عبدالعظیم حسنی، از اصحاب امام دهم شیعیان، حضرت هادی (ع) و از علما و محدثین بزرگ شیعه در قرن سوم هجری قمری. کنیه او ابوالقاسم و ابوالفتح و مشهور به حضرت شاه عبدالعظیم. نسبش با چهار واسطه به امام دوم، حضرت حسن بن علی (ع)، امام مجتبی می رسد. عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زیدبن حسن بن علی بن ابیطالب (ع) که در میان اولاد آن و سادات بنی الحسن، از همه افضل است. تاریخ تولدش به درستی مشخص نیست ولی بنابر احتمال بین سالهای 180 تا 200 هجری قمری بوده است.
دوران زندگی:
شاه عبدالعظیم، ظاهرا سه امام را درک کرده و البته بیشترین دوران حیاتش را با امام دهم گذرانده است. آن زمان که مصادف با خلافت عباسیان (متوکل و معتز عباسی) بود، شرایط، خفقان و سرکوب شیعیان و ظلم و ستم حکام عباسی بر احوال و اوضاع جامعه، حکمفرما و بر آل ابی طالب، بسیار سختگیری می شد. از طرف خلیفه دستور صادر شده بود که در همه جا بر آنان، فشار آورند، اموالشان را مصادره کنند، شهادتشان را در محاکم قبول نکنند و در مجموع، هرگونه کمک و مساعدتی از آنها مضایقه می شد. حضرت عبدالعظیم که در شهر مدینه زندگی می کرد، می دید که چگونه به علویان ظلم می شود و حقوق حقه آنها پایمال و گروه گروه توقیف و به زندان ها می افتادند. عده ای نیز، خانه های خود را رها و در کوه ها و بیابانها آواره و مخفی شدند، او نیز با اینکه تقیه می کرد ولی از طرف متوکل مورد غضب بود، لذا از مدینه بیرون آمد و از شهری به شهری و از ولایتی به ولایت دیگری رفت تا اینکه به شهر ری وارد شد و بطور مخفیانه در «سکنة الموالی» محله ای در ری، در منزل یکی از شیعیان ساکن شد. البته بنا بر قولی به دستور امام هادی (ع)، و بنا بر نقلی برای زیارت مرقد امام رضا (ع)، این هجرت انجام شده است.
عبدالعظیم در شهر ری:
این بزرگوار معلوم نیست که در چه سالی به این شهر وارد شد ولی ورود او مصادف با ایام امامت امام هادی (ع) بود. در آنجا سالها اقامت کرد و مورد توجه شیعیان شد. اوایل بطور پنهانی با مردم ملاقات می کرد و نمی خواست کسی از بودنش در آنجا مطلع شود ولی با مرور زمان، همه شیعیان فهمیدند و نزد او می آمدند و سؤالات شرعی و مشکلات خودشان را با او مطرح می کردند. به نقل روایتی که در «مسند عبدالعظیم حسنی» آمد، وی از طرف امام هادی (ع)، نیابت و وکالت داشته و در شهر ری، سرپرست شیعیان بوده است. گاهی نیز مخفیانه از منزل بیرون می آمد و به زیارت قبر یکی از فرزندان امام کاظم (ع) می رفت.
مقام حضرت عبدالعظیم از منظر ائمه:
وی با امام نهم و امام دهم مصاحبت داشته و بعضی از جمله سید مرتضی علم الهدی گفته که او مصاحبت امام یازدهم را نیز داشته است.
1- صاحب بن عباد از "ابوحماد رازی" نقل می کند که: «خدمت امام دهم (حضرت هادی (ع)) رسیدم و مسائل مورد نیازم را سؤال کردم، وقتی خواستم از حضور امام مرخص شوم، به من فرمودند: هر وقت برایت مشکلی پیش آمد و احتیاج پیدا کردی از عبدالعظیم حسنی که در نزد شماست سؤال کن و سلام مرا به او برسان.»
2- به نقل از "ابونصر بخاری" که در کتابش روایت می کند که شخصی از امام حسن عسکری (امام یازدهم) درباره وی سؤال کرد، امام فرمودند: «اگر عبدالعظیم نبود، ما می گفتیم "علی بن حسن بن زیدبن حسن" فرزندی از خود باقی نگذاشت.»
3- روایتی از امام رضا (ع) نقل شده که آن امام، پیام خودشان را به شیعیان توسط عبدالعظیم حسنی ابلاغ می کردند.
4- ابوتراب رویانی از رجال شیعه: حضرت عبدالعظیم حسنی گفت بر امام دهم (ع) وارد شدم و خواستم دینم را عرضه کنم، وقتی حضرت نظرش به من افتاد به من خوش آمد گفت و فرمود: «ای ابوالقاسم تو حقا دوست ما هستی.»
حضرت عبدالعظیم از منظر بزرگان:
شیخ طوسی در رجال: عبدالعظیم حسنی از اصحاب امام هادی (ع) است.
نجاشی در رجال خود: عبدالعظیم بن عبدالله، مؤلف کتاب خطبه های امیرالمؤمنین است، او در حال فرار از سلطان وقت وارد ری شد و در خانه یکی از شیعیان مخفی بود و در آن مخفیگاه، روزها را روزه و شب ها را به عبادت می گذراند.
علامه حلی: عبدالعظیم بن عبدالله، صاحب کتاب خطبه های امیرالمؤمنین (ع)، از عابدان و پارسایان زمان خود بود.
شیخ صدوق: ذیل حدیث «یوم الشک» می گوید که این حدیث را فقط در طریق عبدالعظیم حسنی دیده ام و او مرضی اهل حدیث است.
صاحب بن عباد: او مردی پارسا و عابد و معروف به امانت و آشنا به امور دین بود. به عدل و توحید معتقد و حدیث و روایات زیادی نقل کرده است. وی از امام هادی و امام عسگری علیهاالسلام روایت کرده و آن دو بزرگوار نامه هایی برای او نوشته اند.
شیخ کلینی در کافی و شیخ صدوق و شیخ طوسی، به احادیث او استناد کرده و در کتب خودشان نقل کرده اند. رویهمرفته، غالب دانشمندان دین و بزرگان عالم تشیع و اسلام هر کدام به نوبه خود، او را ستایش و وصف کرده اند.
برخی اساتید و شاگردان او:
اساتید: شیخ ابراهیم بن ابی محمود خراسانی - شیخ بکار بن حروم کمونه ای- عبدالله فاقه (پدر بزرگوارش).
شاگردان: شیخ ابوجعفر برقی - شیخ ابوتراب بن موسی رویانی مازندرانی- سید عبیدالله بن حسین علوی.
وفات و مدفن:
تاریخ دقیق فوت او معلوم نیست ولی در زمان حیات امام دهم شیعیان (امام هادی (ع)) از دنیا رفته، بنابراین حدود سال 250 هـ ق را گفته اند؛ زیرا امام (ع) سال 254 هـ ق، در گذشته است. مدفن او در شهر در باغی که متعلق به یکی از شیعیان ری بنام عبدالجبار، در خواب دیده و آنرا وقف کرده بود، می باشد. نام این قبرستان «مقبره شجره» معروف شد. گنبد مطهر وی در قرن پنجم مقارن با ساختن گنبد و بارگاه حضرت رضا (ع)، ساخته شده که از عهد کهن باقی مانده و در فتنه مغول که شهرها و اماکن و مساجد و سایر مکان ها را خراب کردند، تنها این دو گنبد محفوظ ماندند که اکنون 1000 سال می گذرد.