یکی از اعجاز آمیزترین موضوعات در تاریخ علوم و فلسفه اسلامی استعداد پایان ناپذیر منابع اسلامی، مخصوصا قرآن کریم، برای تحقیق و کشف و استنباط است. اختصاص به مسائل فقهی و حقوقی ندارد، در همه قسمت ها چنین است. هر کتاب بشری، هر چند شاهکار باشد، استعداد محدود و پایان پذیری برای تحقیق و مطالعه دارد و کار کردن چند نفر متخصص کافی است که تمام نکات آن را روشن نماید، اما قرآن در طول چهارده قرن با آنکه همیشه صدها متخصص روی آن کار می کرده اند، نشان داده است که از نظر تحقیق و اجتهاد، استعداد پایان ناپذیری دارد.
قرآن از این نظر مانند طبیعت است که هر چه بینش ها وسیع تر و عمیق تر می گردد و تحقیقات و مطالعات بیشتر انجام می گیرد راز جدیدتری به دست می آید. یک مطالعه دقیق درباره مسائل مربوط به مبدأ و معاد، حقوق، فقه، اخلاق، قصص تاریخی و طبیعیات که در قرآن آمده است با مقایسه با "بینش" هایی که در طول چهارده قرن پدید آمده و کهنه شده تا به امروز رسیده است، حقیقت را روشن می کند. بینش ها هر چه پیشتر رفته و وسیع تر و عمیق تر گشته خود را با قرآن متجانس تر یافته است، و حقا کتابی آسمانی که در عین حال معجزه باقیه آورنده خویش است باید چنین باشد. بزرگترین دشمن قرآن جمود و توقف بر بینش مخصوص یک زمان و یک دوره معین است، همچنان که بزرگترین مانع شناخت طبیعت این بود که علما فکر می کردند شناخت طبیعت همان است که در گذشته به وسیله افرادی از قبیل ارسطو و افلاطون و غیرهم صورت گرفته است.
اینکه قرآن کریم، و حتی کلمات جامعه خود پیامبر اکرم (ص)، استعداد کاوش و تحقیق پایان ناپذیری دارند و نباید نظرها محدود شود، از اول مورد توجه پیشوای بزرگ اسلام بوده است و آن را به یاران خود گوشزد می فرموده است. رسول اکرم (ص) مکرر در کلمات خویش به این نکته اشاره فرموده است که قرآن را به بینش مخصوص یک عصر و زمان محدود نکنید. فرمود: «ظاهره انیق و باطنه عمیق، له تخوم و علی تخومه تخوم لاتحصی عجائبه و لا تبلی غرائبه؛ ظاهر قرآن زیبا و باطن آن ژرفاست، آن را حد و نهایتی است و فوق آن حد و نهایتی دیگر است، شگفتی های آن پایان نمی یابد و تازه های آن کهنه نمی گردد.» (اصول کافی، ج 2، ص 599)
از امام صادق (ع) پرسش شد: «ما بال القرآن لایزید بالنشر و الدراسه الا غضاضه؟ قال(ع) لانه لم ینزل لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس، و لذالک ففی کل زمان جدید و عند کل ناس غض؛ چه رمزی در کار است که قرآن هر چه بیشتر در میان مردم پخش و قرائت می گردد و هر چه بیشتر در آن بحث و فحص می شود جز بر طراوت و تازگی اش افزوده نمی گردد؟ امام جواب داد: این بدان جهت است که قرآن برای یک زمان و عصر معین و برای یک مردم خاصی نازل نشده است، قرآن برای همه زمان ها و همه مردم هاست. از این جهت در هر زمانی نو است و برای همه مردمان تازه است.» (عیون اخبار الرضا، چاپ سنگی، ص 239).
رسول اکرم (ص) آنگاه که تأکید می کرد سخنانش را دقیقا ضبط کنند و به طبقات بعد ابلاغ نمایند، مخصوصا روی این نکته تأکید کرده است که ممکن است آن که از من می شنود بینشی نداشته باشد و صرفا رابطه و منتقل کننده باشد به یک صاحب بینش و هم ممکن است از بینش بهره مند باشد ولی آن کس که برای او نقل و روایت می شود بینش بیشتر و عمیق تر داشته باشد. «نضر الله عبدا سمع مقالتی فوعاها و بلغها من لم یسمعها، فرب حامل فقه غیر فقیه و رب حامل فقه الی من هو افقه منه» (اصول کافی، ج 1، ص 403) تاریخ نشان داده است که اعصار بعدی، فهم و بینش بیشتری در درک معانی و مفاهیم گفته های آن حضرت نشان دادند.