ابوحنیفه، که یکی از پیشوایان مذاهب چهارگانه ی اهل تسنن است، آنچنان مخالف با حضرت امام صادق علیه السلام بود که گفته است: من در همه ی احکام، مخالف با جعفر بن محمد عمل کرده ام، تنها در سجده، نمی دانم او چشمانش را می بندد یا باز می کند تا اگر می بندد، من باز کنم و اگر باز می کند، من ببندم و لذا عمل به احتیاط می کنم، یکی را می بندم و دیگری را باز می کنم تا به هرحال، با او مخالفت کرده باشم. او گفته است: من از عراق به مدینه رفتم. مسائلی داشتم که می خواستم از جعفر بن محمد بپرسم. به در خانه ی ایشان که رسیدم، دیدم در دهلیز (راهرو) خانه کودکی ایستاده است. فهمیدم که او از افراد خانه ی امام صادق علیه السلام است. گفتم: اگر کسی در این شهر غریب باشد و بخواهد قضای حاجت کند، کجا باید برود؟ نگاهی به من کرد و گفت: (یتواری خلف الجدار و یتوقی اعین النظار و یتجنب شطوط الانهار و مساقط الثمار و افنیه الدیار و لایستقبل و لایستد برها و یرفع و یضع بعد ذلک حیث شاء)، «پشت دیواری پنهان شود، از دید بینندگان دور باشد، از نشستن در کنار نهر جاری بپرهیزد، زیر درخت میوه دار و در حریم خانه ها ننشیند، رو به قبله و پشت به قبله نباشد، در این صورت، آزاد است هر جا که خواست قضای حاجت کند».
این جملات فصیح و بلیغ را که از آن کودک شنیدم، او در نظرم بسیار بزرگ آمد. خواستم او را بیشتر بشناسم. گفتم: (جعلت فداک ممن المعصیه)، «من فدایت شوم، معصیت از چه کسی صادر می شود»؟همان مسئله ای را پرسیدم که می خواستم از جعفربن محمد بپرسم، مسئله ی جبر و تفویض را که آیا انسان در ارتکاب گناه، آزاد است یا مجبور؟ با شنیدن این پرسش، نگاه عمیقی به من کرد و گفت: (اجلس حتی اخبرک)، «بنشین تا آگاهت کنم». من نشستم و او لب به سخن گشود و فرمود: (ان المعصیه لابدان تکون من العبد او من ربه او منهما جمیعا)، «صدور گناه از این سه حال خارج نیست: یا از انسان صادر می شود یا از خدا یا از هر دو». اگر بگویم فاعل معصیت ( العیاذ بالله) خداست، یعنی او خود گناه مرتکب می شود و آنگاه بنده اش را به خاطر آن گناه عقاب می کند که در اینصورت، از او ظالم تر کسی نخواهد بود. (....أن الله لیس بظلام للعبید)( سوره آل عمران/ آیه 182). اگر بگویم خدا و بنده در ارتکاب گناه شریکند، در اینصورت، بر شریک قوی است که بر بنده ی ضعیفش ترحم کند و او را نیازارد که عقوبت کردن او خلاف عدل و انصاف است. پس وجه سوم صحیح است که انسان با اختیار خود گناه می کند و از این جهت است که امر و نهی خدا به او متوجه می شود و ثواب و عقاب خدا درباره ی او، بجا واقع می شود. اینجا بود که این آیه بر زبانم جاری شد و گفتم: (ذر یه بعضها من بعض.....) (سوره آل عمران /آیه 34)، «فرزندانی که بعضی از آنان را از] نسل[ بعضی دیگرند....».