ارکان و شرایط توبه از دیدگاه امام خمینی

English 3841 Views |

ارکان توبه
از نظرگاه امام خمینی توبه دو رکن دارد (ندامت و عزم) و رکن دوم برخاسته از اولی و لازمه آن است. ایشان تفسیر ویژه ای از "عزم بر ترک گناه" ارائه می دهند و آن اینکه عزم بر ترک گناه لازمه ندامت است و پشیمانی واقعی و راستین آن را در پی دارد؛ وقتی پشیمانی در جان کسی افتد خود به خود تصمیم می گیرد دیگر گناه نکند و به گفته غزالی عزم می کند "لباس جفا بر کشد و بساط وفا بگستراند" از این رو تصمیم بر ترک گناه بدین معنا نیست که گناهکار پس از پشیمانی بنشیند و فکر کند و با خود بگوید حال که من پشیمان شده ام تصمیم می گیرم دیگر گناه نکنم و در این عزم جازم و قاطع هستم چه اینکه بر این گفته اشکالاتی وارد است اول آن که چه دلیلی بر اعتبار این معنا در توبه داریم؟ دوم آن که اگر عزم بر ترک گناه را بدین معنا جز حقیقت توبه بدانیم، لازمه اش این است که آن که می داند که احتمالا یا قطعا دوباره گناه خواهد کرد مانند کسی که عصبانی و بداخلاق است و می داند مجددا این گناه برخاسته از عصبانیت از او سر می زند یا مانند کسی که ترسو است و احتمال فراوان می دهد که دوباره به هنگام برافروختن آتش جنگ بترسد و صحنه را ترک کند و... توبه چنین کسی امکان ندارد چرا که از طرفی عزم می کند که دیگر گناه نکند؛ یعنی می داند که می خواهد این گناه را مرتکب نشود و از سویی می داند که در آینده این گناه را مرتکب خواهد شد و در نتیجه در درون خود دچار تناقص شده و دل وی چنین عزمی را برنمی تابد و در واقع این عزم محقق نمی شود.
اما در تبیین حضرت امام راحل از "عزم بر ترک گناه" هیچ یک از اشکالات بالا وارد نیست زیرا حقیقت توبه، پشیمانی و ندامت خاص است یعنی ندامتی که عزم بر ترک گناه را به دنبال داشته باشد و اگر چنین نباشد این ندامت نیست بلکه نوعی تمسخر است و اگر ندامت هم بر او صدق کند بر چنین ندامتی رجوع به فطرت اطلاق نمی شود و وقتی هم که چنین ندامتی حاصل آید توبه محقق می گردد چرا که هم ندامت و هم عزم بر ترک گناه به دست آمده است.
امام راحل در این باره چنین می نویسد: «و اگر خدای ناخواسته [به گناه] مبتلا شد، به زودی از آن منزجر می گردد و پشیمان می گردد و صورت ندامت در قلبش ظاهر می شود و نتیجه این پشیمانی و ندامت خیلی بزرگ است و آثار آن خیلی نیکو است و عزم بر ترک مخالفت و معصیت بر اثر ندامت حاصل می شود و همین که این دور کن توبه (ندامت و عزم بر ترک) حاصل شد کار سالک طریق آخرت آسان شود و توفیقات الهیه شامل حال او می شود.»
دقت در روایات فراوانی که در باب توبه آمده است نیز مقتضی همین مطلب است چرا که در برخی از روایات به ظاهر توبه دو رکن مستقل دارد (ندامت و عزم بر ترک) که هر یک از دیگری جدا است. مثل روایتی که جناب سید رضی در نهج البلاغه آورده است و حضرت امام خمینی در کتاب ارزشمند چهل حدیث، به شرح آن پرداخته اند در آن حدیث شریف چنین آمده است: «الاستغفار درجة العلیین، و هو اسم واقع علی ستة معان: اولها الندم علی ما مضی. و الثانی: العزم علی ترک العود الیه ابدا؛ همانا استغفار درجه علیین است. و آن اسمی است که واقع می شود بر شش معنا. اول آنها پشیمانی بر گذشته است. دوم، عزم بر برگشت ننمودن است به سوی آن (گناه) همیشگی.»
اما ظاهر برخی از روایات این است که عزم بر ترک گناه لازمه و نتیجه ندامت واقعی است به عنوان نمونه از مولا امیرالمومنین (ع) نقل شده است که: «الندم علی الذنب یمنع عن معاودته؛ پشیمانی از گناه مانع بازگشت به آن است.»
نیز از امام صادق (ع) نقل شده است که: «قال: قال امیرالمومنین (ع): ان الندم علی الشر یدعو الی ترکه؛ امام صادق از قول امیرالمومنین علی (ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود: "پشیمانی از گناه انسان را به ترک آن وادار می کند".»
تامل نشان می دهد که میان دو دسته از اخبار و اخبار پیشین که دلالت داشت بر این معنا که در توبه ندامت و پشیمانی کفایت می کند. تناقضی در کار نیست زیرا این اخبار می گوید: لازمه و نتیجه ندامت، عزم بر ترک گناه است. و مضمون اخبار گذشته این بود که "عزم بر ترک گناه" جزء حقیقت توبه است و مفاد شماری از اخبار این بود که در توبه ندامت و پشیمانی کفایت می کند. جمع عرفی میان این روایات به این است که اخبار دسته دوم را با روایات گروه اول تفسیر کنیم؛ یعنی بگوییم: مراد این است که عزم بر ترک گناه رکن توبه است اما در مقام تحقق نتیجه ندامت و لازمه آن است (آنگونه که امام بزرگوار تصریح فرموده اند مقصود از ندامت و آن دسته از روایات که می گوید حقیقت توبه ندامت است، ندامتی است که "عزم بر ترک" را در پی داشته باشد.
علامه مجلسی در توضیح روایت "کفی بالندم توبة" در این باره چنین می نویسد: «ظاهر این روایت این است که در تحقق توبه ندامت کافی است و عزم بر ترک در آن شرط نیست ولی این مخالف قول مشهور و برخی از روایات است مگر اینکه پشیمانی در این روایت به معنای ندامت کامل باشد که در این صورت آن مستلزم عزم بر ترک گناه است.» آنگاه پس از نقل گفته یکی از دانشمندان که وی این مطلب را با بیانی علمی و دقیق توضیح داده است، می نویسد: «پس معنای این روایت این است که هرگاه ندامت حاصل آید توبه و رجوع به خدا از طریق ریشه کن کردن گناهان و بیرون آمدن از ظلمت گناه، محقق می شود. زیرا ریشه و سبب نابودی گناه و خروج از آن همین ندامت است و در روایت نیامده است که پشیمانی بدون ترک گناه در رجوع به خدا و ندامت کافی است زیرا چنین پشیمانی توبه و ندامت نیست بلکه به تمسخر و استهزاء شبیه تر است، آری ندامتی که [عزم] بر ترک گناه را در پی داشته باشد، توبه است.»

شرایط توبه
شرایط توبه، دو گونه است:
1- شرایط قبول توبه.
2- شرایط کمال توبه.
شرایط قبول توبه دو چیز است. حضرت امام خمینی در این خصوص حدیث شریف نهج البلاغة را دلیل و گواه خود قرار می دهند.
1- "رد حقوق مخلوق" توضیح اینکه مجرد اظهار توبه و ندامت کافی نیست بلکه افزون بر آن باید حقوق مردم را تا آنجا که در توان او است فورا به آنان بازگرداند در غیر این صورت تصمیم بگیرد در اولین فرصت و زمان ممکن حقوق آنان را اداء کند. مولا علی می فرماید:
«ان تودی الی المخلوقین حقوقهم حتی تلقی الله سبحانه املس لیس علیک تبعة؛ [از امور توبه] ادا کنی به سوی مخلوقین حقوق آنها را تا ملاقات کنی خدای سبحان را پاکیزه که نبوده باشد بر تو دنباله ای.»
2- "رد حقوق خالق" آن دسته از وظایفی را که ترک کرده است و حق الله است از قبیل نماز، روزه و... قضاء نماید و اگر قضای همه آنها ممکن نیست به مقداری که در توان دارد، اقدام کند. علی (ع) در این باره می فرماید: «ان تعمد الی کل فریضة علیک ضیعتها فتودی حقها؛ آنکه روی آری به سوی هر فریضه ای که بر تو است، که ضایع کردی آن را پس ادا کنی حق آن را.»
امام راحل ضمن بیان این دو شرط روی نکته خاصی بسیار تاکید می کنند و آن اینکه مبادا گناهکار به دلیل این دو شرط گمان کند که توبه بسیار دشوار است و از این رو از آن سرباز زند و یکسره ترک آن کند بلکه هر مقدار که در توان او است و با حال او مناسب است همان مطلوب و مرغوب است. "پس نباید سختی راه انسان را از اصل مقصد باز دارد."
شرایط کمال توبه نیز دو امر است. امام راحل قدس سره در طلایه سخن به مبنا و اساس آن اشارتی پر معنا دارند، ایشان می نویسد: «بدان که هر یک از منازل سالکان مراتبی است که به حسب حالات قلوب آنها فرق می کند، شخص تائب اگر بخواهد به مرتبه کمال نایل شود باید تدارک حظوظ را نیز بکند.»
مقصود آن بزرگوار این است که توبه رجوع به فطرت نخستین است و بدیهی است این رجوع در صورتی کامل می شود که همه آثار ظلمت و طبیعت گناه زایل شود وگرنه چونان حالت اولیه خود به نور فطرت روشن نمی گردد. به بیانی دیگر توبه کامل آن است که آتش ندامت آنچنان شعله ای بر جان افکند که همه آثار گناه را در تمامی ابعاد بسوزاند و دگرگونی و انقلاب درونی کامل عیار باشد. و این مهم زمانی رخ می دهد که اولا: گوشتی که از گناه بر بدن انسان روییده است با ریاضتها و سختیهای شرعی ذوب شود و ثانیا: نفس از برخی گناهان لذتهایی برده و آن لذتها آثاری بر آن داشته است باید آنچنان رنج و سختی فرمانبرداری از خداوند را به آن بچشاند که آن آثار از بین برود.
امام راحل در اینجا نیز سخنی نو دارد. یعنی تفسیری جدید از این فقره از کلام مولا علی (ع) ارائه می دهد. معمولا عالمان اخلاق در این شرط کمال توبه را بدینگونه توضیح داده اند که برای کمال توبه شخص تائب باید در برابر هر لذتی که نفس از معصیت برده است درد و رنج طاعتی از طاعت الهی را به آن بچشاند. اما امام راحل این ظاهر را در نور دیده است و با تامل در معنای توبه و روایات بر این نظر است که مقصود علی (ع) این است که تائب می بایست با این حرکت آثار گناه را از جهت حظوظ نیز جبران کند توضیح اینکه همانطور که ترک واجبات (مانند ترک نماز و روزه و...) اثر ویرانگری بر نفس دارد و بعد معنوی آن را ضعیف می کند از این رو تائب باید با قضای آنها این ضعف را جبران و این اثر را برطرف سازد، انجام گناه و لذتهایی که نفس از آن برده است نیز اثر مخربی دارد و آن اینکه این لذتها بعد مادی و طبیعی نفس را تقویت می کند که با چشانیدن رنج و سختی اطاعت خدای سبحان و ریاضتها باید آن اثر برطرف و آن قوت به ضعف گراییده شود.
مولا امیرالمومنین این دو شرط کمال را اینگونه توضیح می دهد: «ان تعمد الی الحم الذی نبت علی السحت فتذیبه بالاحزان حتی تلصق الجلد بالعظم و ینشا بینهما لحم جدید؛ روی آری به سوی گوشتی که روییده شده بر حرام، پس آب کنی آن را به اندوهها تا بچسبد گوشت به استخوان و روییده شود بین آنها گوشت تازه.»
و درباره شرط دوم، حضرت علی (ع) می فرمایند: «ان تذیق الجسم الم الطاعة کما ازفته حلاوة المعصیة؛ آنکه بچشانی به نفس، درد فرمانبرداری را چنانچه چشاندی آن را شیرینی نافرمانی.»
توبه در ابعاد معنوی، اجتماعی و قضایی دارای آثار مثبتی است و مقصود از آثار توبه در این مقال، آثار معنوی آن است. امام راحل در بیان حقیقت توبه، تاثیر شگرفی برای آن بیان کردند، و آن اینکه توبه سبب می شود صفحه دل به حالت نور فطرت و اولیه خود برگردد. و این نکته ای است که همه کسانی که از توبه بحث کرده اند به ذکر آن پرداخته اند اما امام بزرگوار متعرض مطلبی شده اند که کمتر بدان توجه شده است و آن اینکه باید توجه داشت که گرچه آثار گناه از صفحه دل شخص تائب زدوده می شود، اما هرگز مانند آن که گناهی نکرده است نیست، چقدر فرق است میان کسی که در طول عمر بساط وفا گسترده است و دل او با یاد خدا نورانی و با نشاط بوده و هماره در خدمت دوست، و آن که به دوست خود خیانت کرده و گاه جفا را به اوج خود رسانیده و اینک عذر تقصیر می طلبد.
آن عزیز از دست رفته در این باره می نویسد: «و نیز به یک نکته مهمه باید توجه داشت و آن این است که شخص تائب پس از توبه نیز، آن صفای باطنی روحانی و نور خالص فطری برایش باقی نمی ماند چنانچه صفحه کاغذی را اگر سیاه کنند و باز بخواهند جلا دهند البته به حالت جلای اولی بر نمی گردد یا ظرف شکسته را اگر اصلاح کنند، باز به حالت اولی مشکل است عود کند.»

Sources

کار گروه تحقیقات مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام (ره)- توبه از نظرگاه امام خمینى- دفتر قم

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information