کیفر سبک شمردن دستورات الهی و دشمنی با اهل بیت

فارسی 4114 نمایش |

کیفر کسى که از راه خطا به خدا تقرب جوید
«عن إسحاق بن غالب عن أبی عبد الله ع قال عبد الله حبر من أحبار بنی إسرائیل حتى صار مثل الخلال فأوحى الله عز و جل إلى نبی زمانه قل له و عزتی و جلالی و جبروتی لو أنک عبدتنی حتى تذوب کما تذوب الألیة فی القدر ما قبلت منک حتى تأتینی من الباب الذی أمرتک؛ اسحاق بن غالب نقل مى کند که امام صادق (ع) فرمود: یکى از علماى بزرگ بنى اسرائیل، به حدى خدا را عبادت کرد که مانند خلال، ضعیف و باریک شد. خداوند از طریق وحى به پیغمبر آن زمان فرمان داد که به او بگو: بعزت و جلال و جبروتم سوگند که: اگر آنقدر مرا عبادت کنى که آب شوى -بدانسان که پیه (در اثر حرارت) در دیگ ذوب مى شود- (این اطاعت و عبادت) از تو پذیرفته نخواهد شد مگر آنکه از همان راهى که من دستور دادم به سوى من بازآئى»

کیفر کسى که دستورات الهى را سبک بشمارد
«عن عبد الله بن میمون عن أبی عبد الله ع قال إیاکم و الغفلة فإنه من غفل فإنما یغفل عن نفسه و إیاکم و التهاون بأمر الله عز و جل فإنه من تهاون بأمر الله أهانه الله یوم القیامة؛ عبدالله بن میمون از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: شما را از غفلت بر حذر مى دارم، زیرا کسى که چنین کند به زیان خود تن در داده است و شما را بر حذر مى دارم از اینکه دستور خداوندى را سبک بشمارید، زیرا کسى که چنین کند خداوند در روز قیامت او را خوار و ناچیز گرداند».

کیفر کسى که با خاندان رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم دشمنى کند
1- «عن محمدبن مروان عن أبی عبد الله ع قال قال رسول الله ص من أبغضنا أهل البیت بعثه الله عز و جل یهودیا قیل یا رسول الله ص و إن شهد الشهادتین قال قال نعم إنما احتجب بهاتین الکلمتین عند سفک دمه أو یؤدی إلی الجزیة و هو صاغر ثم قال من أبغضنا أهل البیت بعثه الله یهودیا قیل و کیف یا رسول الله قال إن أدرک الدجال آمن به؛ محمدبن مروان از امام صادق (ع) روایت کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: کسى که با ما، اهل بیت، دشمنى بورزد، خداوند او را به دین یهود برانگیزد، پرسیدند: اى رسول خدا! حتى اگر شهادتین را بگوید (به یگانگى خدا و نبوت شما گواهى دهد)؟! فرمود: با این دو شهادت تنها از ریختن خون خود جلوگیرى مى کند، و یا خود را از دادن جزیه توأم با خوارى معاف مى دارد. و باز فرمود: کسى که با ما، اهل بیت، دشمنى بورزد خداوند او را یهودى محشور مى کند، پرسیدند: چرا و چگونه؟! فرمود: زیرا اگر زمان خروج دجال (از نشانه هاى قطعى پیش از ظهور امام زمان «عج») را درک کند به او ایمان خواهد آورد». توضیح: یعنى این گروه به خاطر عداوتى که با اهل بیت (ع) دارند، از هر کجا ندایى بشنوند که با مرام آنان سازگار باشد -حال منادى هر چه مى خواهد باشد- در اطراف او حلقه و با او همصدا مى شوند، چرا که از هدایت الهى بى بهره اند.
2- «عن إسماعیل الجعفی قال سمعت أبا عبد الله ع یقول قال رسول الله ص لا یبغضنا أهل البیت أحد إلا بعثه الله أجذم؛ اسماعیل جعفى از امام صادق (ع) روایت کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: کسى با ما خاندان رسالت دشمنى نمى ورزد مگر آنکه خداوند در روز قیامت او را مبتلا به بیمارى جذام برمى انگیزد».

کیفر کسى که حق اهل بیت (ع) را نشناسد
1- «عن المعلى بن خنیس قال قال أبو عبد الله ع یا معلى لو أن عبدا عبد الله مائة عام بین الرکن و المقام یصوم نهارا و یقوم لیلا حتى یسقط حاجباه على عینیه و تلتقی تراقیه هوما [هرما جاهلا بحقنا لم یکن له ثواب؛ معلى بن خنیس از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: اى معلى! اگر بنده اى صد سال در میان رکن و مقام خدا را پرستش کند -در حالى که روزها، روزه دار و شبها شب زنده دار باشد- تا جایى که ابروان او -از شدت پیرى و سالخوردگى- بر روى چشمهایش قرار گیرد و استخوانهاى چنبر گردن (ترقوه) او از شدت ضعف و ناتوانى به هم رسند، ولى حق ما را نشناسد، هرگز اجر و پاداشى نخواهد داشت».
2- «عن أبی حمزة قال قال لنا علی بن الحسین ع أی البقاع أفضل قلت الله و رسوله و ابن رسوله أعلم قال إن أفضل البقاع ما بین الرکن و المقام و لو أن رجلا عمر ما عمر نوح ع فی قومه- ألف سنة إلا خمسین عاما یصوم نهارا و یقوم لیلا فی ذلک المقام ثم لقی الله عز و جل بغیر ولایتنا لم ینتفع بذلک شیئا؛ ابوحمزه ثمالى نقل کرده است که امام زین العابدین (ع) از ما پرسید: کدام نقطه زمین فضیلت بیشترى دارد؟ عرض کردم: خدا و رسولش و فرزند رسولش بهتر مى دانند، فرمود: براستى که بهترین مکانهاى روى زمین، ما بین رکن و مقام است، و اگر مردى به اندازه نوح پیغمبر (ع) نهصد و پنجاه سال عمر کند و در آن مکان مقدس روزها را به روزه، و شبها را به پرستش و عبادت خدا بپردازد، و بعد به دیدار خدا بشتابد در حالى که از ولایت ما بهره اى نداشته باشد، هیچ بهره اى از آن همه عبادتها نخواهد بود».
3- «عن میسرة قال کنت عند أبی جعفر ع و عنده فی الفسطاط نحو من خمسین رجلا فجلس بعد سکوت منا طویلا فقال ما لکم لعلکم ترون أنی نبی الله و الله ما أنا کذلک و لکن لی قرابة من رسول الله ص و ولادة فمن وصلنا وصله الله و من أحبنا أحبه الله عز و جل و من حرمنا حرمه الله أ تدرون أی البقاع أفضل عند الله منزلة فلم یتکلم أحد منا و کان هو الراد على نفسه قال ذلک مکة الحرام التی رضیها الله لنفسه حرما و جعل بیته فیها ثم قال أ تدرون أی البقاع أفضل فیها عند الله حرمة فلم یتکلم أحد منا فکان هو الراد على نفسه فقال ذلک المسجد الحرام ثم قال أ تدرون أی بقعة فی المسجد الحرام أفضل عند الله حرمة فلم یتکلم أحد منا فکان هو الراد على نفسه قال ذلک ما بین الرکن الأسود و المقام و باب الکعبة و ذلک حطیم إسماعیل ع ذلک الذی کان یذود غنیماته و یصلی فیه و الله لو أن عبدا صف قدمیه فی ذلک المکان قام لیلا مصلیا حتى یجیئه النهار و صام حتى یجیئه اللیل و لم یعرف حقنا و حرمتنا أهل البیت لم یقبل الله منه شیئا أبدا؛ میسره مى گوید که: در محضر امام باقر (ع) بودم و در خیمه آن حضرت حدود پنجاه نفر از اصحاب حضور داشتند. امام (ع) نشست و پس از مدتى که به سکوت گذشت، فرمود: شما را چه شده است؟! شاید فکر مى کنید که من پیامبر خدایم! بخدا سوگند که چنین نیستم، ولى با رسول خدا (ص) رابطه خویشى داشته و از نسل اویم؛ پس کسى که با ما به نیکى و مهربانى رفتار کند خداوند در حق او نیکى و مهربانى نماید، و کسى که ما را دوست داشته باشد، خداوند او را دوست مى دارد، و کسى که ما را محروم سازد خداوند او را محروم خواهد کرد؛ آیا مى دانید کدام نقطه زمین در نزد خدا مقام و منزلت بیشترى دارد؟ هیچ کس از ما سخنى نگفت، و حضرت خود پاسخ داد: آن نقطه همان زمین مکه است که خداوند آن را حرم خود ساخته و خانه اش را (مسجد الحرام) در آن قرار داده است. سپس پرسید: آیا مى دانید در نزد خدا کدام نقطه آن برتر است؟ باز هیچ کس سخنى نگفت، و خود پاسخ فرمود: آن نقطه، مسجد الحرام است. باز پرسید: آیا مى دانید کدام قسمت مسجد الحرام در نزد خدا حرمت افزونترى دارد؟ (این بار هم) کسى پاسخى نداد، و آن حضرت پاسخ فرمود: قسمتى که ما بین رکن اسود و مقام و درب کعبه است، و آنجا حطیم اسماعیل (ع) بوده است، که گوسفنداش را در آنجا علوفه مى داد و در همان جا نماز مى گزارد؛ بخدا سوگند که اگر بنده اى در آنجا شبها به نماز قیام کند تا روز در آید و روزها را روزه بدارد تا شام فرا رسد (ولى) حق ما و حرمت ما اهل بیت را نشناسد، خداوند هرگز (آن همه عبادت در آن مکان مقدس و محترم را) از او نخواهد پذیرفت».

کیفر کسى که بمیرد و امام خود را نشناسد
1- «عن عیسى بن السری الیسری قال قلت لأبی عبد الله ع قال رسول الله ص من مات لا یعرف إمامه مات میتة جاهلیة قال أبو عبد الله ع أحوج ما یکون إلى معرفته إذا بلغ نفسه هکذا و أشار بیده إلى صدره فقال لقد کنت على أمر حسن؛ عیسى بن سرى ابن یسع، مى گوید که: به امام صادق (ع) عرض کردم که رسول خدا (ص) فرموده است: کسى که بمیرد و امام خود را نشناسد، به مرگ (زمان) جاهلیت مرده است؟ امام (ع) فرمود: (آدمى) هنگامى که جانش بدینجا برسد -و با دست مبارک به سینه خود اشاره کردند- بیشترین نیاز به معرفت امام احساس مى شود. راوى مى گوید آنگاه حضرت به من فرمود: تو (از نظر اعتقادى) در مرحله خوبى هستى (میزان معرفت تو به ولایت خاندان، در حد خوبى است)».
2- «عن أبی حمزة عن أبی عبد الله ع قال منا الإمام المفروض طاعته من جحده مات یهودیا أو نصرانیا و الله ما ترک الأرض منذ قبض الله عز و جل آدم ع إلا و فیها إمام یهتدى به إلى الله حجة على العباد من ترکه هلک و من لزمه نجا حقا على الله؛ ابوحمزه از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: امامى که پیروى و فرمانبردارى از او (بر همه مردم) واجب است از ما مى باشد، کسى که او را (امام بر حق را) انکار کند، بر دین یهودان یا ترسایان خواهد مرد بخدا سوگند که زمین از زمانى که خداوند حضرت آدم (ع) را قبض روح کرد تاکنون بدون امام و پیشواى بر حقى که مردم را به سوى خداوند رهنمون گردد و حجت خدا بر بندگان او باشد، نبوده است. کسى که او را ترک کند (او را به امامت نشناسد و دستوراتش را بکار نبندد) نابود مى شود، و کسى که (به فرامین او گردن نهاده) پیرو (واقعى) او باشد، بر خداوند است که او را (از نابودى) نجات بخشد».

کیفر کسى که از پیشواى ستمگرى فرمان برد
«عن حبیب السجستانی عن أبی جعفر ع قال قال رسول الله ص قال الله عز و جل [لأعذبن إن کانت کل رعیة فی الإسلام أطاعت إماما جائرا لیس من الله عز و جل و إن کانت الرعیة فی أعمالها برة تقیة فلأعفون [و لأعفون عن کل رعیة فی الإسلام أطاعت إماما هادیا من الله عز و جل و إن کانت الرعیة فی أعمالها ظالمة مسیئة؛ حبیب سجستانى از امام باقر (ع)، و آن حضرت از رسول خدا (ص) روایت کرده است که: خداوند عزوجل فرموده است: کسى که در اسلام از پیشواى ستمگرى پیروى و فرمانبردارى کند، عذابش خواهم کرد گرچه کردارش نیکوکارانه و رفتارش پرهیزکارانه باشد، و کسى را که در اسلام پیروى و فرمانبردارى از پیشواى هدایتگرى کند که از جانب خداوند، عهده دار این امر باشد، خواهم بخشید گرچه کردارش ستمگرانه و نادرست باشد».

کیفر کسى که امامت و پیشوایى بر جماعتى کند که در میان آنها از او دانشمندتر و فقیه ترى باشد
«عن أبی العزرمی عن أبیه رفع الحدیث إلى رسول الله ص قال من أم قوما و فیهم من هو أعلم منه و أفقه لم یزل أمرهم إلى سقال [سفال] إلى یوم القیامة؛ عرزمى، از قول پدرش -و او بى آنکه از راویان پیش از خود نام ببرد- از رسول خدا (ص) روایت کرده است که فرمود: کسى که پیشواى جامعه اى شود، که در میان آنها از او دانشمندتر و فقیه ترى باشد آن جامعه تا به روز قیامت رو به انحطاط مى رود».

منـابـع

شیخ صدوق- ثواب الأعمال و عقاب الأعمال- صفحه 203

محمدبن علی ابن بابویه- پاداش نیکیها و کیفر گناهان- صفحه 511

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد