیر و کوچک می کند و ارزش معنویات را به مقیاس بزرگی بالا می برد.
سید رضی در مقدمه نهج البلاغه می گوید: از مختصات امیرالمؤمنین یکی از این است که وقتی که آدمی غرق در مواعظ و سخنان زاهدانه اش می شود گمان می کند این کلمات را کسی گفته که جز از زهادت و ترک دنیا نصیبی نداشته، گوشه عزلت و کنج خانه را اختیار کرده و یا مثل راهبه ها در غاری و دامن کوهی دور از همه چیز و همه کس زندگی کرده، احساساتی و افکاری جز همین نوع افکار بر روحش مسلط نیست، آدمی باور نمی کند که اینها را مردی گفته که در عین حال یک سرباز دلیر میدان جنگ است و قسمتی از عمر خود را در زد و خورد با خونخواران و گردنکشان گذرانده است.
می گوید این جمع بین اضداد از مختصات عجیب امیرالمؤمنین است و من مکرر این موضوع را با دوستانم در میان می گذارم و آنها هم مانند من در عجب می مانند.
موضوع دیگری که در این کتاب زیاد مورد عنایت امیرالمؤمنین است موضوع حقوق اجتماعی و عدالت و مساوات و مبارزه با ظلم و ستمگری و تجاوز است. در بسیاری از کلمات خود روی این موضوع عنایت بالخصوصی به خرج داده. همان طوری که خودش در عمل مجسمه عدل و مساوات بود در کلماتش هم ظهور و بروز دارد. در عمل آنقدر در این راه کوشش می کرد که قوی و ضعیف نمی شناخت و می گفت قوی در نزد من ضعیف است تا وقتی که حقی را که پامال کرده از او پس بگیرم و ضعیف در نزد من قوی است تا وقتی که حق سلب شده او را برای او بگیرم.
آنجا که پای عدالت و حقوق بود دیگر نه فرزند می شناخت و نه برادر و نه خویشاوند و نه دوست و نه هیچ کس دیگر. در کلمات امیرالمؤمنین بحث های زیادی است راجع به انواع حقوقی که در جامعه بشری هست، راجع به اینکه "حق" یک مطلب عمومی است، له یک دسته و علیه دسته دیگر وضع نشده، له هر کس هست علیه او هم هست و علیه هر کس هست له او هم هست هر جا که حقی است، وظیفه ای هم پهلوی او وجود دارد، این طور نیست که حق مال بعضی و وظیفه به عهده بعضی دیگر باشد. از جمله مسائلی که در کلمات امیرالمؤمنین نسبتا زیاد مورد عنایت است سیاست مخصوص و روش خاص اداره اجتماع است که خودش پیروی می کرده، یعنی همان روش صاف و صادقانه و بی غل و غش و خالی از مکر و خدعه و فریب و نفاقی که در اداره امور داشت و حاضر نبود به هیچ قیمتی نیرنگ و فریب و خدعه را در کار خود دخالت دهد.
بعضی از این موضوعات شایسته است از روی دقت و توجه به همه جوانب کلام آن حضرت تفسیر و توجیه شود. بسیار دیده شده که کسانی گوشه ای از کلمات آن حضرت را گرفته اند و بدون توجه به سایر کلمات حضرت و بدون توجه به طرز عمل و سیرت آن حضرت به یک نحوی تفسیر کرده اند که با روح تعلیمات آن حضرت سازگار نیست.
منـابـع
مرتضی مطهری- حکمتها و اندرزها- صفحه 146-149
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها