اوضاع یهودیان در ممالک مسیحی و مسلمان
فارسی 5902 نمایش |اوضاع یهودیان در قرون وسطی در ممالک مسیحی
ظهور عیسی (ع) نقطه عطف دیگری در تاریخ قوم بنی اسرائیل بود. زیرا او خود را دنبال کننده راه موسی (ع) و دیگر انبیاء بنی اسرائیل می دانست. با این حال، برخورد یهودیان، خصوصا رهبران و احبار خودخواه یهود، با عیسی (ع) مناسب نبود. و بسیاری از آنان منکر نبوت آن حضرت شدند. این امر به اضافه روایت منقول در انجیل که عیسی (ع) به تحریک یهودیان توسط حاکم رومی اورشلیم مصلوب شده، باعث گردید که روابط یهودیان و مسیحیان، از همان ابتدا خصمانه باشد. این اختلافها بعد از چندی به صورت کشمکش و نزاع سیاسی درآمد، خصوصا پس از آنکه امپراطور روم، قسطنطین، در سال 312 میلادی دین مسیح را پذیرفت و آن را آیین رسمی قرار داد، بزرگان نصاری هنگامی که از اقتدار و اختیارات سیاسی برخوردار شدند و ملاحظه کردند که یهودیان هنوز در برابر مسیحیت مقاومت می ورزند، از آنها مایوس شده و راه اذیت و آزار را در پیش گرفتند. این امر موجب بروز زد و خورد و خونریزی های متعددی میان ایشان شد که تا زمان ظهور اسلام در داخل امپراطوری روم ادامه داشت. نتیجه این گونه درگیری ها نیز جز آوارگی و پراکندگی بیشتر یهودیان موجود به سرزمین های مختلف جهان و ایجاد فرقه های گوناگون در این دین بود.
پذیرش مسیحیت توسط کنستانتین در قرن چهارم و به دنبال آن رسمیت یافتن این دین در قلمرو امپراتوری، حادثه بزرگی بود که تحولات وسیعی را در دنیای آن روز، چه در داخل و چه فراتر از مرزهای امپراتوری، در پی داشت. رسمیت یافتن مسیحیت به همان اندازه که موقعیت اجتماعی و فرهنگی مسیحیان را بهبود بخشید، ظاهرا برای یهودیان ساکن در سرزمین های روم شرقی، رخداد مطلوبی نبود و شرایط اجتماعی و زیستی آنها را دشوار نمود. در تواریخ آمده است که با خرابی معبد اورشلیم، یهودیان به شهر جلیل مهاجرت کرده، مرکزیتی دینی را در آن محل به وجود آوردند و پس از روی آوردن کنستانتین به مسیحیت و سختگیری وی نسبت به یهودیان، آنها بنای مهاجرت به بابل و سرزمین های دیگر را گذاردند. در این زمان، بابل تحت قلمرو امپراتوری ایران قرار داشت.
یهودیان بابل، تحت حکومت اشکانیان به لحاظ علمی وضعیت خوبی داشتند، به گونه ای که از سالها قبل مدارسی را در این منطقه ایجاد کرده بودند. از این زمان به بعد توجه یهودیان به بابل به عنوان مرکز علمی و دینی جلب شد. بدین ترتیب، بابل به بزرگترین مرکز یهودی تبدیل شد و قرنها نیز به همین صورت باقی ماند. اما گویا سلسله های بعدی پادشاهان ایرانی، رفتاری متفاوت با اقلیتهای مهاجر دینی داشته اند. در سال ۲۲۶ میلادی آخرین پادشاه اشکانی در جنگ کشته شد و سلسله اشکانیان منقرض گشت. پس ازآن، اردشیر بابکان سلسله ساسانیان را تاسیس نمود. ویژگی ساسانیان این بود که با روحانیون زرتشتی متحد بودند و در مقابل، روحانیون نیز در امور حکومت دخالت می کردند. این امر، باعث شد که ساسانیان دین زرتشتی را در ایران اجباری کنند. پادشاهان ساسانی در ابتدا بر پیروان ادیان دیگر زیاد سخت نمی گرفتند، اما به تدریج اوضاع تغییر یافت و آنان برطبق خواسته روحانیون زرتشتی، پیروان همه ادیان از جمله یهودیان را مجبور به پذیرش آیین خود نمودند.
وضعیت یهودیان پراکنده شده در مغرب زمین
در فاصله زمانی مذکور، مطالعه وضعیت یهودیان پراکنده شده در مغرب زمین، یعنی در قلمرو اروپا، بسیار حائز اهمیت است و ظاهرا از فراز و فرود بسیاری برخوردار بوده است. «باید گفت که یهودیان از قرن چهارم میلادی در اسپانیا اقامت داشتند. در آن زمان کشور مذکور تحت تسلط ویزیگوتها (Visigoths) و گوتهای (Goths) غربی بود. ویزیگوتها که شاخه ای از نژاد ژرمن به شمار می رفتند، مسیحی بودند، ولی مذهب آنها با مذهب کاتولیک های روم اختلاف داشت. علت مخالفت کلیسای روم با جماعت یهودیان ساکن در سرزمین های اروپایی، خود، موضوعی است که باید مورد تجدید نظر قرار گیرد، اما نمی توان انکار کرد که در دوره های خاصی، به ویژه قبل از ظهور مذهب پروتستان، یهودیان ساکن در این کشورهای اروپایی از برخی محدودیت های رسمی و غیر رسمی رنج می برده اند و احتمالا در معرض آزار مقامات و محدودیت های اعمال شده توسط حکام محلی قرار می گرفته اند. این موضوع، به ویژه در فاصله قرون دوازده تا شانزده میلادی، از شدت بیشتری برخوردار بوده است.
جنگ های صلیبی و وضعیت یهودیان در اروپا
آغاز جنگ های صلیبی در اواخر قرن یازدهم میلادی سرآغاز عصر دیگری در زندگی یهودیان مقیم اروپا به شمار می رود. در این دوران یهودیان در اکثر کشورهای اروپای غربی نظیر فرانسه و انگلیس و سواحل رود راین سکنی گزیده بودند، با این حال هیچگاه رابطه خوبی با اکثریت مسیحی نداشتند، به این ترتیب اولین گروه از جنگجویان متعصب مسیحی قبل از حرکت به سوی بیت المقدس برای شرکت در نبرد با مسلمانان، قتل عام کافران اروپا یعنی یهود را آغاز کردند. پاپ اروبان دوم در این زمان بر این عقیده بود که ''پیش از هموار کردن رنج سفری دراز به بیت المقدس واجب می نماید یهودیان اروپا را که بازماندگان کشندگان خداوند ما، مسیح هستند، به قتل رسانند''.
فرمانده سپاهیان صلیبی نیز اعلام کرد که انتقام خون عیسی (ع) را از یهودیان خواهد گرفت و یک تن از ایشان را بر روی زمین زنده نخواهد گذاشت. در مورد علت یهود آزاری و قتل عام یهودیان در اروپا بحث های زیادی شده است. بعضی از افراد، این پدیده را ناشی از وقوع بلایای طبیعی در اروپا نظیر طاعون یا مرگ سیاه و انتساب جاهلانه سرمنشاء این بلایا به یهودیان، دانسته اند بعضی دیگر انزوای یهودیان در اوج تفکرات ناسیونالیستی در اروپا و اینکه یهودیان خود را به صورت قوم برگزیده' تصور می کردند، را عامل اذیت و آزار ایشان توسط وطن پرستان افراطی آلمانی، فرانسوی و... دانسته اند. اما ظاهرا یکی از علل اصلی این پدیده، رفتارهای یهودیان در کشورهای غربی بوده است. یکی از خصلت های اصلی یهودیان جمع آوری مال و ثروت از راههای نامشرع خصوصا ربا بوده است. به صورتی که یهودیان در قرون وسطی بر تجارت اروپا تسلط یافتند و کلمه یهودی در غرب مترادف کلمه تاجر شده بود. اینگونه رفتارهای فرصت طلبانه یهودیان باعث شده بود که بسیاری از مردم، کینه خاصی از یهودیان در دل داشته باشند و در موقع مناسب، انتقام خود را از این قوم بگیرند. به این ترتیب عامه ی اهل اروپا که در دوران جنگ های صلیبی بر ضد کافران (غیر مسیحی) به هیجان آمده بودند به خصومت یهود نیز برخاسته و آنها را طعمه هلاک ساختند.
این جنبش ضد یهود از آلمان شروع شد و اولین کشتارهای جمعی در آنجا به وقوع پیوست و از آن کشور به دیگر ممالک اروپا سرایت کرد. در سال 1290 ایشان را از انگلیس، در سال 1394 از فرانسه و سپس از اسپانیا اخراج کردند. به این ترتیب یهودیان به سرزمینهای اطراف پراکنده شدند و بعضی که در کشورهایی نظیر ایتالیا، آلمان و فرانسه باقی مانده بودند در محله های خاصی از شهر به نام گستو یا گتو Ghetto محصور و برای آنها محدودیت زیادی در نظر گرفته شد. همچنین بسیار اتفاق مى افتاد که مسیحیان آنان را به زور به آیین خود در مى آوردند. این گونه افراد در ظاهر مسیحى مى شدند، ولى در باطن یهودى مى ماندند و تعبیر یهودیان مسیحى نما (Marranos) به چنین افرادى دلالت دارد که در اصطلاح یهودیان ایران، آنوس خوانده مى شوند.
تفاوت اوضاع یهودیان در ممالک مسیحی و مسلمان
بر خلاف ممالک اسلامی که یهودیان در آنجا با صلح و آرامش زندگی می کردند، در ممالک مسیحی وضعیت به گونه ای دیگر بود در طول این دوره یهودیان ممالک مسیحی هیچ گاه آرامش نداشته، سخت ترین فشارها و شکنجه ها را تحمل می کردند. نویسنده ای یهودی درباره اوضاع یهودیان ممالک مسیحی می گوید: «هنگامی که کلیسای مسیحی قوی تر شد، در روابط بین یهودیان و مسیحیان تغییراتی حاصل گردید. در رأس کلیسا، سرپرست مذهبی مسیحیان به نام پاپ قرار داشت. پاپ به وسیله کاردینال ها که به شاهزادگان کلیسا معروف بودند، انتخاب می شد. هر قسمت از اروپا تحت تسلط مذهبی یکی از این کاردینال ها قرار داشت، و اسقف ها و کشیش ها زیر دست او خدمت می کردند. پاپ در رأس تمام این تشکیلات قرار داشت. کلیسا ادعا می کرد که تمام قانون گزاران، شاهان و امپراطوران پیش از اینکه شروع به کار کنند باید مورد تأیید پاپ قرار گیرند. شاهان برای اینکه از طرف پاپ تبرک شوند، حاضر بودند که تمام دستورات او را انجام دهند. درباریان شاه و نجبا و شوالیه ها هم مجبور بودند کلیه فرامین کلیسا را اطلاعت نمایند. در نتیجه پاپ، در اروپا قدرت سیاسی زیادی به دست آورد و بین کلیسای رومی و دولتهای اروپا و به خصوص دولتهای غربی همبستگی محکمی پدیدار گردید. کاتولیکهای اروپای شرقی چندان روابط محکمی با کلیسای روم نداشتند و در قرن یازدهم میلادی خود را زیر سلطه مذهبی پاپ خارج کردند، و کلیسای ارتدوکس و یا گروه مسیحیان ارتدوکس یونان و سوریه و بعضی از کشورهای کوچک اروپای شرقی را تشکیل دادند.
ولی کلیسای کاتولیک اروپای شرقی نیز با حکومتهای ملی وابستگی کامل داشت. کلیسای کاتولیک به پیروان خود تعلیم می داد که هر کسی مسیحی نیست تبهکار و شریر است و باید مجازات شود. کشیش ها و راهبان کوشش می کردند یهودیان را وادار به تغییر مذهب نمایند. آنها تصور می کردند که با این عمل خود روح یهودیان را نجات خواهند داد. در مواردی که موفق نمی شدند یهودیان را مسیحی کنند، قوانین ظالمانه ای علیه آنها وضع می کردند. منجمله یهودیان حق نداشتند مالک زمین باشند. به آنها اجازه داده نمی شد که کارمند ادارات دولتی باشند و یا به بعضی از انواع تجارت بپردازند. قانون از آزادی آنها حمایت نمی کرد و زندگی ایشان همواره در خطر بود. در اواخر قرن یازده میلادی، هنگامی که جنگهای صلیبی شروع شد قوانین مذکور شکل غیر انسانی تری به خود گرفت. یهودیان با وضعی وحشیانه و تصور ناپذیر مورد آزار و شکنجه قرار می گرفتند. نتیجه این تبعیضات این بود که یهودیان مجبور می شدند کارهایی را پیشه کنند که مسیحیان به اشتغال به آن تمایل نشان نمی دادند. مسیحیان در هر شغلی که کار می کردند برای خود اتحادیه ای داشتند مثلا نجارها یا کفاشان و غیره هر کدام اتحادیه ای تشکیل می دادند، ولی یهودیان را به این اتحادیه ها راه نمی دادند. چون یهودیان حق اشتغال به تجارت یا انواع صنایع را در جهان مسیحی نداشتند، روز به روز فقیرتر و بیچاره تر می شدند.»
نصب وصله زرد بر سینه یهودیان
کلیسای کاتولیک رومی، آزار و شکنجه یهودیان را کافی نمی دانست، و از این جهت به عملیات شرم آور دیگری هم دست زد در سال 1215 میلادی، پاپ اینوسانت سوم حکمی صادر کرد که تمام یهودیان باید بر روی سینه و پشت لباس خود وصله ای بدوزند. چون این وصله از پارچه زرد تهیه شده بود، آن را «وصله زرد» می نامیدند، و گاهی هم به آن «وصله رسوایی» می گفتند. نصب وصله زرد بر سینه یهودیان برای آن بود که آنان مورد تحقیر قرار گیرند، و امید می رفت که مسیحیان با اشخاص زبونی که این نشان را بر سینه داشتند، کاری نداشته باشند. یهودیان جز دوختن وصله زرد بر سینه خود چاره ای نداشتند. به محض اینکه کسی آنها را می دید، به آنها حمله می کرد. یهودیان برای آنکه از حمله دشمنان خود که گاهی منجر به قتل می شد محفوظ بمانند، شانه های خود را به جلو خم می کردند، به این امید که وصله آنان دیده نشود و مردانی که حاضر نبودند از ایمان خود دست بردارند، و از اینکه جان خود را در راه مذهب خویش فدا کنند امتناع نداشتند، مجبور بودند که هنگام راه رفتن در کوچه ها سر فرود آورند و پشت خود را خم کنند.
پس از نصب وصله زرد بر سینه یهودیان، کلیسای مسیحی به کتاب تلمود حمله کرد، و بهانه اش این بود که این کتاب پر از کینه و نفرت نسبت به مسیحیان است. آنها می گفتند که تلمود، دزدیدن مال مسیحیان و حتی کشتن آنها را برای یهودیان مباح کرده است. در حالی که مسیحیان خود مرتکب اعمال زشت و نفرت آوری می شدند، نسبت دادن این نوع کارها از طرف کلیسا به یهودیان، مسخره و دردناک بود. اعضای کلیسا نمی توانستند بفهمند که چرا یهودیان تا این حد به مذهب خود بستگی دارند. آنها می دیدند که یهودیان با علاقه و عشق فراوان غرق در مطالعه تلمود می شوند، و با پیروی از تعلیمات آن برای خویش آرامش روح و راحتی فکر به دست می آوردند. از این جهت مسیحیان خشم و غضب خود را متوجه کتاب مقدس تلمود نمودند، و امیدوار بودند که با نابود ساختن این کتاب بتوانند اساس مذهب یهود را که تا آن زمان موقع استوار مانده بود متزلزل و خراب کنند.
نتیجه این تصمیم آن بود که یهودیان فرانسه مجبور شدند نسخه های تلمود را که با آن همه علاقه مطالعه می نمودند تحویل دشمنان خود بدهند. کتابهای مقدس و قیمتی تلمود را در میدان های عمومی شهرها و در جلو چشمان حسرت بار یهودیان دل شکسته می سوزانیدند و آنها مجبور بودند که این منظره تأسف آور را تماشا کنند. تعلیمات دانشمندان بزرگ یهود، تفسیرهای عالی، گفتارهای خردمندانه و تمثیلات حکمت آمیز و داستانها و قصه های زیبایی که از آنها به یادگار مانده بود، همه پاره پاره شد و در آتش سوخت و نابود گشت. مسیحیان، به طور عام، و کلیسای کاتولیک روم، به طور خاص، تبلیغ می کردند که هرکس مسیحی نیست، استحقاق برخورداری از حقوق شهروندی را ندارد و حتی باید مورد آزار و اهانت قرار گیرد و از تمامی موقعیت های اجتماعی محروم شود. اما جالب آنکه در همین حال، یهودیان ساکن در سرزمین های مسیحی نشین همچنان به کار صرافی و رباخواری اشتغال داشتند و ازاین طریق به تحصیل ثروت (و البته وابسته کردن معیشت مردم به خود) و انباشته کردن پول مشغول بودند و به این خصیصه، شهرت داشتند!
ظهور نخستین بانکها و موسساتی که به اشخاص و دولتها پول قرض می دادند، توسط همین جماعت یهودیان صورت پذیرفت، چنانکه در روزگار ما نیز اغلب مراکز و موسسات پولی و تجاری دنیا در دست یهودیان است. در اینجا به خودی خود این سوال به ذهن متبادر میشود که چگونه ممکن است یهودیان سخت تحت آزار و محدودیت های تحمیل شده از ناحیه مسیحیان باشند اما درهمان حال بسیاری از سررشته های اقتصاد و معیشت همین مردم در اختیار آنها باشد و امروزه نیز میوه سرمایه گذاری های کلان مادی و معنوی خود در طول این قرون را برداشت کنند؟ در منابع تاریخی حتی گفته شده است محدودیت های وضع شده برای یهودیان، بدانجا رسید که مسیحیان در قرون وسطی، محله های خاصی را برای سکونت یهودیها در نظر می گرفتند و این محلات تا اواخر قرن هیجدهم نیز وجود داشت. بنا به ادعای منابع، نام این محلات را «گتو» (getto) گذاشته بودند و در بسیاری از موارد، وضعیت ظاهری این محلات تفاوت محسوسی با دیگر نقاط شهرها داشت.
منـابـع
حسین توفیقی- آشنایی با ادیان بزرگ- بخش یهود
ویل دورانت- تاریخ تمدن- ترجمه صارمی، پاینده و طاهری- نشر آموزشی انقلاب اسلامی 1371
عبدالرحیم سلیمانی اردستانی- یهودیت- انجمن معارف اسلامی ایران- انتشارات آیت عشق
دن کوهن شرباک- فلسفه یهودی در قرون وسطا- مترجم علیرضا نقدعلی- ناشر: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- تاریخ نشر: 1383
حسین کلباسی- مقاله یهودیت یونانی- پایگاه اطلاع رسانی زمانه- مجله زمانه- شماره 39
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها