پرورش ایمان در کودک یکی از حقوق فرزندان

فارسی 1858 نمایش |

پرورش ایمان و اخلاق پسندیده، در روان کودک، یکی از حقوق فرزندان، در آئین اسلام است و در این باره روایات بسیاری رسیده است.

حضرت سجاد علیه السلام در ضمن حثوق فرزند فرموده است: «پدر، در حکومتی که به فرزند دارد مسئول است که طفل را مودب و با اخلاق پسندیده پرورش دهد و او را به خداوند بزرگ راهنمائی کند.»
رسول اکرم (ص) در حدیثی حقوق پسران و دختران را به پدران خود، شرح داده و در ضمن فرموده  است: «از حقوقی که پسر به پدر خود دارد این است که مادر وی را احترام کند، برای کودک نام خوب انتخاب نماید، به کودک قرآن بیاموزد، و او را به پاکی و پاک دلی پرورش دهد.»
پیامبر اکرم (ص): «وقتی معلم به کودک نام خدا بیاموزد خداوند معلم و کودک و همچنین پدر و مادر طفل را از عذاب مصون می دارد.»
امام عسکری علیه السلام فرمود: «خداوند به پدر و مادر پاداش بزرگی عنایت می فرماید.» آنان می گویند پروردگارا این همه تفضل درباره ما از کجاست؟ اعمال ما شایسته چنین پاداشی نیست. در جواب گفته می شود: این همه عنایت و نعمت، پاداش  شما است که به فرزند خود، کتاب خدا را آموختید و او را در آئین اسلام، بصیر و بینا، تربیت کردید.

عبدالرحمن سلمی به فرزند حضرت امام حسین(ع) سوره حمد را آموخت. وقتی کودک در حضور پدر، سوره را خواند حضرت حسین (ع) علاوه بر پول نقد و پارچه ای که از راه حق شناسی به معلم طفل داد، دهان آموزگار را از در پر کرد. کسانی که از این همه عطا تعجب کردند و در آن باره از حضرت سوال نمودند، امام حسین علیه السلام در جواب فرمود: کجا پاداش مالی من با اعطای آموزش این معلم برابری  می کند، یعنی خدمت تعلیم سوره حمد از عطای مالی من ارزنده تراست.

مبانی ایمانی و تعالیم اسلامی برای کودکان، به اندازه ای مورد توجه پیشوای گرامی  اسلام بوده که صریحا از پدران و مادرانی که به تربیت دینی کودکان خود بی اعتنا هستند برائت و دوری جسته و آنان را وابسته به خود، ندانسته است. رسول اکرم (ص) به بعضی از کودکان نظر افکند و فرمود، وای به فرزندان آخر زمان از روش ناپسند پدرانشان. عرض شد یا رسول الله از پدران مشرک؟ فرمود نه، از پدران مسلمان که به فرزندان خود، هیچ یک از فرائض دینی را نمی آموزند و به نا چیزی از امور مادی درباره آنان قانع هستند. من از این مردم بری و بیزارم و آنان نیز از من بیزار.

دانشمندان غرب نیز به لزوم تعالیم ایمانی برای حسن تربیت و تامین سعادت کودکان جدا معترفند. ریموند بیچ می گوید: بدون تردید تعلیمات اخلاقی و مذهبی بیش از سایر  مسائل، برعهده خانواده است زیرا تربیت بدون اخلاق جز جنایتکار زیرک، چیز دیگری به بار نمی آورد. از طرف دیگر قلب انسان، بدون مذهب نمی تواند به سوی اخلاق بگراید و اگر کسی بخواهد اصول اخلا قی را بدون مذهب بیاموزد مانند این است که قصد کند پیکری  زنده، اما بدون نفس بوجود آورد. نخستین تصویری که کودک از خدا در ذهن خود ترسیم می کند از روابطش با پدر و مادر، سرچشمه می گیرد و همچنین نخستین آگاهی او درباره اطاعت و بخشندگی و راستی، با طرز عمل خانواده بستگی دارد و همه این مسائل بایستی در نخستین سالهای کودکی انجام پذیرد زیرا در این سالها است که ذهن طفل بهتر از مواقع دیگر برای ضبط  آنچه درک می کند آمادگی دارد. برای اینکه کودکان از اول مومن و خدا پرست تربیت شوند لازم است بین جسم و جان آنها نیز از نظر ایمانی، هماهنگی برقرار باشد به همین جهت، اسلام از طرفی پدران و مادران را مکلف نموده است که فرزندان را به خدا متوجه کنند و به آنان خداپرستی و تعالیم دینی را بیاموزند و از طرف دیگر دستور داده است اطفال را به نماز و عبادات تمرینی وادارند.

معاویة بن وهب از امام صادق (ع) پرسش کرد در چه سنی کودک به نماز وادار می شود؟ حضرت فرمود بین شش و هفت سالگی. رسول اکرم (ص) فرمود: «به کودکان خود در هفت سالگی امر کنید نماز بگذارند.»
امام باقر (ع) در حدیث مفصلی وظائف اولیاء اطفال را در تربیت های ایمانی کودکان در سنین مختلف بیان فرموده است: در سه سالگی کلمه توحید ( لا اله الا الله) را به طفل بیاموزند، در چهار سالگی ( محمد رسول الله) را به او یاد دهند، در پنج سالگی رویش را به قبله متوجه کنند و به او بگویند که سر به سجده بگذارد. در شش سالگی کامل رکوع و سجده صحیح را به او بیاموزند، در هفت سالگی به طفل می گویند: دست و رویت را بشوی و نماز بگذار.

عبادات تمرینی کودک، دعا و نیایش کودک در پیشگاه خداوند، اثر درخشانی در روان طفل می گذارد. ممکن است کودک الفاظ و عبارات نماز  را نفهمد ولی معنی توجه خدا،  راز و نیاز با خدا، استمداد از خدا، عرض دعا و تمنا در پیشگاه خداوند را در عالم کودکی خود درک می کند، امیدار بار می آید، دلش به خداوند و رحمت نامحدود او مطمئن می شود، در باطن خویش، تکیه گاهی برای خود حس  می کند. آن حالت امیدواری و اطمینان، آن توجه به قدرت نامحدود الهی، بزرگترین سرمایه سعادت در تمام دوران زندگی او خواهد بود، در مواقع سخت، در پیشامدهای ناگوار، می تواند از آن نیروی نهانی استفاده کند، به آن متکی و مطمئن باشد، و در جزر و مد حوادث، با خاطری آرام شخصیت خود را حفظ کند.

"الذین آمنوا و تـــطمئن قــــلوبهم بذکــرالله الا بذکــرالله تــطمئن القلــوب" (سوره رعد / آیه 28)، «مومنین واقعی با یاد خدا دلی آرام و مطمئن دارند. آگاه باشید که تنها با یاد خداوند دلهای مردم  قرار و اطمینان پیدا می کند».

منـابـع

محمدتقی فلسفی- کودک از نظر وراثت و تربیت (جلد 2)- از صفحه 186 تا 189 و صفحه 198 تا 199

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها