نقش معاد در عبث نبودن خلقت
فارسی 3379 نمایش | یک سلسله آیات در قرآن کریم هست و مضمون آنها این است که قرآن با تعبیرات تقریبا چهارگانه ای که در این زمینه هست، مسأله عبث و بیهودگی در خلقت را نفی می کند. گاهی تعبیر قرآن این است که خلقت عبث نیست و گاهی تعبیر این است که لعب و بازی نیست و ما لاعب نیستیم، گاهی تعبیر این است که لهو نیست و گاهی تعبیر قرآن این است که اساس خلقت بر باطل نیست، به حق است. آنگاه همه اینها را که بیان می کند، در توجیه اینکه خلقت بر عبث نیست، بر باطل نیست، لعب نیست، لهو نیست، همان چیزی را ذکر می کند که ما امروز "معاد" می نامیم و خود قرآن با تعبیرات دیگر بیان کرده است. جامعترین تعبیرات قرآن این است که بازگشت همه چیز به سوی خداست. کأنه این (طور) است که اگر بازگشت اشیاء به سوی خدا نباشد، اگر اشیاء به سوی خدا برنگردند، این خلقت اساسا عبث است، باطل است، پس لعب است، لهو است، که این در واقع استدلال از عرض بوجود خداوند بر معاد است.
و بعضی از آیاتی که در همین زمینه است استدلال از معاد است بر نبوت، بر عکس آنچه که معمولا از نبوت بر معاد استدلال می کنند و می گویند باید معاد باشد تا تشریع و تکلیف که به وسیله انبیاء بیان شده است لغو از آب در نیاید، مثل اینکه ما می گوییم قانون جزایی که یک امر قراردادی ماست باید ضامن اجرایی داشته باشد، می گوییم باید جهان دیگری باشد تا مسأله تکلیف موضوع پیدا کند، بر عکس، از بسیاری از آیات قرآن می توان استفاده کرد که چون بازگشت مردم به سوی خداست و این واقعیت وجود دارد، پس نبوتی باید باشد که مردم را به آنچه که هست ارشاد و هدایت کند، یعنی معاد را مبنا برای نبوت قرار می دهد، نه نبوت را مبنا برای معاد.
عمده این است که باید بحث کنیم که به چه بیانی اگر بازگشت اشیاء به سوی خدا نباشد خلقت عبث، باطل و بیهوده است؟ ممکن است کسی بگوید: نه، ما خدا را قبول داریم، خدا هست، خدا هم عالم را خلق کرده و آخر و نهایت خلقت هم همین است که الان ما داریم می بینیم، بنای عالم بر همین است که اشیائی بیایند، معدوم و نیست شوند و بکلی از صفحه عالم محو شوند و باز اشیاء دیگری بیایند و اشیاء دیگری و... چه به این شکل بگوییم که اشیاء به تمام معنا معدوم می شوند و اشیاء دیگری می آیند یا بگوییم شکل و صورت اشیاء معدوم می شود ولی ماده و پایه اشیاء ثابت است، به هر حال دیگر مسأله معاد و بازگشت به سوی خدا نیست، این اشیاء همه اشیاء موقتی هستند، همین موقت ها موجود باشند، چرا لغو باشد؟ همین گیاه ها و جمادها و حیوان ها و انسان ها یک مدت محدودی باشند. مسلما این مبحث به همان مبحث معروف غایت و غایات مربوط می شود، یعنی اینکه قرآن می گوید اگر بازگشت به سوی خدا نباشد خلقت عبث است، می خواهد بگوید اگر آن غایت وجود نداشته باشد خلقت عبث است. از خود آیات قرآن هم این مطلب را می شود فهمید که معاد غایت خلقت است، این به سوی اوست و اگر او نباشد این، یک مقدمه ای است که نتیجه نداشته باشد.
منـابـع
مرتضی مطهری- معاد- صفحه 86-85
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها