مساله ای درباره احکام لواط و کیفر چهارگانه آن
فارسی 1484 نمایش |در بسیاری از مجالس عمومی بعضی از احکام مربوط به برخی از موضوعات توضیح داده نمی شود، در نتیجه کسانی بر اثر بی اطلاعی از آن احکام، اقدام به اموری می کنند و مشکلات غیرقابل حلی در زندگیشان پیش می آید. از جمله اینکه موضوع لواط یکی از احکامش این است که اگر العیاذبالله مردی با پسری یا مردی آمیزش جنسی کند، مادر، خواهر و دختر آن شخص مفعول بر شخص فاعل حرام ابدی می شود یعنی برای همیشه نمی تواند با آنها ازدواج کند و لذا پیش می آید که بر اثر آگاه نبودن از این حکم، ازدواج نموده، تشکیل خانواده می دهند و تولید فرزندانی می کنند و بعد از مدتی از حکم مسئله آگاه می شوند و می فهمند که آن ازدواج نامشروع بوده و باید از هم جدا بشوند!! در نتیجه خانواده متلاشی و کودکانی بی سروسامان می گردند.
کیفر چهارگانه لواط گر
حال علاوه بر این حکم وضعی و عذاب شدید اخروی، در دنیا هم کیفر و مجازات سنگینی برای آن در شریعت مقرر شده است که پس از نبوت آن در نزد حاکم شرع (از طریق اقرار خود مرتکب گناه تا چهار بار و یا شهادت چهار شاهد عادل بر وقوع آن البته با شرایط خاصی که در مورد اقرار و شهادت باید رعایت شود و نادرا تحقق می یابد) آن حاکم شرع موظف است شخص مرتکب را با یکی از این چهار طریق اعدام کند: 1- کشتن با شمشیر 2- سوزاندن در آتش 3- پرتاب کردن او از بالای نقطه ی بلندی مانند کوه در حالی که دو دست و پای او را بسته اند 4- سنگسار کردن و یا دیواری را بر سر او خراب کردن. البته اگر پیش از ثبوت آن (در نزد حاکم شرع از طریق اقرار و شهادت) خود مرتکب گناه توبه کند، آن مجازات چهارگانه که بیان شد ساقط می شود! ولی توبه ی پس از پذیرش آن نزد حاکم سبب سقوط کیفر نمی شود!!
پذیرش توبه ی مرد گناهکار
از حضرت امام صادق علیه السلام نقل شده که روزی امام امیرالمومنین علیه السلام در میان جمعی از اصحابشان نشسته بودند. مردی وارد شد و گفت: یا امیرالمومنین! من مرتکب گناه لواط شده ام! پاکم کن. امام علیه السلام فرمود: برو خانه ات، شاید صفرا یا سودا بر تو غالب شده که چنین حرفی می زنی (منظور امام علیه السلام این بوده که دنباله ی اقرار تا چهار بار را نگیرد و استحقاق اجرای حد پیدا نکند). او رفت و فردا آمد و بار دوم همان اقرار را تکرار کرد. امام علیه السلام فرمود: برو خانه ات؛ شاید در حال عادی نباشی. او رفت و بار سوم و چهارم آمد، تا اقرار چهار بار که موجب اجرای حد است؛ تحقق یافت. امام علیه السلام فرمود: ای مرد! درباره ی مثل تو حکم رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم یکی از مجازات است ( در این روایت سه مجازات آمده است): 1. زدن گردن با شمشیر 2. از بالای کوه با دست و پای بسته پرتاب کردن 3. سوزاندن با آتش. حالا تو هر یک از این سه را انتخاب می کنی، من با همان تو را مجازات کنم. گفت: یا امیرالمومنین! کدام یک از این سه عذاب شدیدتر است؟! حضرت فرمود: در آتش سوختن. من همان را انتخاب می کنم، می خواهم در دنیا بسوزم تا در آخرت نسوزم. امام علیه السلام دستور داد: حفره ای کنده و در آن آتش افروختند. آنگاه آن مرد گنهکار را امر کرد در میان آن حفره بنشیند!! و برخاست، ابتدا دو رکعت نماز خواند. بعد دست به دعا برداشت و گفت: خدایا! تو می دانی من گناهی مرتکب شده ام؛ آنگاه پشیمان گشته و از خوف عقاب تو نزد ولیت آمدم و از او خواستم پاکم کند و او مرا متحیر بین سه نوع عذاب کرد و من شدیدترین آنها را که سوختن در آتش است انتخاب کردم. حال ای خدا! این را کفاره ی گناهانم قرار بده و مرا در آتش آخرت نسوزان. این را گفت و از جا برخاست و گریه کنان در میا حفره که شعله های آتش از اطراف آن بالا می رفت نشست! در این موقع امیرالمومنین علیه السلام گریست و جمعیت حاضر در محل گریستند و امیرالمومنین علیه السلام به او فرمود: برخیز و از آتش بیرون بیا که خدا توبه ات را پذیرذفت. از گناهت درگذشت. دیگر به گرد چنین گناهی نگرد!
بزرگی گناه لواط نزد خداوند متعال
حال برای پی بردن به بزرگی این گناه در نزد خدا به این روایت از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم توجه فرمایید: «لما عمل قوم لوط ما عملوا بکت الارض الی ربها حتی بلغت دموعها السماء و بکت السماء حتی بلغت دموعها العرش فاوحی الله عزوجل الی السماء ان احصبیهم و اوحی الی الارض ان اخسفی بهم»، «هنگامی که قوم لوط آن عمل زشت بی شرمانه را انجام دادند، زمین آنچنان گریست که اشک هایش به آسمان رسید و آسمان آنچنان گریست که اشک هایش به عرش رسید؛ در این موقع بود که خداوند به آسمان وحی کرد: آنها را سنگباران کن و به زمین وحی کرد آنها را درخود فرو ببر».
موضوع گریه واشک ریزی آسمان و زمین کنایه از بزرگی گناه و اثرگذاری آن در اوضاع و احوال طبیعی عالم است که ما از چگونگی آن اطلاع و آگاهی کامل نداریم! ولی بر حسب استفاده از آیات قرآن کریم، تمام موجودات دارای شعور و درک مناسب با مرتبه ی وجودی خود می باشند! چنان که فرموده است: «وان من شیء الا یسبح بحمده ولکن لا تفقهون تسبیحهم» (اسراء/44)، «هیچ چیزی نیست مگر اینکه خدا را تنسبیح و تحمید می کنند ولکن شما تسبیح آنها را نمی فهمید»!
منـابـع
سیدمحمد ضیاء آبادی – تفسیر سوره هود – از صفحه 383 تا 386
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها