از اخیار و ابرار بود و از قبیله ی بنی مازن. برخی مورخان او را از غلامان اهل بیت اطهار علیهم السلام می دانند. یحیی در قیام حسینی به یاری امام حسین (ع) شتافت و در روز عاشورا با اجازه از امام خود به میدان جنگ رفت و عده ای را کشت. در حال جنگ این چنین رجز می خواند:
لاضر بن القوم ضربا فیصلا
ضربا شدیدا فی العداة معجلا
لاعاجزا فیه و لامولولا
ولا اخاف الیوم موتا مقبلا
لاکننی کاللیت احمی اشبلا
این دشمنان را با ضربه های سخت و بران می زنم، ضربتی سخت و سریع، و در آن نه ناتوان هستم و نه عاجز؛ و نه از مرگی که به ناچار خواهد آمد، می ترسم. بلکه مانند ماده شیری، از فرزندان شیر دفاع می کنم.
این اشعار، هم روح سلحشوری او را نشان می دهد و اشتیاقش را به شهادت. یحیی آن قدر جنگید تا به شهادت رسید. ابن شهرآشوب، بحارالانوار، نفس المهموم و بعضی از تاریخ نویسان، نام او را در زمره شهداء کربلا ثبت کرده اند ولی در زیارت ناحیه مقدسه و رجبیه، نامش نیست.
توضیحات: رجز یحیی با کمی اختلاف، با الفاظ مشابهی نیز در تاریخ نقل شده است.
یحیی ابن سلیم مازنی زندگینامه غلام اصحاب امام حسین (ع) واقعه کربلا شهادت مبارزه عاشورا