بنی اسرائیل سرانجام به رهبری یوشع بن نون (جانشین موسی) به ارض موعود وارد شدند. خدا برای ایجاد روح طاعت در آنها فرمان داد در حال خضوع و خشوع از در وارد شوید و به هنگام ورود بگویید: پروردگارا گناهان ما را بریز. تاریخ در اینجا می گوید آنان به هنگام ورود، فاقد حالت خضوع و خشوع بودند و به جای اینکه از خداوند طلب آمرزش نمایند، گفتار پیامبر خود را به مسخره گرفته و به جای آن چیز دیگری گفته اند. در برخی تفاسیر آمده است که به جای کلمه «حطه» لفظ «حنطه» را به کار بردند و این نقل بعید نیست. زیرا قرابت و خویشاوندی خاصی میان زبان عبری و عربی وجود دارد. خداوند می فرماید: «و إذ قلنا ادخلوا هذه القریة فکلوا منها حیث شئتم رغدا و ادخلوا الباب سجدا و قولوا حطة نغفر لکم خطایاکم و سنزید المحسنین* فبدل الذین ظلموا قولا غیر الذى قیل لهم فأنزلنا على الذین ظلموا رجزا من السماء بما کانوا یفسقون؛ و آن زمان که گفتیم: به این شهر [بیت المقدس] درآیید و از [نعمت هاى] آن هر جا خواستید فراوان بخورید و از این دروازه خاضعانه وارد شوید و بگویید: خدایا! گناهان ما را فرو ریز. تا خطاهاى شما را ببخشاییم، و [البته پاداش] نیکوکاران را خواهیم افزود. پس ستمکاران سخن را به غیر از صورتى که دستور داشتند تغییر دادند. پس بر آنان که ستم کردند، به سزاى نافرمانى شان بلایى از آسمان نازل کردیم.» (بقره/ 58- 59) در اینجا به فراز دیگرى از زندگى بنى اسرائیل برخورد مى کنیم که مربوط به ورودشان در سرزمین مقدس است.
آیه نخست مى گوید: به خاطر بیاورید زمانى را که به آنها گفتیم داخل این قریه (یعنى سرزمین قدس) شوید. قریه گرچه در زبان روزمره ما به معنى روستا است، ولى در قرآن و لغت عرب به معنى هر محلى است که مردم در آن جمع مى شوند، خواه شهرهاى بزرگ باشد یا روستاها، و منظور در اینجا بیت المقدس و اراضى قدس است. سپس اضافه مى کند: از نعمتهاى آن به طور فراوان هر چه مى خواهید بخورید. و از در (بیت المقدس) با خضوع و تواضع وارد شوید. «و ادخلوا الباب سجدا» و بگوئید: خداوندا گناهان ما را بریز «و قولوا حطة» تا خطاهاى شما را ببخشیم و به نیکوکاران پاداش بیشترى خواهیم داد.
باید توجه داشت که حطه از نظر لغت به معنى ریزش و پائین آوردن است، و در اینجا معنى آن این است که: خدایا از تو تقاضاى ریزش گناهان خود را داریم. خداوند به آنها دستور داد که براى توبه از گناهانشان این جمله را از صمیم قلب بر زبان جارى سازند، و به آنها وعده داد که در صورت عمل به این دستور از خطاهاى آنها صرفنظر خواهد شد، و شاید به همین مناسبت یکى از درهاى بیت المقدس را باب الحطه نامگذارى کرده اند، چنان که ابوحیان اندلسى مى گوید که منظور از باب در آیه فوق یکى از بابهاى بیت المقدس است که معروف به باب حطه است.
در پایان اضافه مى کند براى افراد پاک و نیکوکار، علاوه بر مغفرت و بخشش گناهان، اجر دیگرى نیز اضافه خواهیم داد «و سنزید المحسنین» به هر حال، خداوند به آنها دستور داد که براى توبه از گناهانشان ضمن خضوع در پیشگاه خداوند، این جمله را که دلیل بر توبه و تقاضاى عفو بود از صمیم دل بر زبان جارى سازند و به آنها وعده داد که در صورت عمل به این دستور گناهانشان را خواهد بخشید، و حتى به افراد پاک و نیکوکارشان علاوه بر بخشش گناهان اجر دیگرى خواهد داد.
لجاجت شدید بنى اسرائیل
ولى چنان که مى دانیم، و از لجاجت و سرسختى بنى اسرائیل اطلاع داریم، عده اى از آنها حتى از گفتن این جمله نیز امتناع کردند و به جاى آن کلمه نامناسبى به طور استهزاء گفتند لذا قرآن مى گوید: «فبدل الذین ظلموا قولا غیر الذی قیل لهم» اما آنها که ستم کرده بودند این سخن را به غیر آنچه به آنها گفته شده بود تغییر دادند.
نزول عذاب بر آنها
«فأنزلنا على الذین ظلموا رجزا من السماء بما کانوا یفسقون؛ ما نیز بر این ستمگران به خاطر فسق و گناهشان، عذابى از آسمان فرو فرستادیم.» واژه رجز چنان که راغب در مفردات مى گوید: «در اصل به معنى اضطراب و انحراف و بى نظمى است، مخصوصا این تعبیر در مورد شتر به هنگامى که گامهاى خود را نزدیک به هم و نامنظم به خاطر ضعف و ناتوانى بر مى دارد گفته مى شود.»
مفسر بزرگ طبرسى در مجمع البیان مى گوید: رجز در لغت اهل حجاز به معنى عذاب است، و حدیثى از پیامبر (ص) نقل مى کند که در مورد طاعون فرمود: «انه رجز عذب به بعض الامم قبلکم؛ آن یک نوع عذاب است که بعضى از امتهاى پیشین به وسیله آن معذب شدند.» و از اینجا روشن مى شود چرا در بعضى از روایات، رجز در آیه مورد بحث به یک نوع طاعون تفسیر شده که به سرعت در میان بنى اسرائیل شیوع یافت و عده اى را از میان برد. ممکن است گفته شود بیمارى طاعون چیزى نیست که از آسمان فرود آید ولى این تعبیر ممکن است به خاطر آن باشد که عامل انتقال میکرب طاعون در میان بنى اسرائیل گرد و غبارهاى آلوده اى بوده است که به فرمان خدا با وزش باد در میان آنها، پخش گردید.
عجیب اینکه یکى از عوارض دردناک طاعون آن است که مبتلایان به آن گرفتار اضطراب و بى نظمى در سخن و در راه رفتن مى شوند که با معنى ریشه اى کلمه رجز نیز کاملا متناسب است. این نکته نیز شایان توجه است که قرآن در آیه فوق به جاى "فانزلنا علیهم" مى گوید «فأنزلنا على الذین ظلموا» تا روشن گردد که این عذاب و مجازات الهى تنها دامان ستمگران بنى اسرائیل را گرفت و هرگز خشک و تر با هم نسوختند. علاوه بر این در پایان آیه جمله بما کانوا یفسقون را ذکر مى کند تا آن هم تاکید بیشترى بر این موضوع باشد، که ظلم و فسقشان علت مجازاتشان گردید.با توجه به اینکه تعبیرات جمله مزبور، نشان مى دهد که آنها بر این اعمال سوء اصرار داشتند و آن را ادامه مى دادند، معلوم مى شود هنگامى که گناه به صورت یک عادت و حالت در جامعه متمرکز گردید، احتمال نزول عذاب الهى در آن هنگام بسیار است.
خداوند در سوره اعراف نیز به این ماجرا اشاره می کند و می فرماید: «و إذ قیل لهم اسکنوا هذه القریة و کلوا منها حیث شئتم و قولوا حطة و ادخلوا الباب سجدا نغفر لکم خطیاتکم سنزید المحسنین* فبدل الذین ظلموا منهم قولا غیر الذى قیل لهم فأرسلنا علیهم رجزا من السماء بما کانوا یظلمون؛ و آن گاه که به ایشان گفته شد: در این شهر مسکن گزینید و در هر جا از آن خواستید بخورید و بگویید: [بار الها!] گناهان ما را فرو ریز، و از این دروازه فروتنانه وارد شوید تا گناهانتان را بیامرزیم و البته به پاداش نیکوکاران خواهیم افزود. پس کسانى از آنها که ستم کردند، سخن را به غیر آنچه که به آنها گفته شده بود تغییر دادند. پس ما به سزاى آن ستم ها که مى کردند، از آسمان عذابى برایشان فرستادیم.» (اعراف/ 161- 162)
در این آیات قسمت دیگری از داستانهاى بنى اسرائیل و نافرمانى هاى ایشان نقل شده که به خاطر نقض عهدى که کردند خداوند به عقوبت گرفتارشان کرده است، و از ستمگران کسانى برایشان مسلط کرده که شکنجه شان داده اند، این حال اسلاف ایشان بوده از این اسلاف و نیاکان بنى اسرائیل نسلهایى به وجود آمدند که آیات خدا را به بهاى اندکى فروخته و در امر دین بى اعتنایى کردند، مگر عده کمى که از حق نگذشتند. باید توجه داشت که مضمون این دو آیه نیز با تفاوت مختصرى در سوره بقره آیه 58 و 59 آمده است. تنها تفاوت مهمى که میان آیات مورد بحث و آیات سوره بقره است این است که در اینجا در پایان مى گوید "بما کانوا یظلمون" و در آنجا "بما کانوا یفسقون" و شاید تفاوت این دو به خاطر آن باشد که گناهان داراى دو جنبه است، یکى جنبه مربوط به پروردگار و دیگرى جنبه مربوط به خود انسان، قرآن در آیه سوره بقره با تعبیر به فسق که مفهومش خروج از اطاعت و فرمان خدا است، اشاره به جنبه اول کرده و در آیه مورد بحث با تعبیر به ظلم اشاره به جنبه دوم نموده است. ظاهر آیه سوره اعراف حاکی است که عذاب الهی این گروه را پس از ورود به بیت المقدس گرفت. زیرا آنان بر خویشتن ستم کردند.: «بما کانوا یظلمون؛ و از اطاعت خدا سر باز زدند.» چنانکه در آیه سوره بقره می فرماید: «بما کانوا یفسقون» (بقره/ 58)
مقصود از قریه در جمله "و إذ قیل لهم اسکنوا هذه القریة..." همان سرزمینى است که در بیت المقدس واقع بوده و بنى اسرائیل مامور شدند تا آن شهر را فتح نموده و با اهل آنجا که از عمالقه بوده اند جنگیده و ایشان را هزیمت دهند و شهر را تصرف کنند، بنى اسرائیل از این ماموریت سر باز زده و در نتیجه به سرگردانى در بیابان تیه مبتلا شدند.
مفهوم حطه
قابل توجه اینکه بنى اسرائیل، مامور بودند که به هنگام ورود به بیت المقدس دل و جان و روح خود را با یک توبه خالصانه و واقعى که در کلمه حطه خلاصه مى شد، از آلودگى به گناهان گذشته بشویند، و از آن همه جرائمى که قبل از ورود به بیت المقدس مخصوصا آزارهایى که به پیامبر بزرگشان موسى بن عمران نمودند از خدا تقاضاى بخشش کنند. کلمه حطه که در واقع شعار آنها به هنگام ورود به بیت المقدس بود، صورت اختصارى از جمله مسئلتنا حطه یعنى تقاضاى ما ریزش گناهان ما و یا ریزش باران عفو و رحمتت بر ما است زیرا حطه در اصل به معنى نزول چیزى از طرف بالا است. اما این شعار مانند همه شعارها به این مفهوم نبود که تنها الفاظى را بر زبان جارى کنند بلکه مى بایست زبانشان ترجمان روح و تمام ذرات وجودشان باشد اما همانطور که در آیه بعد آمده است بسیارى از آنها حتى این شعار تربیتى را مسخ کردند، و به شکل زننده اى در آوردند و آن را یک وسیله مسخره و تفریح ساختند.
ادیان الهی یهودیت بنی اسرائیل اخلاق بیت المقدس داستان تاریخی غرور قرآن