مشاهیر فرقه ماتریدیه (قرون ده و یازده هجری)
فارسی 8520 نمایش |مکتب ماتریدیه بسیار گسترده است و دانشمندان بى شمارى از آن پیروى کرده اند. به ناچار در این نوشتار دست به گزینش زده و از قرن چهارم هجرى، که عصر ظهور و تأسیس مکتب ماتریدیه است، تا قرن چهاردهم هجرى، در هر قرن به تعداد انگشت شماری از اندیشمندان این نحله را، آن اشاره می کنیم. در اینجا و در قسمت چهارم به مشاهیر فرقه ماتریدیه در قرون10 و11هجری اشاره می شود.
مصلح الدین کستلى (ف. 901)
قاضى مصلح الدین مصطفى بن محمد قسطلانى معروف به کستلى، از عالمان و متکلمان برجسته حنفى دوره خلافت عثمانى است. وى در بسیارى علوم، از جمله علوم عقلى و فلسفى مهارت داشت و بر کتاب قانون و شفاى ابن سینا کاملا مسلط بود. به گفته خودش کتاب شفا را هفت مرتبه از آغاز تا انجام خوانده بود. او منزلت اجتماعى خاصى داشت و سلطان محمد خان فاتح (متوفاى 886) به وى بسیار علاقه مند بود، چنان که او را بر مسند قاضى عسکر نشاند و هنگامى که مدارس هشتگانه را بنا نهاد، یکى از آنها را به کستلى واگذاشت.
کستلى نزد مولى خضربیک، عالم حنفى معروف زمان خویش، تحصیل کرد، و همانند احمد خیالى رومى، دیگر شاگرد مولى خضربیک، معید درس استاد خود بود. سلسله استادان وى از طریق مولى خضربیک به محمد ابن ارمغان و سپس به محمد بن حمزه فنارى و سرانجام به اکمل الدین بابرتى مى رسد. مولى خضربیک، استاد کستلى، وى را بسیار دوست مى داشت و او را عقل سلیم لقب داده بود و در بسیارى موارد مسائل را به وى ارجاع مى داد و او را رسما دستیار خود قرار داده بود. کستلى در حوزه تألیف و تدوین نیز دستى داشت و آثارى پدید آورد. برخى از این تألیف ها مستقل، و برخى شرح و حاشیه بر دیگر کتاب ها هستند. (گویى از حدود قرن هفت به این سوى، حاشیه نویسى و شرح کردن متون پیشینیان در حوزه هاى علمى مسلمانان یک رسم رایج بوده است.) از جمله آثار او مى توان به تعلیقة على مقدمات الاربع من التلویح فى الاصول، رسالة فى تفسیر آیة فسحقا لاصحاب السعیر، رسالة فى جهة القبلة، رسالة فى سبع اشکال المواقف، شرح رسالة سبع اشکال المواقف، حاشیه بر شرح المواقف جرجانى، حاشیه بر شرح العقائد العضدیة جرجانى، حاشیه بر المواقف ایجى، و دو حاشیه بر شرح العقائد النسفیه تفتازانى که اثر اخیر از مهم ترین آثار ماتریدیان است و معمولا از متون درسى کلام ماتریدیان به شمار مى آید. کستلى به سال 901 درگذشت.
کمال الدین قره کمال (ف. 920)
کمال الدین اسماعیل بن بالى قرابانى رومى، مشهور به قره کمال، از بزرگان ترکیه عثمانى و معاصر سلطان بایزیدخان است. قره کمال نزد خیالى رومى و دیگر عالمان ترکیه عثمانى درس آموخت، و دریکى از مدارس هشتگانه شهر ادرنه مشغول تدریس شد. او در این دوران با عبدالرحمن بن مؤید، که قاضى شهر بود، در برخى مسائل علمى اختلاف نظر داشت و هنگامى که ابن مؤید عهده دار منصب قاضى عسکر شد، قره کمال را از مقام تدریس عزل و روزانه هفتاد درهم عثمانى براى وى مقررى تعیین کرد. از آن پس، قره کمال خانه نشین شد و تا آخر عمر به علم و عبادت مشغول بود. قره کمال، آثار فراوانى بر جاى نهاد که تقریبا همگى حاشیه اند. از آن جمله مى توان به حواش على الکشاف، حواش على تفسیر القاضى البیضاوى، حواش على شرح الوقایة نوشته صدرالشریعه محبوبى، حواش على شرح المواقف نوشته سید میرشریف، و از همه مهم تر حواش على حاشیة شرح العقائد النسفیة اثر استادش خیالى رومى اشاره کرد. قره کمال به سال 920 از دنیا رفت.
ابن کمال پاشا (ف. 940)
قاضى شمس الدین شیخ الاسلام احمد بن سلیمان، معروف به ابن کمال پاشا، از عالمان بزرگ حنفى ماتریدى دوره ترکیه عثمانى و معاصر سلطان سلیم خان است. ابن کمال در علوم مختلف سرآمد بوده و مقامات علمى و اجتماعى فراوانى داشته است. وى نزد مولى لطفى و مصلح الدین کستلى علم آموخت و سپس در شهر ادرنه به تدریس پرداخت و پس از آن در همین شهر بر کرسى قضاوت نشست.
روابط وى با سلطان سلیم خان عثمانى بسیار خوب بود، وسلطان وى را به سمت قاضى عسکر گماشت. قاضى ابن کمال پاشا به قاهره سفر کرد و با عالمان بزرگ مصر به بحث و مناظره پرداخت. فصاحت کلام وى علماى مصر را به شگفتى واداشت و همگان به فضل و بزرگى وى اعتراف کردند. ابن کمال پاشا افزون بر مقام قضاوت عسکر، به سال 932 و پس از درگذشت علاءالدین على جمالى، مفتى قسطنطنیه، بر مسند علاءالدین نیز نشست و تا 940 که سال درگذشت اوست، مفتى این شهر بود.
ابن کمال پاشا به زبان هاى فارسى، ترکى و عربى مسلط بود و در علوم گوناگونى همچون فقه و تفسیر و تصوف و ادب تبحر داشت و به خاطر همین مقام علمى کم نظیر او را «مفتى الثقلین» مى خواندند. از حیث مقام علمى وى را در بلاد روم، با جلال الدین سیوطى در بلاد مصر مقایسه کرده اند و در این مقایسه بسیارى از حنفیان همچون لکنوى، کمال پاشا را دقیق النظرتر و نیکو فهم تر از سیوطى مى شمارند، هر چند برخى نیز سیوطى را مقدم بر وى مى دانند. ابن کمال پاشا تألیف و تدوین هاى پرشمارى داشته است و حاجى خلیفه در کشف الظنون بیش از پنجاه اثر، و اسماعیل حقى حدود سیصد اثر به وى نسبت داده اند، که از آن جمله مى توان به التجوید فى علم الکلام، التجرید فى شرح التجوید، تجرید التجرید، اشاره کرد. ابن کمال پاشا به سال 940 در قسطنطنیه درگذشت.
ملاعلى قارى (ف. 1014)
نورالدین ابوالحسن على بن سلطان محمد هروى، معروف به ملاعلى قارى، ازبزرگان متأخر حنفى ماتریدیه است که در جهان اهل سنت اهمیت فراوانى دارد. ملاعلى قارى در هرات (افغانستان) به دنیا آمد، و در حوزه علمى هرات نزد معین الدین على بن حافظ هروى ترتیل قرآن را آموخت و آن را حفظ کرد. اما بر اثر ناآرامى هاى داخلى و آشوب در شهر هرات، عده اى از علماى اهل سنت مجبور شدند شهر را ترک کنند. گروهى از این عالمان به مکه هجرت کردند که ملاعلى قارى نیز از آن جمله بود.
ملاعلى قارى در مکه ماندگار شد و به فراگیرى علوم مختلف پرداخت و نزد بسیارى از عالمان این شهر دانش آموخت. وى قرائات سبعه قرآن را از شیخ سراج الدین عمر یمنى شوافى، و حدیث را نزد استادانى مانند زین الدین عطیة بن على سلمى، على حسام الدین، شهاب الدین احمد بن محمد، معروف به ابن حجر هیثمى، و عبدالله سندى، و خوشنویسى را نزد حمدالله آماسى فرا گرفت. ملا على قارى منزلت علمى والایى داشت و در علوم گوناگون، از جمله فقه، حدیث، کلام، تصوف و تفسیر، استاد زمان و از مشاهیر دوران بود و حتى وى را از احیاگران دین در رأس هزاره نخست آن دانسته اند. قارى به ویژه در علوم قرآن و به خصوص در فنون قرائات استاد بود و به همین جهت وى را «قارى» لقب داده اند.
از دیگر مهارت هاى ویژه وى حدیث بود و مى توان وى را از متکلمانى دانست که گرایش هاى حدیثى فراوانى داشته است. در این بعد از شخصیت وى شاید نتوان تأثیر محیط حدیث گراى مکه را نادیده گرفت. چه بسا همین محیط سبب شده است وى، برخلاف بسیارى ماتریدیان و متکلمان پیش از خود که به ابن قیم و ابن تیمیه بسیار بدبین بودند، به آن دو ارادتى داشته باشد. بنابراین ملاعلى قارى از عالمان به نام حنفى ماتریدى است که از زمان وى به بعد، جریان کلامى ماتریدى به اهل حدیث و سلفیان نزدیک مى شود؛ اما چنان که خواهیم دید، افراط بیش از حد وهابیان در تهاجم به دانشمندان و فرقه هاى کلامى موجب شد تا باز هم فاصله ماتریدیان از آنان زیاد شود.
ملاعلى قارى در حوزه تدریس و تدوین بسیار کوشا بود. افراد پرشمارى نزد وى دانش آموخته اند که از آن جمله مى توان به سلیمان بن صفى الدین یمانى، عبدالرحمن بن عیسى مرشدى، و عبدالقادر بن محمد طبرى اشاره کرد. همچنین وى آثار فراوانى خلق کرد؛ چنان که بیش از 150 اثر به وى نسبت داده اند و از آن جمله مى توان به شرح الفقه الاکبر منسوب به ابوحنیفه، شرح الشفا، المرقاة شرح المشکاة، ضوءالمعالى فى شرح بدء الامالى اشاره کرد. گفته اند وى هر سال یک کتاب مى نوشته و با حق التألیف آن، هزینه سالانه اش را تأمین مى کرده است. ملاعلى قارى در شوال سال 1014 در مکه درگذشت و در معلاة به خاک سپرده شد.
کمال الدین بیاضى (ف. 1097)
قاضى کمال الدین احمد بن حسن بن سنان الدین بیاضى رومى از دانشمندان بزرگ ماتریدیه متأخر است و شهرت ویژه اى دارد. او اصالتا اهل بوسنى بود و تحصیل را نزد پدر آغاز کرد و نزد عالمانى چون یحیى المنقارى دانش آموخت. سپس همراه پدر به مکه رفت. پدرش در آنجا منصب قضاوت داشت. کمال الدین در مکه از محفل درس شمس الدین بابلى، و از همه مهم تر، محمد بن على بابلى معروف به «ملاچلبى» در علوم مختلف بهره برد. سپس به سرزمین اصلى خود بازگشت و در دربار خلافت عثمانى قرب و منزلت فراوانى یافت و محفل درس بسیار پررونقى تشکیل داد. وى هم زمان با فعالیت هاى علمى، با حکومت عثمانى نیز همکارى داشت و مدتى طولانى امر قضاوت را بر عهده گرفت. بیاضى در این مقام به حسن سیره و قاطعیت در حکم مشهور گردید و در سال 1075 منصب قضاوت حلب نیز به وى واگذار شد و در این مقام نیز موفقیت فراوان به دست آورد؛ اما به دلایلى نامعلوم از حلب به روم بازگشت و در شهر بروسا بر کرسى قضاوت نشست.
در سال 1083 منصب قضاوت مکه را به وى سپردند و او ضمن آنکه با موفقیت به این امر مى پرداخت، محفل درسى نیز تشکیل داد. سپس از مکه به دمشق، و از آنجا به روم رفت و سرانجام به مقام عالى قضاى عسکر که مقام ریاست قوه قضائیه حکومت عثمانى بود، نایل آمد، و تا سال 1097 که درگذشت در این مقام بود. کمال الدین بیاضى، چنان که از لا به لاى کتاب اشارات المرام او نیز پیداست، عالمى ژرف اندیش بوده است و ماتریدیان پس از وى مقام علمى او را بسیار ارج مى نهند؛ چنان که استاد محمد زاهد کوثرى، از متأخران ماتریدیه، در مقدمه کتاب اشارات المرام مى نویسد: «به واقع علامه بیاضى کسى است که خداوند وى را با آگاهى گسترده و دقت در مسائل، و قدرت بیان آشکار و ذهنى وقاد و... کرامت بخشید، به گونه اى که با مطالب استوار خود که در آن اقوال پیشوایان دو فرقه اشعریه و ماتریدیه را نقل مى کند تا حقیقت در مسائل مورد اتفاق و اختلاف این دو فرقه براى خواننده کاملا آشکار گردد، دل ها را شفا و آرامش مى دهد.»
از کمال الدین بیاضى دو کتاب مهم در علم کلام به یادگار مانده است که هر دو کتاب نزد ماتریدیان ارزش و اعتبار فراوان دارد. این دو کتاب عبارتند از اصول المنیفة للامام ابى حنیفه و اشارات المرام من عبارات الامام. وى در هر دو کتاب مطالب اعتقادى گوناگون و پراکنده اى را که از ابوحنیفه نقل شده، گردآورده است. سپس آنهارا به سبک کتب کلامى پیشرفته نظام داده وبه شرح آنها مى پردازد. نگارنده دراین تحقیق کتاب اخیررا دراختیار داشته که با مقدمه استاد محمد زاهد کوثرى و پیشگفتار و تحقیق یوسف عبدالرزاق، مدرس دانشکده اصول الدین دانشگاه الازهر، به سال 1368 در مصر چاپ شده است.
ملاعبدالحکیم سیالکوتى (ف. 1067)
عبدالحکیم بن شمس الدین محمد سیالکوتى، از دانشمندان مهم ماتریدى است که در شهر سیالکوت (در ایالت پنجاب پاکستان کنونى) متولد شد. او بر علوم مختلف از جمله فقه و اصول و منطق و کلام احاطه داشت. هرچند از حیات علمى و اجتماعى و نیز از استادان و شاگردان او اطلاعات زیادى به دست نیست، مى توان گفت وى از بزرگان حنفیان است و آثار ارزنده اى از خود بر جاى نهاده است که بیشتر آنها حاشیه اند. از جمله این آثار مى توان به حاشیه وى بر شرح العقائد النسفیة تفتازانى، حاشیه بر حاشیة شرح العقائد النسفیة خیالى رومى، حاشیة على انوار التنزیل للبیضاوى، حاشیة على شرح المواقف للجرجانى، حاشیه بر شرح دوانى بر المواقف، و الدرة الثمینة فى اثبات واجب تعالى اشاره کرد. سیالکوتى به سال 1067 درگذشت.
منـابـع
سیدلطف الله جلالی- تاریخ و عقاید ماتریدیه- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1386ش
غلامحسین ابراهیمى دینانى- «کلام ماتریدى»- مجله کیهان فرهنگى- شماره 130ـ131
ایوب على- «ماتریدیه»- ترجمه غلامرضا اعوانى
م. م. شریف- تاریخ فلسفه در اسلام- جلد 1- ترجمه نصرالله پورجوادى- تهران- مرکز نشر دانشگاهى
ویلفرد مادلونگ- مکتب ها و فرقه هاى اسلامى در سده هاى میانه- ترجمه جواد قاسمى- آستان قدس- مشهد- 1375 ش.
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها