شفاعت بر دو گونه است: تکوینیه و تشریعیه و اینک شفاعت تشریعیه را به دو بخش قسمت می کنیم: بخش اول شفاعت تشریعیه ای که در دنیا برای انسان تحقق می پذیرد و بخش دوم شفاعت تشریعیه ای که در آخرت متحقق می گردد؛ و بنابراین ما باید در سه موضوع بحث کنیم: اول در شفاعت تکوینیه، دوم در شفاعت تشریعیه واقع در دنیا، سوم در شفاعت تشریعیه واقع در آخرت.
اما شفاعت تکوینیه چون عبارت است از وسایط فیما بیننا و بین الله تعالی و همچنین بین خدا و تمام موجودات و مخلوقات و اسباب واقع در راه تحقق بخشیدن موجودات و اعطای وجود به ماهیات امکانیه و قالب های خارجیه و به طور کلی هرچه در وسط قرار گیرد و واسطه برای گسترش نور توحید خداوند متعال در عوالم امکان گردد و اینک وارد در بخش اول شفاعت تشریعیه که در دنیا تحقق دارد می شویم. به طور کلی هر چیزی که در دنیا موجب مغفرت انسان و قرب او به سوی حق تعالی می شود، آن شفیع است که بین بنده و حضرت حق واسطه می شود، موجب غفران ذنوب و سیئات می گردد. از جمله آنها توبه است که در بسیاری از آیات کریم، ما را بدان دعوت کرده است:
«قُلْ یَـ'عِبَادِیَ الذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِن رَحْمَةِ اللَهِ إِن اللَهَ یَغْفِرُ الذنُوبَ جَمِیعًا إِنهُ و هُوَ الْغَفُورُ الرحِیمُ * وَ أَنِیبُوا إِلَی ' رَبکُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ و مِن قَبْلِ أَن یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ ثُم لاَ تُنصَرُونَ؛ بگو: ای بندگان من! که بر عمرها و جان های خود اسراف کرده و به بیهودگی و تجاوز از حدود الهیه افراط کرده اید، از رحمت خداوند مأیوس نباشید! چون خداوند تمامی گناهان را می آمرزد و اوست بخشنده گناهان و مهربان و بازگشت کنید به سوی پروردگارتان و به حال تسلیم و سلامت در برابر او در آئید پیش از آنکه عذاب شما را در بر گیرد و در این صورت هیچگونه یاری نشوید!» (زمر/ 53-54) و البته از جمله انواع توبه، توبه از شرک است؛ پس بنابراین هر کس که توحید بیاورد گناه شرکش آمرزیده می شود و خود همین توحید، توبه است و آیه مبارکه «إِن اللَهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ؛ مسلما خداوند این را که برای او شریک قائل شوند نمی بخشد» (نساء/ 48-116) معنایش این نیست که هر کس مشرک باشد ابداً توبه او از شرک قبول نمی شود و مورد غفران خدا قرار نمی گیرد؛ بلکه معنایش اینست که هر کس مشرک باشد و با شرک باقی بماند و از دنیا برود، مورد مغفرت واقع نمی شود. پس یکی از شفعای انسان، خود توحید است که موجب آمرزش شرک اوست.
و از جمله آنها ایمان است که موجب مغفرت از کفر است: «یَـا´أَیـهَا الذِینَ ءَامَنُوا اتقُوا اللَهَ وَ ءَامِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِن رَحْمَتِهِ وَ یَجْعَل لَکُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَاللَهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، در تقوی و عصمت الهی در آئید! و به رسولش ایمان بیاورید تا دو بهره و نصیب از رحمتش به شما عنایت کند! و برای شما نوری قرار دهد که با آن سلوک کنید! و گناهان شما را بیامرزد! و خداوند آمرزنده و مهربان است» (حدید/ 28) و از جمله آنها عمل صالح است که موجب مغفرت از اعمال طالح است:
«وَعَدَ اللَهُ الذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصـ'لِحَـ'تِ لَهُم مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ؛ خداوند به کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند، وعده مغفرت و پاداش بزرگی را داده است» (مائده/ 9) «یَـا´أَیـهَا الذِینَ ءَامَنُوا اتقُوا اللَهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید در حفظ و مصونیت الهی در آئید! و به سوی پروردگار وسیله ای بجوئید!» (مائده/ 35) چون به جا آوردن اعمال صالحه برای تقرب به خداوند متعال، وسیله ای برای غفران و شفیعی است برای گناهان.
و از جمله آنها قرآن کریم است که هر کس به او عمل کند، قرآن او را در قرب به سوی خداوند یاری و شفاعت می کند و او را به خیرات رهبری می کند و در راه مستقیم، پویا به سوی خدا قرار می دهد و از تاریکی ها نجات می بخشد: «قَدْ جَآءَکُم مِنَ اللَهِ نُورٌ وَ کِتَـ'بٌ مُبِینٌ * یَهْدِی بِهِ اللَهُ مَنِ اتبَعَ رِضْوَا نَهُ و سُبُلَ السلَـ'مِ وَ یُخْرِجُهُم مِنَ الظلُمَـ'تِ إِلَی النورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدِیهِمْ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ؛ به تحقیق که از طرف خداوند برای شما نور و کتاب آشکاری آمد، که خداوند به واسطه آن هر کس را که طالب مقام رضای او باشد، به راه های سلام رهبری می کند و از ظلمات به اذن خود خارج نموده، و داخل در نور می نماید و به سوی صراط مستقیم هدایت می نماید» (مائده/ 15-16)
و از جمله آنها هر چیزی است که ارتباط با عمل صالح داشته باشد؛ مانند امکنه شریفه و ایام مبارکه و قبور ائمه و انبیاء و اولیاء و علماء و مساجد، که هر یک از آنها و نظایر آنها به نوبه خود شفیع انسانند و از جمله آنها پیغمبران و فرستادگان خداوند هستند که به جهت آنکه برای امت های خود استغفار می کنند، خداوند از گناهان امت آنها می گذرد و مورد آمرزش خود قرار می دهد: «وَ لَوْ أَنـهُمْ إِذ ظَلَمُو´ا أَنفُسَهُمْ جَآءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرسُولُ لَوَجَدُوا اللَهَ تَوابًا رَحِیمًا؛ و اگر امت تو در وقتی که به خود ستم نموده اند و به جان های خود ظلم روا داشته و مرتکب گناهی بزرگ شده اند، نزد تو می آمدند و از خداوند طلب مغفرت می کردند و رسول خدا نیز برای آنان طلب مغفرت می کرد، هر آینه خداوند را تواب و آمرزنده گناهان و مهربان می یافتند» (نساء/ 64)
از جمله آنها، ملائکه آسمان ها و زمین هستند که برای مؤمنین طلب غفران و آمرزش می نمایند: «الذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ و یُسَبحُونَ بِحَمْدِ رَبهِمْ وَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلذِینَ ءَامَنُوا رَبنَا وَسِعْتَ کُل شَیْءٍ رَحْمَةً وَ عِلْمًا فَاغْفِرْ لِلذِینَ تَابُوا وَ اتبَعُوا سَبِیلَکَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ؛ آن دسته از فرشتگانی که عرش خدا را حمل می کنند و آن دسته از فرشتگانی که در اطراف عرش هستند، با حمد پروردگار خود تسبیح می کنند و به خداوند ایمان دارند و برای کسانی که ایمان آورده اند طلب مغفرت می نمایند و می گویند: بار پروردگارِ ما! تو از علم و رحمت خود در هر چیز جای گرفتی! پس بیامرز کسانی را که توبه کرده اند و از راه به سوی تقرب تو پیروی نموده اند و آنان را از عذاب جحیم رهایی بخش!»(مؤمنون/ 7) «تَکَادُ السمَـاوَات یَتَفَطرْنَ مِن فَوْقِهِن وَ الْمَلَائِکَةُ یُسَبحُونَ بِحَمْدِ رَبهِمْ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِی الاْرْضِ أَلاَ إِن اللَهَ هُوَ الْغَفُورُ الرحِیمُ؛ نزدیک است که آسمان ها از فرازشان شکافته شوند و فرشتگان با حمد خداوند پروردگارشان را تسبیح گویند و طلب غفران و آمرزش کنند برای کسانی که روی زمین هستند که، هان ای بندگان آگاه باشید که خداوند غفور و مهربان است!» (شوری/ 5)
و از جمله آنها، مؤمنین هستند که با استغفار و طلب آمرزش خود، که برای خود و برادران ایمانی خود می نمایند، موجب غفران شده، در واقع شفیع می گردند؛ چنان که خداوند از زبان آنها در قرآن کریم یاد می کند که: «وَاعْفُ عَنا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلَب'نَا فَانصُرْنَا عَلَی الْقَوْمِ الْکَـ'فِرِینَ؛ ما را مورد عفو و گذشت خودت قرار بده! و ما را بیامرز و بر ما رحمت بفرست! تو ولی و صاحب اختیار و مدبر ما هستی! پس ما را بر گروه کافران یاری عنایت بفرما!» (بقره/ 286)