جلوه های طبیعت در قرآن

فارسی 5725 نمایش |

مساله دعوت قرآن به تحقیق و مطالعه در طبیعت و وسیله بودن طبیعت برای شناختن خدا و ماوراء طبیعت و توجه دادن فکر بشر به طبیعت و پدیده های خلقت به عنوان آیات معرفت الهی یکی از اصول اساسی تعلیمات قرآن است و در اینکه قرآن اصرار و ابرام فوق العاده دارد که مردم، زمین و آسمان و گیاه و حیوان و انسان را کاوش کنند و مورد جستجوی علمی قرار دهند جای سخن نیست. از نظر قرآن طبیعت در مقابل آدمی عکس العمل نشان می دهد. «و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض»؛ «و اگر اهل شهرها و آبادی ها، ایمان مى آوردند و تقوا پیشه مى کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها مى گشودیم ولى آنها حق را تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم». (اعراف/96).
رابطه جهان و انسان این چنین است که، اگر انسان در آن مسیر کمالی و انسانی خودش قرار بگیرد، طبیعت با انسان هماهنگ تر سر آشتی می گیرد، حال چه روابط مرموزی ماین طبیعت و انسان هست، بسا هست که ما بتواینم به دست آوریم، بسا هم هست که نتوانیم بدست آوریم، ولی چنین چیزی هست، و اگر انسان بر ضد مسیر خاص طبیعت قرار بگیرد یعنی بر ضد مسیر تکامل قرار بگیرد، کشیده بشود به سوی فسق و فجور و آن چیزهایی که انسان برای آنها نیست، کمال انسان نیست و ضد انسان است، آنگاه طبیعت مثل بدنی که جزء بیگانه را از خود دفع و رد می کند، یک عکس العمل این چنینی نشان می دهد که این عکس العمل هاست که به نام عذاب ها و این جور چیزها گفته شده است.
خداوند در قرآن می فرماید: «ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم»؛ «همانا این قرآن خلق را به استوارترین راه ها هدایت می کند». (اسراء/9).
در قرآن کریم آیات بسیاری در رابطه با خداشناسی از طریق علم وجود دارد خداوند مکررا به اجزای طبیعت اشاره می کند و هر کدام را آیه و نشانه ای از وجود لایزال خود می داند از بزرگترین جزء کائنات تا ریزترین ذره همه و همه را دلایل قابل توجهی می داند برای کسانی که تعقل و تفکر در آیات الهی می کنند: «...ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون،... یعقلون،... یسمعون،...» و با عباراتی امری و پرسشی انسان را مورد خطاب قرار می دهد و از او می خواهد که در آفاق و انفس تعمق و تفکر کند و همواره کسانی را که نسبت به آیات و نشانه های او بی توجهند شماتت می کند و می فرماید: «و کاین من آیة فی السموات و الارض یمرون علیها و هم عنها معرضون»؛ «چه بسیار نشانه و آیه که در آسمانها و زمین وجود دارد انسانها از آن می گذرند و بی توجه به آن پشت می کنند» (یوسف/105). در کلامی دیگر می فرماید: «اگر آب دریا برای نوشتن کلمات پروردگار مرکب شود، پیش از آنکه کلمات الهی به آخر برسد دریا خشک خواهد شد هر چند دریایی دیگر ضمیمه آن شود.» (کهف/109). از طرفی دائما سفارش به سیر و سفر در زمین برای دیدن آثار وجود پروردگار می کند: «افلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها او ءاذان یسمعون بها»؛ «آیا در روی زمین سیر نمی کنند تا دلهاشان بینش و هوش یابد یا گوششان به پند و اندرزها شنوا گردد» (حج/46). و کسانی را که در خلقت زمین و آسمان و دگرگونی شب و روز تفکر می کنند با صفت اولوالالباب مورد لطف قرار می دهد.

چگونگی تشکیل باد:
در این آیه اشاره به «ریاح» شده که جمع «ریح» است و دلیلی است بر وجود بادهای گوناگون و هم چنین اشاره می کند به بادها زیرا که می فرمایند: «بشرا بین یدی رحمته» اما نوعی دیگر از بادها که مضر و تخریب کننده اند؛ در قرآن با عبارت «ریح عاصف» و در کتب علمی با نام «توفان» با «توفنده» و در بعضی با عنوان «بادهای وحشی» از آن یاد شده است. نحوه پیدایش این پدیده به این صورت است که اگر توده هوای مرطوب مجاور پهنه نسبتا کوچکی از زمین گرم شود، سبک شده و در مقابل هوای سرد اطراف رو به بالا می رود. وقتی اختلاف دمای هوای گرم و سرد زیاد شد، علاوه بر اینکه این حرکت رو به بالا، سریع می شود؛ به سبب هجوم هوای سرد اطراف، هوای گرم نیز به شدت شروع به چرخیدن می کند و در نتیجه توفان پیچنده پدید می آید. این توفان معمولا مخصوص آمریکای شمالی و استرالیا است و پیشگویی آن فوق العاده دشوار می باشد. هوا در قسمت مرکزی این توفان به سرعت بالا می رود و از مشخصات آن تشکیل ابر قیفی شکل است که در توده ای از ابرهای «کومولونیمبوس» تشکیل و به سوی زمین کشیده می شود. این قیف بالا و پایین می رود و در جهات مختلف می چرخد و هر جا به زمین برسد تقریبا همه چیز را ویران می کند. قطر این توفان از چند متر تا حدود 2 کیلومتر و سرعت چرخیدن آن 320 تا 480 کیلومتر در ساعت است و سرعت صعود آن در مرکز ممکن است به 320 کیلومتر برسد. چون فشار هوا در مرکز توفان پیچنده کم است از این رو اگر به ساختمانی برخورد کند فشار هوای درون ساختمان نسبت به خارج فزونی یافته و به انفجار ساختمان ها منجر می شود و اشیای سنگین را تا فاصله زیاد پرتاب می کند. خداوند در آیاتی از قرآن کریم سرنوشت ملتهایی را بیان می کند که به دلیل طغیان و کفرشان گرفتار این طوفان ها شده اند. سرانجام قوم نوح را چنین بیان می فرماید: «فاخذهم الطوفان و هم ظالمون»؛ «به سبب ظلمشان گرفتار طوفان شدند» (عنکبوت/14).
هم چنین یکی از بلاهایی که بر بنی اسرائیل نازل شد طوفان بود: «فارسلنا علیهم الطوفان...» (اعراف/133) و سوره یونس در قسمتی از آیه 22 حالت افرادی را بیان می کند که در دریا گرفتار طوفان شده اند: «... جائتها ریح عاصف و جاءهم الموج من کل مکان و ظنوا انهم احیط بهم»؛ «تندبادی به سراغ آنها آمد و امواج از همه طرف آنها را محاصره کرد به طوری که گمان کردند به وسیله امواج احاطه شده اند».(یونس/ 22).
«فارسلنا علیهم ریحا صرصرا فی ایام نحسات لنذیقهم عذاب الخزی فی الحیاة الدنیا...»؛ «پس فرستادیم بر آنها تندبادی را در روزهایی شوم تا بچشانیم عذاب و خواری را در دنیا»، (فصلت/16).
رسول گرامی اسلام (ص) می فرمایند: «اللهم اجعله لنا ریاحا و لاتجعله ریحا»؛ خدایا این باد را برای ما مایه رحمت قرار ده و مایه عذاب قرار مده. در سوره های اعراف/57، نحل/63، فرقان/48، روم/46 ـ 48، فاطر/9 و 27، نمل/63، فصلت/16 به موضوع باد اشاره شده است.

رعد و برق:
مشاهدات نشان می دهد که رعد و برق فقط زمانی رخ می دهد که توده های عظیمی از آب مایع و یخ به سطوحی با میزان دمای تا 20 درجه سانتی گراد برخورد می کند از این رو به عنوان یک قاعده کلی توفان ها فقط در ارتباط با هوای گرم و مرطوب و غیر پایدار به ظهور می رسند. ساختار هر توفان کامل رعد و برق، سلول های متراکم جابجایی هستند که ممکن است قطر سلولی از آن از یک تا چند کیلومتر باشد. این توفان ها در عرض ها، فصل و ساعات گرمتر دوره روزانه حاکمند. البته گرمای تنها برای توسعه رعد و برق کافی نیست بلکه میزان قابل ملاحظه ای از رطوبت اتمسفری لازم است تا انرژی لازم که به صورت گرمای نهان است را جهت نگهداری توفان تأمین کند. این رطوبت باید از 75 درصد متجاوز باشد. میزان بارندگی در درون یک توفان رعد و برق مربوط به ترتیب سلول ها و مراحل توسعه آنهاست و میزان بارندگی در سطح زیرین مرکز سلول توفانی بیشتر است و به طرف حواشی سلول، میزان آن کاهش می یابد. گاهی شدت رعد و برق به حدی است که به شدت ایجاد رعب و وحشت می کند و عامل سیل های خانمان برانداز می گردد. اینجاست که خداوند می فرماید: «هو الذی یریکم البرق خوفا و طمعا و ینشی السحاب الثقال»؛ «اوست که نشان می دهد به شما برق را برای برانگیختن ترس و امید (در شما) و اوست که ایجاد می کند ابرهای باردار را» (رعد/12). در رابطه با باردار شدن ابرها توسط باد، آیاتی وجود دارد که همگی بر این مطلب تصریح دارند: «و ارسلنا الریاح لواقح فانزلنا من السماء ماء فاسقیناکموه... »؛ «و بادهای بارورکننده را فرستادیم و سپس باران را از آسمان فرود آوردیم تا به آن آب شما و نباتات و حیوانات شما را سیراب گردانیم» (حجر/22). و «... حتی اذا اقلت سحابا ثقالا سقناه...»؛ «تا آنگاه که کم کند بار ابرهای سنگین را» (اعراف/57).

و اما توجیه علمی آن:
هنگام تشکیل ذرات آب که با هوا تماس دارند الکتریسته تولید می شود. الکتریسیته یون هایی را که در هوا وجود دارد جمع می کند هوا در اثر اشعه خورشید یونیزه می شود، هر قدر ذرات ریزتر باشند پتانسیل الکتریکی ابر کمتر خواهد بود. عمل القاء نیز در تولید الکتریسته موثر است مثلا ابری که در نزدیکی زمین قرار دارد طبقه زیرین ابر که مجاور زمین است دارای بار مثبت و طرف مقابل دارای بار منفی خواهد بود. این ابر می تواند ابرهای خنثای مجاور خود را باردار کند. بنابراین هنگامی که دو جسم باردار به هم نزدیک می شوند؛ در فاصله معینی بین آنها تخلیه الکتریکی صورت می گیرد تخلیه الکتریکی بین دو ابر را برق و صدای ناشی از این برخورد رعد نام دارد. تخلیه الکتریکی بین ابر و زمین صاعقه نام دارد. صاعقه صرف نظر از اثرات زیانباری که دارد از حیث تقویت و باروری خاک، پدیده های مفیدی هستند. بدین ترتیب که صاعقه، ازت موجود در جو را به صورت اکسید با خود به سوی زمین می آورد و به صورت کود همراه باران به خاک می رساند. از اثرات زیانبار صاعقه، سوزاندن مزارع، ایجاد آتش سوزی و حتی در بعضی موارد برق گرفتگی انسانهاست. قرآن کریم در این باره می فرماید: «یکاد البرق یخطف ابصارهم»؛ «نزدیک است که برق چشمانشان را بزند». (بقره/20) و در انتهای آیه 43 سوره نور می فرماید: «یکاد سنابرقه یذهب بالابصار»؛ «نزدیک است روشنی برق، روشنی چشمها را از بین ببرد» (نور/ 43). در سوره های: رعد/12، روم/24، نور/43 (انتهای آیه)، فصلت/13و17 به موضوع رعد و برق اشاره شده است.

اشکال بارندگی:
باران آشناترین نوع نزولات آسمانی است که نتیجه مستقیم قطرات کوچک آب در ابرهاست که در نتیجه به هم پیوستن، رشد کرده و به اندازه ای می رسند که اثر شناوری هوا را خنثی می کنند و بر زمین فرود می آیند. قرآن کریم می فرماید: «الم تر ان الله یجزی سحابا ثم یؤلف بینه ثم یجعله رکاما فتری الودق یخرج من خلاله...»؛ «آیا ندیدی که خداوند به حرکت در آورد ابرها را سپس آنها را به هم پیوند داد سپس آنها را انبوه و متراکم نمود. سپس می بینی که قطرات باران از میان ابر فروریزد». (نور/43). قطع نظر از اندازه قطرات در ابر، اندازه آنها تا رسیدن به زمین به دو عامل بستگی دارد: میزان تبخیر آب در هر قطره در هنگام فرود به زمین و اثر اصطکاکی هوا در قطره که اگر هوا آرام باشد اصطکاک محدود است، باران خفیف به سختی به سطح زمین می رسد و گاهی قبل از رسیدن به زمین تبخیر می شود که به آن غبار می گویند.

برف:
یکی دیگر از اشکال بارندگی است که به سبب تراکم بخار آب بر ذرات ریز غبار موجود در جو تشکیل می گردد. به این گونه که بخار آب بی آنکه مایع شود مستقیما منجمد می گردد به جهت اینکه درجه حرارت زیر نقطه انجماد است.

تگرگ:
تگرگ حاصل حرکات قائم شدید قطرات باران است که در توفان های رعد و برق مشاهده می گردد. تگرگ از ابرهایی به نام «کومولونیمبوس» به وجود می آید. شکل ظاهری این ابر به شکل برج عظیمی سر به آسمان کشیده تشکیل می گردد. قاعده آن صاف و سطح فوقانی آن سندانی شکل است. نمو ارتفاعی در این ابر فوق العاده است. به طوری که ارتفاع قله آن تا حدود 6000 متر می رسد. رنگ قسمت فوقانی متمایل به آبی و سطح زیرین آن تیره است. در موقع نزدیک شدن این ابرها فشار هوا افت ناگهانی پیدا می کند و شدت باد در پایین ترین قسمت بسیار زیاد است. ملاحظه می شود این ابرها از لحاظ ظاهری شباهت زیادی به کوه دارد به همین دلیل یکی از دانشمندان روسی از این ابرها با عبارت کوههای ابری یا کوههای برفی یاد کرده است. آیه شریفه ذیل مطلب فوق را کاملا تأیید می کند و می فرماید: «... و ینزل من السماء من جبال فیها من برد...»؛ «و از کوههای آسمان تگرگ فرو بارد....» (نور/43).

چگونگی تشکیل تگرگ:
تگرگ مرکب از دانه هایی است که مانند پوست پیاز از چند لایه یخ شفاف و کدر تشکیل یافته و منحصرا در توفان های تندری سفت پدید می آید. باد در ساختمان تگرگ نقش اساسی دارد. بدین گونه که توده های هوای ابر آلود توسط گردبادهایی به سرعت به طرف بالا برده شده و سپس پایین می آید و دگر بار به بالا رانده می شود. قسمت پایین چنین ابری ممکن است از دانه های باران و قسمت بالای آن از بلورهای برف تشکیل یافته باشد دانه های باران با حرکت گردباد به طرف بالا که ناحیه ای سردتر است رانده می شوند و در آنجا منجمد می گردند و قشری از دانه های برف روی آن می نشیند سپس پایین می آید و آب بیشتری روی آنها یخ می بندد و بار دیگر که بالا روند پوسته تازه ای از برف روی آنها کشیده می شود و این عمل تا زمانی ادامه پیدا می کند که سنگینی دانه به حدی رسد که دیگر نتواند بالا رود و به طرف زمین سرازیر شود. قطر آنها به 5 تا 8 سانتیمتر هم می رسد و در موارد استثنایی قطر آنها تا حدود 40 سانتی متر نیز دیده شده است. در سوره های: نور/ 43، مومنون/18، فرقان/48، شوری/28، زخرف/11، زمر/21 به اشکال بارندگی (باران ـ برف ـ تگرگ) اشاره شده است.

اهمیت چرخه آب:
آب در طبیعت دائما در حال گردش است و پیوسته بین اقیانوس ها، هوا، کره و خشکی ها مبادله می شود. سیر گردش آب در طبیعت را اصطلاحا چرخه آب شناسی یا به طور ساده چرخه آب می خوانند. این چرخه آغاز و پایانی ندارد و در آن فرآیندهای بسیاری به طور پیوسته روی می دهد. انرژی خورشید نیروی محرکه چرخه آب را تشکیل می دهد. آب اقیانوس ها و خشکی ها، که در معرض تابشهای خورشیدی قرار دارد، به طور پیوسته تبخیر می شود. شدت تبخیر از سطح اقیانوس ها چنان است که در هر 2650 سال یک بار تمام حجم آب اقیانوس ها تبخیر می شود. بخار آب حاصل از تبخیر آب اقیانوس ها و خشکی ها به هوا کره منتقل می شود. بخار آب با بالارفتن در هوا کره و تغییر شرایط متراکم می شود و به شکل باران و برف یا به طور کلی «بارش» به سطح زمین برمی گردد. هوا کره زمین همواره دارای مقداری بخار آب است. هوا کره در هر لحظه حدود 12900 میلیارد متر مکعب آب دارد. اگر همه آب موجود در اتمسفر به صورت باران به زمین بریزد پوششی به ضخامت حدود 25 میلی متر درکل سطح کره زمین تشکیل می دهد (و دیگر منطقه خشکی نخواهیم داشت) قرآن در این زمینه می فرماید: «و انزلنا من السماء ماء بقدر»؛ «و ما نازل کردیم از آسمان آب را به اندازه ای معین»، (مؤمنون/18). قسمت عمده بارش در سطح اقیانوس ها و قسمت کمتری بر روی خشکیها ریزش می کند. از آنجا که مقدار بارش در سطح خشکیها بیش از مقدار تبخیر و در سطح اقیانوس ها کمتر از مقدار تبخیر است بنابراین برای جبران این عدم تعادل، آب باید دائما از خشکی به اقیانوس انتقال یابد. بارشی که به سطح خشکیها می رسد به اشکال مختلف در می آید. بخشی از بارش قبل از رسیدن به سطح خاک توسط شاخه و برگ گیاهان نگهداری می شود که بخش بزرگی از این آب سرانجام تبخیر می گردد. قرآن کریم می فرماید: «و هو الذی انزل من السماء ماء فاخرجنا به نبات کل شئ فاخرجنا منه خضرا نخرج منه حبا متراکبا...»؛ «اوست که نازل کرد از آسمان باران را تا هر گیاه را بدان برویانیم و سبزه ها و دانه هایی بر روی هم چیده شده پدید آوریم». (انعام/99). بخشی از بارش، موقتا فرورفتگی ها و چاله های سطح زمین را پر می کند که این آبها نیز بعدا یا تبخیر می شوند یا به زمین فرو می روند. بخش مهمی از بارش نیز به زمین نفوذ می کند و موقتا در لایه های سطحی خاک نگهداری می شود. قسمتی از این آبهای نفوذی بر اثر حرکت مویینه آب به طرف بالا و رسیدن به سطح زمین تبخیر می شوند یا بر اثر «تعرق» به اتمسفر بر می گردند. تعرق فرآیندی است که طی آن رطوبتی که توسط ریشه گیاهان جذب می شود، پس از عبور از آوندهای گیاه از روزنه های سطح برگ ها خارج می شود و به صورت بخار آب وارد هوا می گردد. به مجموعه تلفات آب در یک منطقه که بر اثر تعرق از گیاهان و تبخیر از خاک صورت می گیرد به طور کلی «تبخیر و تعرق» می گویند. قسمت دیگری از آبهای نفوذی به اعماق بیشتر نفوذ می کند و به ذخایر آب زیرزمینی می پییوندد. آبهای زیرزمینی نیز با حرکت آهسته خود در زیرزمین ممکن است سرانجام به صورت چشمه در سطح زمین ظاهر شوند؛ وارد رودخانه ها گردند یا مستقیما به دریاها بپیوندند. بخشی از آبهای زیرزمینی نیز به راههای مختلف از زیرزمین استخراج می شوند. این آیات شریفه مؤید همین مطلب است. «و انزلنا من السماء ماء بقدر فاسکناه فی الارض و انا علی ذهاب به لقادرون»؛ «و نازل کردیم از آسمان باران را به اندازه ای معین و آن را در زمین ساکن کردیم و ما بر نابود ساختن آن نیز قادریم» (مؤمنون/18). «الم تر ان الله انزل من السماء ماء فسلکه ینابیع فی الارض...»؛ «آیا ندیدی که همانا خداوند نازل کرد از آسمان آب را سپس پدید آورد چشمه هایی در زمین» (زمر/21). «اولم یرو انا نسوق الله الماء الی الارض الجرز فنخرج به زرعا تأکل منه انعامهم و انفسهم افلا یبصرون»؛ «آیا ندیدید که ما آب باران را به سوی زمینهای خشک و بی آب و گیاه می بریم تا حاصلی برویانیم که مردم و چهار پایان از آن بخورند. آیا پس دیده، بصیرت نمی گشایید؟» (سجده/27). در سوره های: فرقان/49، اعراف/57، سجده/27، زمر/21، مومنون/18 به اهمیت چرخه آب اشاره شده است.
علت اصلی جریان های عمومی اتمسفر را باید در تفاوت عظیم ترازنامه انرژی مناطق قطبی و منطقه حاره جستجو کرد. به عبارت دیگر موتور این جریان را تفاوت انرژی این مناطق به چرخش در می آورد. اگر زمین به دور خود نمی چرخید، در این شرایط هوای صعودی از منطقه حاره به صورت بادهای آزئوستروفیک Ageostrphic نیروی منحرف کننده حاصل از گردش زمین به دور محور خودش، از سطوح فوقانی به جهت دو قطب حرکت می کردند و پس از نزول، دوباره به استوا برمی گشتند، در نتیجه یک سیستم ساده از این نوع بادها به وجود می آمد. ولی به سبب گردش زمین به دور خود، جهت باد تغییر کرده و تقریبا حالتی موازی با مدارها به وجود می آید که سیستم گردش عمومی اتمسفر را پیچیده و گوناگون می کند که هر کدام شکل ها و جهت ها و ویژگی های خاص خود را دارا هستند، مانند بادهای موسمی، بادهای غربی، بادهای قطبی و.... اینجاست که معجزه آیات حق آشکار شده و هر بیداردلی را به تواضع و خضوع وا می دارد زیرا که می فرماید: «هو الذی ارسل الریاح بشرا بین یدی رحمه»؛ «اوست که فرستاد بادهایی را که بشارت دهنده رحمت پروردگارند». (فرقان/48).

منـابـع

ابن خلدون- فلسفه تاریخ- صفحه 27-26

مرتضی مطهری- سیری در نهج البلاغه- صفحه 52-51

اكرم صابري مقدم- مقاله اقليم شناسي (شميم 18)

مقاله ابراهيم جعفر پور

كتاب اقليم شن

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد