حقیقت زهد امام علی (ع)
فارسی 4438 نمایش | فداکاران جهان خاصیت اول روحی شان این بود که زاهد به معنای صحیح کلمه بودند. خود امام علی (ع) که مجموعه ای از فضایل بشری بود، عدالت و تقوا و شجاعت و حریت و سخا و کرم و وفا و مروت، همه را جمع کرده بود چون در اعلی درجه بی اعتنایی به دنیا بود؛ یعنی خودش را و شرافت و کرامت نفس خود را از دنیا و مافیها بالاتر می دانست. ایشان در وصیت به امام حسن مجتبی (ع) می فرمایند: «و اکرم نفسک عن کل دنیة و ان ساقتک الی الرغائب فانک لن تعتاض بما تبدل من نفسک عوضا، و لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا، و ما خیر لا ینال الا بعسر؛ خود را از تن دادن به هر کار پستی گرامی دار اگرچه آن کار تو را به خواسته هایت برساند، زیرا در برابر آنچه از شخصیت خود از دست می دهی عوضی دریافت نمی داری. و بنده دیگری مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است. آن خیری که جز با شر به دست نیاید و آن آسانی که جز با سختی فراهم نگردد چه فایده ای دارد؟!» (نهج البلاغه/ نامه 31).
ایضا می فرمایند: «الدنیا دار ممر لا دار مقر، و الناس فیها رجلان: رجل باع فیها نفسه فاوبقها، و رجل ابتاع نفسه فاعتقها؛ دنیا سرای گذر است نه سرای ماندن، و مردم در آن دو گروه اند: یکی آن که خود را فروخت و به هلاکت افکند، و دیگری آن که خود را خرید و آزاد کرد» (نهج البلاغه/ حکمت 133). یک دسته از این دنیا می روند در حالی که هزار قید بندگی در گردن دارند و یک دسته می روند در حالی که بنده هیچ کس جز خداوند نیستند. نه بنده زرند و نه بنده سیم و نه بنده شهوت اند و نه بنده غضب. نه بنده جاه اند و نه بنده مال، آزاد و آزاده اند. حقیقت زهد همین است.
عده ای از افراد آمده بودند و به امام صادق (ع) درباره زهد اعتراض می کردند، اما فلسفه زهد را نفهمیده بودند. شنیده بودند امام علی (ع) در زمان خودش زاهد بوده و خیال می کردند که علی (ع) طرفدار این بوده که انسان باید در همه شرایط با لباس مندرس زندگی کند و نان جو بخورد، اما این نان جو خوردن فلسفه اش چیست را نفهمیده بودند. امام صادق (ع) بود که که برای اینها تشریح می کرد تا فلسفه اش را بفهمند علی (ع) چرا زاهد بود؟ برای اینکه می خواست انسان باشد. علی (ع) زاهدی نبود که یک گوشه افتاده باشد و اسم انزوا را زهد بگذارد. علی (ع) مردی بود که بیش از هر کسی وارد اجتماع می شد و فعالیت اجتماعی و تولید ثروت می کرد، ولی ثروت در کفش قرار نمی گرفت. ثروت را اندوخته و ذخیره نمی کرد. کدام کار تولیدی مشروع است که در آن زمان وجود داشته و علی (ع) انجام نداده است؟
اگر تجارت است او عمل کرده، اگر زراعت و باغداری و درختکاری است، او انجام داده، اگر حفر قنوات است، اگر سربازی کردن است، او انجام داده است. ولی در عین حال که همه اینکارها را می کرد، زاهد بود. اتفاق می افتاد که می رفت در آن باغستانهای مدینه که مربوط به اهل کتاب و غیرمسلمانان بود و برای آنان کار می کرد، خدمت می کرد، مزد می گرفت و بعد مزد او بود که تبدیل به نان می شد. به خانه اش گندم می آورد، جو می آورد و حضرت فاطمه زهرا با دست خودش آنها را آرد می کرد، می پخت و در عین حال وقتی که به محتاجی، به مسکینی، به یتیمی، به اسیری برخورد می کردند فورا او را بر خودشان مقدم می داشتند.
این بود معنی زهد علی (ع)، شما این جور زاهد را پیدا بکنید. زهد علی (ع) همدردی بود. همدردی، انسانیت است. او از حق صددرصد مشروع خودش هم استفاده نمی کرد. برای خودش به اندازه یک سرباز فقط از بیت المال حقوق قائل بود، ولی در همان هم قناعت می کرد، حاضر نبود با شکم سیر بخوابد چرا؟ چون دل و وجدان و قلب زنده اش به او اجازه نمی داد.
در نامه 45 نهج البلاغه که نامه ای است خطاب به عثمان ابن حنیف که فرماندار بصره است، می فرماید: «او ابیت مبطانا و حولی بطون قرثی، و اکباد حری، او اکون کما قال القائل:
و حسبک داء ان تبیت ببطنة *** و حولک اکباد تحن الی القد
ترجمه: یا شب را سیر بخوابم و پیرامونم شکم هایی گرسنه و جگرهایی سوخته شب را به روز آورند یا چنان باشم که شاعر گفته است: همین درد تو را بس که شب سیر بخوابی و پیرامونت شکم های گرسنه ای باشد در آرزوی پوست خشک شده بزغاله ای (که در زمان قحطی می خورند).
«و لعل بالحجاز او الیمامة من لا طمع له فی القرص؛ با آنکه شاید در حجاز یا در یمامه کسی باشد که به یافتن قرصی نان امید نداشته و هرگز طعم سیری را نچشیده باشد». این است معنی زهد که نظیر این را اگر پیدا کردید انسانیت به آن افتخار می کند، نه این مردگی که ما داریم که اسم بی عرضگی و مردگی و بی حرکتی خودمان را زهد گذاشته ایم. این زهد نیست. زهد، زهد علی (ع) است.
منـابـع
مرتضی مطهری- حکمتها و اندرزها- صفحه 99-100
مرتضی مطهری- حق و باطل- صفحه 131-129
کلیــد واژه هــا
1 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها