جستجو

مسیحا و رستاخیز در تلمود

تلمود

کتاب تلمود مشتمل بر دو عنصراست: «هلاخا» و «اگادا» که به ترتیب عبارتند از قانون و افسانه یا بحث حقوقی و تفسیر واعظانه. امانوئل دویچ Emanuel Deutsch می نویسد: مدتی طول می کشد تا دانشجوی تلمودی بتواند میان دو جریان نیرومند آن کتاب تمیز دهد. دو جریان یاد شده گاهی موازی با یکدیگر حرکت می کنند، گاهی مکمل و گاهی مانع تأثیر یکدیگر هستند. یکی از مغز نشأت می گیرد و دیگری از دل؛ یکی نثر است و دیگری شعر؛ یکی همه ویژگیهای استدلال، تحقیق، مقایسه و توسعه را با خود دارد و از هزار نکته برای اثبات یک قضیه و از یک قضیه برای اثبات هزار نکته بهره می گیرد، در حالی که دیگری از واهمه، خیال، احساس و... بر می خیزد. نام یکی «هلاخا» (قاعده و هنجار) و نام دیگری «اگادا» (افسانه و حماسه) است.

اهمیت هلاخا و بی اهمیتی اگادا
تلمود، هر چه باشد، یک کتاب الهیات نیست. اصول اعتقادی بسیاری که به شکل «اگادا» در تلمود آمده، استطرادی، جنبی و متفرع بر اصول عملی هلاخای آن است. اصحاب تلمود بررسی شریعت را در درجه اول اهمیت قرار می دادند، ولی بحث پیرامون فلسفه و الهیات برای تفنن و سرگرمی انجام می گرفت. هلاخا عنصر اساسی تلمود بود و مفاد آن الزام آور به شمار می رفت؛ در حالی که اگادا صرفا تأویل متن و عدول از بحث استادانه فقهی به شمار می رفت و حجیت آن برای قوم اندک بود. حتی خود ربانیون یهود کاوش در باب اگادا را بی اهمیت می دانستند و حکیمی که مقدار زیادی از وقت خود را در مباحث وعظ و فلسفه صرف می کرد، مورد سرزنش آنان واقع می شد. این تلقی سست و مبهم از اگادا اندیشمندان عصر جدید را که برای سازماندهی فلسفه دینی حکمای یهود با استفاده از تلمود کوشیده اند، سر در گم کرده است. ربانیون یهود، مانند کاتبان دوره پیش، به نظم و دقت در اعمال، بیش از اعتقادات اهمیت می دادند، و به همین دلیل مردم را برای خیال بافی و تأمل در مسائل عالم بالا آزاد می گذاشتند. تنها کسانی که اصول اساسی دین یهود را آشکارا انکار می کردند، خارج از جماعت شمرده می شدند، ولی حتی این افراد به سبب عقیده خود مورد آزار قرار نمی گرفتند. این مرحله از ادبیات تلمودی بسیار جالب توجه است، مخصوصا اگر در نظر بیاوریم که این امر همزمان با شکل گیری اعتقادات مسیحیت بوده است.

پیچیدگی اندیشه مسیحایی در تلمود

ابهام و اجمال یاد شده در تفسیری که ربانیون پیرامون آرمان همگانی مسیحا ارائه می کردند، مشاهده می شود. درست است که تلمود و تفاسیر مسمی به «میدراشیم» این امید را برجسته تر و مشروح تر از هر عقیده و باور یهودی مطرح می کنند، ولی اختلاف نظر ربانیون در مفهوم مسیحا و عقائد گوناگونی که پیرامون دقایق آن داشتند، به گونه ای است که شکل آن را سست و نامعین می سازد. حتی فیلسوفان یهودی قرون میانه در فهم خود از این آرمان اختلاف داشتند. مردم نیز، با آنکه فتواهای فقهی آنان را لازم الاجرا می دانستند، هرگز نظریات فلسفی ایشان در باب اعتقادات را به طور مطلق معتبر نمی شمردند؛ زیرا می دانستند که آنان این نظریات را از منابعی سست و نامعین استخراج کرده اند.

قوت گرفتن آرمان مسیحایی پس از ویرانی دوم اورشلیم
تب و تاب امید مسیحایی باید در ایام پر اضطراب پیش از ویرانی دوم اورشلیم به دست تیتوس، به اوج خود رسیده باشد. برخی از مردم به آرمانهای ملی پشت کردند و به سبب ناشکیبایی نسبت به ستمگریهای والیان رومی به دنبال پولس طرسوسی راه افتادند و به گروه فروتن «ابیونیها» یا نصارا پیوستند. دیگران که گول ادعای پیامبری و مسیحایی بسیاری از عوام فریبان آن عصر را خورده بودند، طعمه لژیونهای رومی شدند. عده ای نیز که از روی میهن پرستی مسؤولیت پایداری در برابر حملات طاقت فرسای تیتوس به اورشلیم را بر دوش می کشیدند، در آن پیکار سخت برای اندیشیدن پیرامون قیام معجزه آسای مسیحا فرصت چندانی نداشتند. در این میان حکیمان و محافظه کاران که به بی ثمر بودن مقابله با دولت روم واقف شده بودند، جنگ افزار را بر زمین نهادند و همراه ربی یوحانان بن زکای به «یاونه» کانون تازه «سنهدرین» رفتند.

تأکید یوحانان بن زکای بر فقه یهود
در این بخش از تاریخ قوم یهود، دست خدا را می توان به روشنی دید. قرنها پیش از اینکه آن مصیبت در سال 70 میلادی بر سر بنی اسرائیل فرود آید، هنگامی که دولت روم همچون عقابی بر فلسطین بال گشود و همه امیدها و آرزوهای قوم را بر باد داد، چاره کار، به طور آرام ولی مطمئن، در تعالیم کاتبان و گروه کینه توز فریسیان تدارک دیده شد. آنان تعلیم می دادند که یهودیت یک نهاد ملی یا انجمن سازمان یافته نیست که به شهریار، کهانت و معبد نیازمند باشد. یهودیت یک شریعت و راهنمای زندگی هر فرد است. نابودی کهانت و ویرانی کانون ملی قوم، یعنی معبد، به جای آنکه پایه های دین یهود را بلرزاند، پیوندهای قوم با تورات را محکم کرد. مطالعه شریعت جای قربانی را گرفت و «یشیبا»، یعنی حوزه علمیه، فورا به جای معبد، یعنی کانون پرستش ملی، نشست. این انتقال تقریبا غیر محسوس بود و کاتبان و فریسیان تعلیم می دادند که شریعت ستون اصلی یهودیت است و پادشاه و کاهن، معبد و قربانی برای بقای قوم یهود نقش مهمی ندارند. بدین گونه، ربی یوحانان بن زکای (که شایسته همه لقبهای تاریخ نگاران یهودی و تمام تعظیم و تکریم قوم یهود است) دانایی فراوانی از خود نشان داد و در مناسب ترین فرصت و به منظور به دست آوردن بهترین نتیجه، یک احساس قدیم را زنده کرد.

پیشگوییهای مسیحایی در کتابهای مکاشفه باروک و عزرا
پیش از بحث در باب نوسازی آرمان مسیحایی در اندیشه های ربانیون به کمک گفتارهای پراکنده ایشان در سراسر تلمود و تفاسیر «میدراشیم»، لازم است به دو کتاب اشاره نمود که پیشگوییهایی با ویژگی مسیحایی همراه با برخی شاهکارهای شعری در آنها یافت می شود، ولی تنها اثر اندکی بر مفهوم یهود از مسیحا داشته است. دو کتاب یاد شده مکاشفه باروک و مکاشفه عزرا هستند که شاید برخی از نویسندگان یهودی آنها را بلافاصله پس از سقوط اورشلیم نوشته باشند. مکاشفه عزرا مدتی طولانی در کلیسای مسیحی منزلت داشته، ولی مکاشفه باروک اخیرا به جهان معرفی شده است. هر دو کتاب با بیانی زنده و گیرا به توصیف زمان قبل از آمدن مسیحا، مقارن با آمدن وی و برکات پادشاهی دنیوی او می پردازند و هر دو آنها را تنها اموری زودگذر می دانند.

تأکید بر عناصر فوق طبیعی

نوشته های مذکور یک عقیده معروف میان یهودیان فلسطین در آن عصر را منعکس می کنند که آمدن مسیحا متعاقب و مقارن با برخی حوادث فوق طبیعی خواهدبود. عزرا روز داوری را این گونه توصیف می کند: «آن روز نه خورشید خواهد بود و نه ماه و نه ستارگان، نه ابر و نه رعد و نه برق، نه باد و نه آب و نه هوا، نه تاریکی و نه شامگاهان و نه بامدادان، نه تابستان و نه بهار و نه پاییز و نه زمستان، نه یخبندان و نه سرما و نه تگرگ و نه باران و نه شبنم، نه ماه و نه شب و نه سپیده دم، نه تابش و نه درخشش و نه روشنایی؛ مگر تنها جلال و شکوه خدای بلندمرتبه که به وسیله آن همگان هر آنچه را در پیش رویشان نهاده شود، مشاهده خواهد کرد؛ زیرا آن روز مانند "هفته سالها" خواهد بود.»

اندیشه باروک پیرامون رستاخیز
مفهوم رستاخیز نهایی در مکاشفه باروک جالب توجه است. هنگامی که برای باروک تردید پدید آمد که آیا مردگان به همان گونه که به خاک رفته اند برخواهند خاست یا به گونه ای دیگر، خداوند پاسخ داد: «آن روز زمین مردگانی را که اکنون دریافت می کند و نگه می دارد، بدون هیچ تغییری در وضع آنها، به راستی و درستی همه را پس خواهد داد. زمین آنها را به همان شکل که دریافت کرده تحویل خواهد داد و من آن گونه که به زمین تحویل دادم، آنها را بر خواهم انگیخت. زیرا در آن زمان لازم خواهد بود نشان دهم که مردگان به زندگی برگشته اند و آنان که رفته بودند بازآمده اند و چنین واقع خواهد شد که آنان تمام کسانی را که اکنون می شناسند، یک یک باز خواهند شناخت، و بدین وسیله داوری استوار خواهد گردید و هر آنچه قبلا پیرامون آن سخن گفته شده، رخ خواهد داد. پس از این شناسایی، بدنهای نیکان به موجودی روحانی که "دارای جاودانگی و شکوه بی پایان" است، تبدیل و بدنهای بدکاران نحیف و زشت تر از پیش به مجازات سپرده خواهد شد.»
این اندیشه که مردگان به همان وضعی که به خاک رفته اند، برخواهند خاست، بعدا به طور مشروح در یهودیت و مسیحیت توسعه یافت. این عقیده در تلمود وجود دارد که رستاخیز مردگان نیکوکار در همان پوششی خواهد بود که با آن به خاک سپرده شده اند. این عقیده موجب شد که ربانی گملئیل دوم استفاده از کفنهای پنبه ای را معمول کند، زیرا قبل از آن رسم بود که مردم برای تهیه جامه خاک سپاری مبالغ هنگفتی صرف کنند.

شورش مسلحانه یهود بر حاکم روم
در حالی که گروه کوچکی از دانشمندان به رهبری گملئیل دوم در «یاونه» سرگرم سازماندهی و برپایی نهادهای آموزشی بودند و به دقایق آیینهای مذهبی و برتری این مقام یا آن منصب در «سنهدرین» می اندیشیدند، یهودیان ایالات قبرس، قیروان و مصر بر ضد ستمگریهای «تراژان» و «هادریان» امپراطوران رومی می جنگیدند. هنگامی که دامنه نزاع به فلسطین کشیده شد و پس از ظهور شمعون بارکوخوا که با دلاوری و نیرومندی خود پیروزیهایی به دست آورد، امید رهایی که همچون آتش زیر خاکستر بود به شعله ای فروزان مبدل شد. علی رغم پند و اندرز افراد هشیارتر، گروهی از وی به عنوان مسیحا تجلیل کردند. اعتقاد به مسیحایی او حتی به ربی عقیبا، معلم بزرگ و صاحب نفوذ قوم سرایت کرد، به گونه ای که معاصرانش او را سرزنش کردند و حتی یکی از ایشان به وی گفت: «ای عقیبا! پیش از آنکه مسیحای پادشاه ظهور کند، علف بر چانه ات خواهد رویید!» در تلمود هیچ معجزه ای در مورد ظهور بارکوخوا گزارش نشده است. گزارشهای آن کتاب اصولا بر قدرت بدنی او، همچنین نیروی سربازان وی تمرکز یافته و گفته شده است که برخی از آن سربازان در حالی که سوار بر اسب به سرعت می تاختند، برای هنرنمایی، یک درخت ارز لبنان را از ریشه بیرون آوردند. درباره خود او گفته می شود که وی سنگهایی را که رومیان با منجنیق پرتاب می کردند، با زانوی خود به سوی آنان بر می گرداند.

نفی مسیحایی بارکوخوا از سوی ربانیون
با آنکه بارکوخوا در کار خود مخلص بود و خودخواهی نداشت، بیشتر حکیمانی که رهبری فکری و عملی آن دوره را بر عهده داشتند، او را یک شیاد معرفی می کردند. وی پس از جنگهای فراوان و برخی پیروزیهای شکوهمند، سرانجام، قربانی ستم رومیها شد. از آنجا که مسیحا بودن بارکوخوا مورد قبول طبقه دانشمندان نبود، شکست وی نیز بر پیشرفت امید مسیحایی تأثیری نکرد و اندیشیدن پیرامون مسیحا به راه خود ادامه داد. هر دانشمندی می کوشید از عبارات کتاب مقدس درباره ماهیت مسیحا یا تاریخ آمدن وی اشارتی بیابد و بدین منظور به گونه ای خوش نما از مطالعات طاقت فرسا و جانکاه شریعت روی می گرداند.

سکوت معلمان نخستین پیرامون مسیحا
مطالب بسیار اندکی پیرامون امید مسیحایی در سخنان نسل اول تناییم (معلمان) یافت می شود. معلمان این دوره پیش از ویرانی دوم معبد، درحالی که زیر سایه حکومتی به ظاهر یهودی با شبحی از استقلال سیاسی می زیستند، نیروی خویش را در تلقین و تبلیغ شریعت یا پایان بخشیدن به مشکلات سیاسی و درگیری گروههای زمان خود صرف می کردند. ربانیون، بر خلاف همگنان غیر روحانی خویش که کتاب مکاشفه می نوشتند، تنها اندکی پیرامون ظهور معجزه آسای پادشاهی که خدا می فرستد، می اندیشیدند و هیلل و شمای که سهم بسیار زیادی در توسعه نهادهای یهودی دارند، درباره امید بزرگ یهود تقریبا چیزی نگفته اند.
پس از سقوط اورشلیم، هنگامی که یاونه کانون فعالیتهای یهود شد و پس از آن در سراسر ایام تبعید، تقریبا در تعالیم هر یک از ربانیون از امید مسیحایی سخنی بود. ربی یوحانان بن زکای، بنیانگذار و رئیس نخستین سنهدرین در یاونه، پیش از مرگ به شاگردان خود گفت: «برای آمدن حزقیا پسر داود یک تخت پادشاهی آماده کنید.» این امر نشان می دهد که آن امید حتی در آن دوران نخستین تا چه اندازه قوت داشت و رهبران قوم به تحقق سریع آن خوشبین بودند. دریافت نویسندگان تلمود از نسب، شخصیت و فعالیت مسیحا و پیش آهنگ او الیاس مختلف و جالب توجه است.

محنتهای مسیحایی

ربانیون نیز مانند انبیا و نویسندگان متأخر کتابهای مکاشفه، تعلیم می دادند که پیش از فرا رسیدن عصر مسیحا، رنجها و محنتهای بسیاری، نه تنها برای بنی اسرائیل، بلکه برای همه ملتهای زمین پدید خواهد شد و آن را «محنتهای مسیحایی» می نامیدند. این محنتها که پیش درآمد عصر مسیحاست به اشکال گوناگون اجتماعی و سیاسی خواهد بود. بر اساس تعالیم ایشان بدمستی و بی بند و باری افزایش خواهد یافت، جوانان از آن پس، احترام والدین، صالحان و سالمندان را رعایت نخواهند کرد، روابط خویشاوندی سست خواهد شد و بسیاری از مردم با فقر و بینوایی دست به گریبان خواهند بود. ربی یوحانان می گوید: «هنگامی که دیدید نسلها کاهش می یابند و مشکلات بسیاری بر بنی اسرائیل فرو می ریزد، منتظر آمدنش باشید. قاضیان و کارگزاران شریعت اعتباری نخواهند داشت، مردم بسیار مورد تهمت واقع خواهند شد و هرج و مرج بر همه چیز مسلط خواهد گردید. حتی میان خود حکیمان جنگ و ستیز پیوسته ای پدید خواهد آمد. از آن پس کسی شریعت را مطالعه نخواهد کرد. کسانی که از گناه می پرهیزند، خوار خواهند شد و محل اجتماعات مردم به خانه فواحش تبدیل خواهد گردید.»

افزایش درد و رنج بنی اسرائیل
افزایش یهود آزاری تصویر تیره و تار روزگار قبل از ظهور مسیحا را بیش از پیش تاریک می ساخت. ربی یهودا که اندکی پس از شورش بارکوخوا می زیست و خود شاهد و ناظر حملات سخت لژیونهای هادریان بر قوم بود، با توصیف وحشتناک زمان مقدم بر عصر مسیحا آتش پنهان امید به رهایی سریع را در قوم روشن نگه می داشت. این مفهوم عمومی چنان وحشتناک بود که برخی از ربانیون دعا می کردند که مسیحا در زمان حیات آنان ظاهر نشود! البته چنین تصور می شد که کار نیک و توبه آلام دوران مسیحایی را تخفیف می دهد.

جنگهای یأجوج و مأجوج، مسیحا بن یوسف و الیاس
عنصر تخیل در داستان جنگهای اقوام اسطوره ای شمال، یعنی یأجوج و مأجوج (گوگ و ماگوگ)، بر ضد بنی اسرائیل بسیار نیرومند است. گفته می شود که آنان پس از دوازده ماه حمله به اورشلیم، شکست سختی را متحمل خواهند شد. در این کارزار، مسیحا بن یوسف، آن چهره مبهم اگادای تلمود کشته خواهد شد، اما پیش آهنگ مسیحا، یعنی الیاس که نقش مهمی در عصر مسیحا خواهد داشت، او را زنده خواهد کرد. از جمله فعالیتهای الیاس امور زیر است: تنظیم همه مواد شریعت و تفسیر کتاب مقدس، تصحیح همه نسب نامه هایی که با گذشت زمان، تغییر یافته اند، به قتل رساندن سمائیل، یعنی شیطان، سرچشمه تمامی شرور و اجرای هفت معجزه. مخصوصا وی در واداشتن بنی اسرائیل به توبه حقیقی و پی ریزی صلح و آرامش میان طبقات و بر گرداندن دلهای پدران و فرزندان به یکدیگر نقش مهمی خواهد داشت. سپس جهان که از گناه و تیره روزی رنجور است، حقیقتا به خدا روی خواهد آورد و صدای شیپور میکائیل رئیس فرشتگان را خواهند شنید که آمدن مسیحا را اعلام می کند.

شخص مسیحا
تصور تلمود پیرامون شخص مسیحا روی هم رفته به قرار زیر است: یک انسان که نهالی از خاندان سلطنتی داود است، و قداست او تنها به سبب موهبتهای طبیعی وی خواهد بود. امتهای مشرک به دست او نابود خواهند شد و بنی اسرائیل قدرت جهانی خواهند یافت. ربی یوسه اهل جلیل از ربی عقیبا انتقاد می کرد و می گفت: «وی به حضور الهی [شخینا] بی حرمتی می کند؛ زیرا معتقد است مسیحا تختی کنار عرش خدا خواهد داشت.»
فقره مهمی که ظاهرا بر ضد عقیده رایج مسیحیت بیان شده، عبارت است از "ربی اباهو" می گفت اگر کسی بگوید: «من خدا هستم، دروغ می گوید؛ اگر بگوید: من پسر خدا هستم، سرانجام، از گفته خود توبه خواهد کرد؛ اما اگر بگوید: من به آسمان خواهم رفت، نخواهد توانست آن را اثبات کند.»
داستان دیگری که احتمالا اهمیت سیاسی دارد، از زبان ربی یشوع بن لاوی نقل می شود که وی به راهنمایی الیاس، مسیحا را کنار دروازه رم دید که با بینوایان، بیماران و علیلان نشسته و آماده است که به محض رسیدن فرمان الهی ظهور کند. تخیلات تفاسیر میدراشیم تا بدان جا پیش می رود که مدعی می شود بادهای شمال و جنوب برای گردآوری قبایل پراکنده با یکدیگر نزاع می کنند. نوسازی آینده کامل خواهد بود و ده قبیله گم شده بنی اسرائیل پیدا خواهند شد و به این دلیل ربی عقیبا که با جرأت می گفت که این قبایل هرگز باز نخواهند گشت، مورد توبیخ شدید یاران خود قرار گرفت. البته همه آنها به اورشلیم نخواهند رسید. برخی می گویند از هر ششصد هزار نفر، فقط دو تن بر خاک فلسطین پای خواهند نهاد.

منابع

  • جولیوس کرینستون- انتظار مسیحا در آیین یهود- ترجمه حسین توفیقى- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- تاریخ نشر 1377
  • محمدمهدى کریمى‏ نیا- مقاله انتظار موعود در آیین یهود- فصلنامه معرفت- شماره 27
  • راب ا کهن- گنجینه ای از تلمود- ترجمه امیرفریدون گرگانی- انتشارات زیبا
  • محمد بهشتی- ادیان و مهدویت- مؤسسه مطبوعاتی حسینی- تهران بی تا
  • جواد قاسمی قمی- مقاله ماشیـح؛ منجی یهود به روایت تلمود(نشانه ها و کارکردها)- مجله هفت اقلیم- پیش شماره 2
  • جلال الدین آشتیانی- تحقیقی در دین یهود

کلید واژه ها

ادیان الهی یهودیت موعود ظهور رستاخیز جهان بینی کتاب تلمود فلسطین

مطالب مرتبط

اندیشه و انتظار ظهور مسیحا در تلمود اندیشه ظهور مسیحا در کتاب زوهر فلسفه دینی یهود و ظهور مسیحا اندیشه های مسیحایی در یهودیت تحقق آرمان مسیحایى تاریخ یهود عرفان قبالایی و اندیشه موعود نشانه ها و کارکردهای ماشیح منجی یهود (زمان ظهور)

اطلاعات بیشتر

تحقق آرمان مسیحایى تاریخ یهود عصر زرین بنی اسرائیل در آینده اندیشه ظهور مسیحا پس از جلای بابل در تاریخ یهود اندیشه ظهور مسیحا در تفکرات عقلانی یهود فلسفه دینی یهود و ظهور مسیحا اندیشه های مسیحایی در یهودیت عرفان قبالایی و اندیشه موعود اندیشه و انتظار ظهور مسیحا در تلمود انتظار ظهور مسیحا در نمازها و دعاهای یهود اندیشه و انتظار ظهور مسیحا در کتاب مقدس نشانه ها و کارکردهای ماشیح منجی یهود (انتظار) نشانه ها و کارکردهای ماشیح منجی یهود (زمان ظهور)

ابزار ها