گفته اند که در بهشت چشمه اى است که در هوا جریان دارد و در جامهاى نیکان فرو مى ریزد، و گفتند که: آن از زیر عرش روان است و به نام تسنیم خوانده مى شود، بدان سبب که در بلندترین جاى بهشت است، و آن نوشابه اى مخصوص مقربان است، و اندکى از آن بر نوشابه نیکان و ابرار افزوده مى شود که به آن بو و مزه ویژه اى مى بخشد که نه تنها بسیار لذتبخش است، بلکه بسا هست که در آن اثرى از روح و بوى مقربان و مزه و عطر درجات عالى ایشان احساس مى شود و گفته اند که: آن برترین شراب در بهشت است که خدا درباره آن مى گوید: «و مزاجه من تسنیم؛ و آمیخته با آب چشمه تسنیم است.» (مطففین/ 28)
"تسنیم" برترین شراب طهور بهشتى است که مقربان آن را به طور خالص مى نوشند، ولى براى ابرار مقدارى از آن را با رحیق مختوم که نوع دیگرى از شراب طهور بهشتى است مى آمیزند! در حقیقت شرابهاى بهشتى انواعى دارد: بعضى در نهرها جارى است که در آیات متعددى از قرآن به آن اشاره شده است (محمد/ 15) و بعضى در ظرفهاى دربسته مهر شده است، چنان که در آیات بالا آمد، و از همه مهمتر شرابى است که از آسمان بهشت و یا طبقات بالاى آن فرو مى ریزد و این همان شراب "تسنیم" است که هیچ یک از نوشیدنیهاى بهشتى به پاى آن نمى رسد، و طبعا تاثیرى که در روح و جان بهشتیان مى گذارد از همه عالیتر و پرجاذبه تر و عمیقتر است، و نشئه روحانى حاصل از آن غیر قابل توصیف است.
در تبیان از ابن عباس مروى است که تسنیم، اسم آبى است که از زیر عرش به بهشت مى ریزد. و آن اشرف اشر به بهشت است. رازى گفت: تسنیم نام چشمه اى در بهشت است که به سبب بلندى مقام آن نام تسنیم دارد، یا از آن روى که برترین شراب و نوشابه در بهشت است، یا بنابر آنچه روایت شده است، از بالا بر ایشان فرو مى ریزد: یعنى در بالاى هوا جریان دارد و در ظرفهاى ایشان فرو مى ریزد، و یا بدان سبب که وفور و سرعت آن از هر چه که بر آن مى گذرد بیشتر است و همین حکایت از تسنیم و برترى آن مى کند، یا از آن جا که در ضمن جریان یافتن برآمدگى و فرورفتگیهایى در آن دیده مى شود که آن نیز تسنیم است، زیرا که اصل معنى این کلمه برترى و ارتفاع است، و کوهان شتر نیز به همین سبب سنام خوانده مى شود، و بالا رفتن بر دیوار را نیز تسنم مى خوانند. بعضى گفته اند: هر چشمه که از بلندیها سرازیر شود، تسنیم نام دارد، و على رغم آن که این نزدیکترین معانى یا سیاق آیه است، یک مصدر لغوى را که مؤید آن بوده باشد نیافته ایم. البته باید این حقیقت را بگوئیم که اینها همه شبحى است که از دور دیده مى شود، وگرنه توصیف نعمتهاى گرانقدر و بى نظیر بهشتى با هیچ زبان و قلمى ممکن نیست، و حتى به گفته خود قرآن از فکر هیچ کس نمى گذارد «فلا تعلم نفس ما أخفی لهم من قرة أعین؛ هيچ كس نمىداند چه چيز از آنچه روشنىبخش ديدگان است به [پاداش] آنچه انجام مىدادند براى آنان پنهان كردهام.» (سجده/ 17)
نعمت های بهشتی اعم از خوردنی و نوشیدنی و... به مراتب اخلاص، تقوا و کردار شایسته ی انسان بستگی دارد. از این رو چون اعتقادات، اخلاق و اعمال پیامبر و اهل بیت از هر نظر خالص است خداوند برای آنان نعمت های خالص و بی شائبه مقرر فرموده است؛ مثلا پیامبر اسلام (ص) درباره "تسنیم" می فرماید: «هو أشرف شراب فى الجنة یشربه محمد و آل محمد و هم المقربون السابقون: رسول الله (ص) وعلى بن أبى طالب و الأئمة وفاطمة و خدیجه، صلوات الله علیهم، و ذریتهم الذین اتبعوهم بإیمان، یتسنم علیهم من أعالى دورهم؛ تسنیم شریف ترین نوشیدنـی بهشتی است که محمد (ص) و آل او از آن می نوشنـد؛ همان مقربـان پیشی گیرنـدگان؛ یعنـی رسول خدا (ص)، علی بن ابی طالب، پیشوایان معصوم، فاطمه و خدیجه (ع) و فرزندان آنان؛ یعنی همان کسانی که از پیامبر و علی و اولاد او بـا ایمان کـامل پیروی کردند و تسنیم از بالای خانه هایشان بالا می آید و بر ایشان فـرو مـی ریزد.»
پیامبر اکرم (ص) در حدیث دیگر دایره سخن را تنگ تر کرده می فرماید: «تسنیم أشرف شراب فى الجنة یشربه محمد و آل محمد صرفا و یمزج لأصحاب الیمین و لسائر أهل الجنة؛ تسنیم شریف ترین نوشیدنی بهشتی است که ناب و خالص آن را به محمد و آل او (ع) می نوشانند، ولی برای اصحاب یمین و بقیه اهل بهشت ممزوج می کنند.» زیرا نعمت ناب، کردار ناب می خواهد و رفتار ناخالص نعمت مشوب می طلبد. امیرالمؤمنین (ع) در پندی حکیمانه می فرماید: «و کل نعیم دون الجنة فهو محقور؛ و هر نعمتی غیر از بهشت حقیر و ناچیز است.»
نعمت های جسمانی و حسی
انسان از دیدگاه قرآن حقیقتی مرکب از روح و جسم است. گرچه اصالت او را از آن روح می داند. این دو در دنیا هماهنگ عمل می کنند و خیر و سعادت یا بدی و شقاوت را با هم رقم می زنند. بنابراین، در آخرت نیز هر دو با هم هستند و انسان با ویژگی ترکیب خاص یا در سایه ی نعمت های جسمانی و معنوی قرار دارد یا در عذاب های جسمانی و روحانی معذب است. بر این پایه هر یک از نعمت و نقمت انسانی به دو بخش جسمانی و روحانی تقسیم می شود. افزون بر این، قرآن مجید برخی از نعمت ها و مقام ها را نام می برد که انسان از آن بی خبر است، نه توان ادراک آنها را با ابزار حسی دارد و نه با وسایل عقلی چنان که بدانها اشاره خواهیم کرد، ولی به هر تقدیر، آن نعمت ها خارج از قلمرو حس و عقل نخواهد بود، گرچه نیروهای ادراکی متعارف نه آنها را آزموده و نه آنها را پیش بینی می کرد.
حکمت لذت های جسمانی در بهشت
چرا خداوند متعال در قرآن مجید به بهشتیان نوید به خوردنی ها، آشامیدنی ها، پوشیدنی ها، زیور آلات، تخت، کاخ و قصر، حور، غلمان و... داده است، با این که بهره گیری از اینها در بهشت وجهی ندارد؛ زیرا انسان برای ابد در آن جا زنده است و نیازی به تولید نسل و آب و غذا و... ندارد. بنابراین، حکمت این گونه نویدها چیست؟
پاسخ علامه ی بزرگوار طباطبایی بدین مضمون است: اگر انسان تنها روح بود البته منزلتی که از آیه «فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر؛ در قرارگاه صدق، نزد پادشاهى توانايند.» (قمر/ 55) برمی آید بهترین جا بود و نیازی به سایر نعمت های یاد شده نبود، لیکن انسان حقیقتی است مرکب از روح و جسم و همین حقیقت از دنیا به سرای آخرت می رود و همین حقیقت یا سعادتمند است یا شقی، یا ثواب می برد یا عقاب خواهد دید.
بنابراین، در قیامت افزون بر نعمت های معنوی و روحانی، لذت های جسمانی را به مقتضای طبع مرکب خود می طلبد؛ چنان که از ناحیه ی عقاب نیز پاره ای از عذاب ها، قلب را آتش می زند: «نارالله الموقدة* التی تطلع علی الأفئدة؛ آتش افروخته خدا[يى] است. [آتشى] كه به دلها مىرسد.» (همزه/ 6-7) و پاره ای پوست بدن را می سوزاند: «کلما نضجت جلودهم بدلناهم جلودا غیرها لیذوقوا العذاب؛ هرچه پوستشان بریان گردد، پوست های دیگری بر جایش نهیم تا عذاب را بچشند.» (نساء/ 56) این حقیقت هم در برزخ جلوه می کند: «القبر إما روضة من ریاض الجنة أو حفرة من حفر النیران؛ قبر یا باغی از باغ های بهشت است یا گودالی از گودال های جهنم و هم در قیامت کبرا که جلوه گاه اتم و اکمل است.»
بهشت نعمت های الهی چشمه تسنیم باورها در قرآن پاداش الهی نتیجه اعمال