نظرات مختلف درباره فلسفه وجودی حروف مقطعه در قرآن
فارسی 2356 نمایش |این سؤال از همان صدر اسلام برانگیخته شده است و نظریات زیادی در این باره اظهار گردیده و می توان گفت نظر قاطعی هنوز پیدا نشده است.
بعضی را عقیده بر آن است که اینها یک سلسله رموزی است میان گوینده و شنونده یعنی بین خدا و پیامبر مطالبی و معارفی بوده که از سطح فکر عامه مردم فراتر قرار داشته است و به علت اینکه مردم ظرفیت شنیدن آن را نداشتند، به طور صریح بیان نگردیده و به صورت رمز رد و بدل شده است. چنانکه این مطلب در میان دو فرد انسان نیز رایج است، هنگامی که شخصی نمی خواهد مطلب را همه بفهمند با رمز با شنونده مورد نظر خودش گفتگو می کند.
نظریه دیگر این است که اینها اسمهای قرآن و یا نامهای سوره هایی است که در اول آنها آمده اند. یعنی نام سوره بقره که الم در اول آن آمده همان الم است و نام سوره طه همان طه است.
نظر دیگر این است که اینها سوگند است. قرآن همچنانکه به سایر مظاهر خلقت سوگند یاد کرده است، به خورشید، به ماه، به ستارگان، به روز، به شب، به نفس انسانی، همچنین به حروف الفبا نیز سوگند خورده است. پس معنی الف – لام – میم، این است که به الف و لام و میم سوگند.
نظریه دیگر این است که این حروف اشاره به اعجاز قرآن است. با این بیان که: حروف الفبا که مجموعا در زبان عربی 28 حرف است، در هر حال حروف الفبا که به منزله ماده های اولیه ساختمان سخن است و در اختیار همه است؛ ولی آیا همه می توانند سخن عالی بگویند؟
خیر. اینها درست مانند نخ و پودی است که در دست همه بافنده هاست ولی آیا از نظر هنری همه یک طور بافته تحویل می دهند؟! خیر.
قدرتها، و هنرهای سخنوری از ترکیب همین حروف پدید می آید، کتابها، مقاله ها، قصیده ها و غزل ها همه بافته شده این حروفند، در حالی که از نظر مراتب و درجات تفاوت از زمین تا آسمان است.
قرآن با ذکر این حروف به عنوان حروف نمونه الفبا در حقیقت می خواهد مواد اولیه آیات قرآن را عرضه بدارد که ایها الناس! قرآن از ماده دیگری ساخته نشده که بگویید اگر آنها را ما هم در اختیار داشتیم مثل قرآن را می ساختیم و این خود بیانگر اعجاز عظیم قرآن است که به وسیله یک شخص درس نخوانده و درسه نرفته، بافتی و سخنی به وجود آورد که هیچکس قادر به مبارزه به مثل نباشد.
مطلب دیگر اینکه زمانی یک مرد مصری که دانشمند کامپیوتر بود؛ روی چهارده سوره ای که با این حروف آغاز شده است محاسبه دقیق کرد و به این نتیجه رسید که در هر یک از این سوره ها این حروف نسبت به حروفی که در تمام آن به کار رفته است نقش بیشتری دارند مثلا الف – لام – میم در سوره بقره نسبت به همه حروف دیگر در بافت آن نقش بیشتری دارند و این نسبت به قدری دقیق است که مغز بشری نمی تواند حساب کند چون گاهی کسرها به جایی می رسند که جز با کامپیوتر نمی توان به حساب درآورد.
احتمال دیگر اینکه: بحثی از قدیم تا به حال مطرح است که در نظام هستی اول چه بوده است؟ یعنی مقدم چیست و مؤخر کدام است؟ که به طور کلی در جواب این سؤال دو نظر ابراز گردیده؛ برخی می گویند اول کلمه و سخن بوده و مقصودشان این است که اول اندیشه و فهم و درک بوده است زیرا کلمه و سخن نمایانگر اندیشه هستند و سپس ماده پیدا شده. نظر دوم عقیده کسانی است که به تقدم ماده قائلند یعنی می گویند اول ماده و طبیعت پدید آمده است و پس از تکامل ماده تدریجا فهم و شعور و درک پیدا شده است و سپس کلمه و سخن.
از این دو نظریه، گویا قرآن اولی را پذیرفته زیرا وقتی می خواهد داستان خلقت را بیان کند می فرماید: «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون؛ فرمان او چنین است که وقتی اراده کند چیزی را همینکه بگوید باش، او می باشد.» (یس/ 82) یعنی اول قول است و سپس سایر مخلوقات.
البته ناگفته پیداست که قول در اینجا تنها به معنای لفظ؛ هوا و صوت نیست، بلکه معنای جامعتر و کاملتری دارد. به نظر می رسد که خداوند با این حروف مقطعه؛ نحوه شروع کار خودش را بیان می فرماید یعنی قول، سخن و اندیشه، بر ماده، جسم و طبیعت تقدم دارد.
ولی بالاخره حروف مقطعه از متشابهات قرآن است، به خصوص اگر نظر اول را بپذیریم و بگوییم که اینها رموزی است بین خدا و پیغمبر.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن- جلد 1 و 2 صفحه 127-123
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها