دیدگاه مارکسیست ها در خصوص ماهیت بعثت انبیاء
فارسی 2818 نمایش |به نظر این اندیشه ماهیت جنبش پیامبران در قرآن کریم و جهتگیری اجتماعی آنها زیربنایی است نه روبنایی. از قرآن استنباط میشود که هدف بعثت و رسالت پیامبران، اقامه عدل و قسط و برقراری برابری و مساوات اجتماعی و درهم فرو ریختن دیوارها و فاصله های طبقاتی است. پیامبران همواره از زیربنا که هدف بعثتشان بوده است به روبنا رسیده اند نه از روبنا به زیربنا. روبناها یعنی عقیده ها، ایمانها، اصلاح اخلاقها و رفتارها هدف دوم پیامبران بوده که آنها را پس از اصلاح زیربنا جستجو میکرده اند.
مثالی برای تأیید این نظریه این است که پیغمبر اکرم فرمود: «من لامعاش له لامعاد له؛ آنکه معاش و زندگی مادی ندارد، معاد که محصول زندگی معنوی است ندارد». این جمله تقدم معاش بر معاد و تقدم زندگی مادی بر زندگی معنوی و وابستگی زندگی معنوی را به عنوان روبنا به زندگی مادی به عنوان زیربنا میرساند. همچنین پیغمبر فرمود: «اللهم بارک لنا فی الخبز، لو لاالخبز ماتصدقنا و لاصلینا؛ خدایا به ما در امر نان برکت ده، که اگر نان نبود نه زکات بود و نه نماز».
این جمله نیز وابستگی و روبنایی معنویت را نسبت به مادیت میرساند. اینکه اکنون اکثریت مردم میپندارند که پیامبران تنها فعالیت روبنایی داشته اند و درصدد مؤمن ساختن مردم و اصلاح عقیده و اخلاق و رفتار آنها بوده و کاری به زیربنا نداشته اند، و یا کارهای زیربنایی برای آنها در درجه دوم اهمیت قرار داشته است، و یا میخواسته اند که مردم مؤمن و معتقد شوند و فکر میکرده اند وقتی که مردم مؤمن و معتقد شدند خود به خود همه کارها روبه راه میشود، عدالت و مساوات برقرار میگردد و استثمارگران به پای خود میآیند و با دست خود حقوق محرومان و مستضعفان را به آنها میدهند، و خلاصه اینکه پیامبران با سلاح عقیده و ایمان همه هدفهای خود را پیش برده اند و پیروان آنها نیز باید از همین راه بروند، نیرنگ و فریبی است که طبقه استثمارگر و روحانیت وابسته به آن برای بی اثر کردن تعلیمات پیامبران ساخته و پرداخته و به جامعه تحمیل کرده اند تا حدی که مورد قبول اکثریت قریب به اتفاق مردم واقع شده است. و به قول مارکس «آنان که کالای مادی صادر می کنند قادرند کالای فکری هم برای جامعه صادر کنند. آنان که فرمانروای مادی جامعه اند فرمانروای معنوی و صاحب سلطه بر اندیشه جامعه نیز می باشند».
متد و روش کار پیامبران برعکس این بوده که اکنون اکثریت تصور می کنند. پیامبران اول جامعه را از شرک اجتماعی، تبعیض اجتماعی، استضعافگری و استصعاف شدگی که ریشه شرک اعتقادی و اخلاقی و رفتاری هست نجات بخشیده و بعد به توحید اعتقادی و تقوای اخلاقی و عملی رسیده اند.
منـابـع
مرتضی مطهری- جامعه و تاریخ- صفحه 178-176
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها