آثار ادبی منظومی در کتاب «شهداء الفضیلة» آورده شده است. از جمله: قصیده حافظ ابوالفضل، بدیع الزمان همدانی (م 398ق)، درباره تشیع خویش، که آن را به هنگام مناظره با ابوبکر خوارزمی برای او خوانده است. اینک دو بیت آغاز آن:
یالمه ضرب الزمان علی معرسها خیامه *** لله درک من خزامی روضه عادت ثغامه
لرزیه قامت بها للدین أشراط القیامه *** لمضرج بدم النبوه ضارب بید الإمامه
این ادیب و حافظ و دانشور کم مانند، از نوابغ عالم ادب و پیشرو مقامه نویسی ست. ابو محمدقاسم حریری بصری (م 516 ق)، نویسنده «مقامات حریری» معروف، و کتاب «دره الغواص فی أوهام الخواص» (درباره اشتباه ها و خطاهایی که برای بیان ادیبان و نویسندگان پیش می آید)، خود را در «مقامه نویسی» پیرو بدیع همدانی دانسته است، و خود را در همانندی با او ناتوان شمرده است، چنانکه در آغاز «مقامات» می گوید: «جری ببعض أندیه الأدب، الذی رکدت فی هذا العصر ریحه، و خبت مصابیحه، ذکر المقامات التی ابتدعها بدیع الزمان، و علامه همذان، و عزی إلی أبی الفتح الإسکندری نشأتها، و إلی عیسی بن هشام روایتها و کلاهما مجهولان لا یعرف، و نکره لا تتعرف فأشار من إشارته حکم، و طاعته غنم، إلی أن أنشیء مقامات أتلو فیها تلو البدیع، و إن لم یدرک الظالع شأو الضلیع» سپس نیز گروهی از ادیبان و دانشمندان به نوشتن «مقامات» دست یازیدند، از جمله، جارالله زمخشری (م:538ق)، و جمال الدین سرقسطی (م: 538ق)، و شمس الدین جزری (م: 701ق)، و شمس الدین دمشقی (م: 720 ق)، و جلال الدین سیوطی (م: 911ق) و قاضی حمید الدین عمر بن محمود بلخی (م: 559ق) نیز مقاماتی به زبان فارسی نوشت که به «مقامات حمیدی» معروف است. نگارنده نیز به همان سبک بدیع الزمان و حریری چند مقامه به عربی نوشته است.
بر مقامات بدیع الزمان همدانی شرح هایی نوشته شده است، از جمله شرح شیخ محمد عبده مصری، و شرح استاد رافعی مصری. همچنین به زبان های لاتین (1572م) و فرانسه ( 1828م)، آلمانی (1931م)، و انگلیسی (1913م) ترجمه و چاپ شده است.
بر مقامات حریری نیز شرح هایی نوشته اند که معروف ترین آنها شرح مفصل شیخ ابوالعباس شریشی اسپانیایی (م 619ق) است. این مقامات نیز به برخی از زبان های خارجی ترجمه و چاپ شده است، ازجمله به زبان انگلیسی (1767م)، و به فرانسه (1819 و 1870 م).
2- قصیده معروف عالم و ادیب شیعی، ابوالحسن تهامی (م 416ق)، در سوگ کودک خردسالش، در 84 بیت، بدین مطلع:
حکم المنیه فی البریه جار (ی) *** ما هذه الدنیا بدار قرار (ی)
این قصیده، از بهترین و مشهورترین مرثیه های ادبی عرب است، و سوز و گداز مرثیه های «خنساء شاعره در سوگ برادرش صخر»، نیز مراثی خاقانی و جامی و محتشم کاشانی را به یاد می آورد، و به جز روانی و فصاحت لفظی، از نظر معانی پند آموز و بلاغت نیز آکنده است از مضامین متنوع و تکان دهنده و مناسب با مرثیه، و از این رو از آثار بسیار نغز و بلند شعری ست. این بیت معروف که گاه ذاکران حسینی نیز در منابر می خوانند از این قصیده است:
یا کوکبا ما کان أقصر عمره *** و کذا تکون کواکب الأسحار (ی)
3- قصیده ابن العودی، شاگرد «شهید ثانی»، در رثــای استاد خویش، بدین مطلع:
هذی المنازل و الاثار و الطلل *** مخبرات بأن القوم قد رحلوا
4- قصیده اخلاقی شیخ سلیمان ظاهر عاملی، دانشمند معاصر و از نبیرگان «شهید ثانی»، بدین مطلع:
المرء منهمک فی عیشه الفانی *** و عیشه کالکری فی جفن و سنان (نی)
5- قصیده شیخ بهاء الدین عاملی که به یکی ازدوستان خویش نوشته است، بدین مطلع:
أحبتنا إن البعاد لقتال *** فهل حیله للقرب منکم فیحتال؟
6- قصیده شیخ محمد حرفوشی عاملی (م 1059ق)، بدین مطلع:
إذا ما منحت جفونی القرارا *** فمر طارق الطیف، یدنی المزارا
7- تخمیس قصیده فرزدق، در ستایش امام علی بن الحسین زین العابدین (ع) از ابوالفتح سید نصر موسوی حائری (م 1154 ق)، که مطلعش این است:
هذا الذی ضمن الفرقان مدحته *** هذا الذی ترهب الاساد صولته
هذا الذی تحسد الأ مطار منحته *** هذا الذی یعرف البطحاء و طأته
و البیت یعرفه و الحل و الحرم
8-قصیده ای در رثای ملا عباس نوری، پدر شیخ فضل الله نوری، بدین مطلع:
أری الموت إن و افی فلا یقبل الرشا *** فکم طلل من ذاک أصبح موحشا
9- قصیده سیداحمد ادیب پیشاوری (م 1349 ق)، در رثای شیخ فضل الله نوری.
10- قصیده شیخ محمدعلی اردوبادی، در رثای شیخ فقید فضل الله نوری.
نیز اشعاری فارسی از گروهی از شاعران آورده است، از جمله این رباعی از کمال الدین اسماعیل اصفهانی (م 635ق):
شد دیده به عشق رهنمون دل من *** تا کرد پر از غصه درون دل من
زنهار که گر دلم نماند روزی *** از دیده طلب کنید خون دل من
و این رباعی از نسیمی شیرازی (م 837 ق):
خواهی که شوی کسی ز هستی کم کن *** ناخورده شراب وصل، مستی کم کن
با زلف بتان دراز دستی کم کن *** بت را چه گنه، تو بت پرستی کم کن
و این رباعی از عماد الدین طوسی (م 914 ق):
بر درگه دوست تحفه جز جان نبری *** دردت چو دهند نام درمان نبری
بی درد! ز درد عشق نالان گشتی *** خاموش که عرض دردمندان نبری
و برخی از مدایح حاج میرزا حبیب خراسانی (م 1327ق)، درباره مولا امیرالمومنین علی (ع).