جنبش های الهیاتی پس از نهضت اصلاح دینی (پروتستان)
English 5421 Views |مقدمه
نهضت های اصلاح دینی، چه پروتستان و چه کاتولیک، شاهد دورانی پس از خود بودند که الهیات در آن تثبیت شد. این دوره در آیین پروتستان، چه لوتری چه (یا کالونی)، به دوره «راست دینی» معروف است که نقطه آغاز و مشخصه آن تاکید بر معیارها و تعاریف اعتقادی بود. آیین پیرایش گری هر چند با این گرایش اعتقادی همسو بود، اما تاکید بسیار بیشتری بر مسائل اخلاقی و شبانی داشت. نقطه مقابل آن ورع گرایی بود که با چنین تاکیدی بر اعتقادات سر ناسازگاری داشت و بر این باور بود که تاکید بر راست دینی اعتقادی، نیاز مومنان به "دینی زنده "را تحت شعاع خود قرار داده است. در آیین کاتولیکی، پس از شورای ترنت، تاکید بسیاری بر پیوستگی سنت کاتولیکی شد و آیین پروتستانی نوآور و به همین جهت دیگر اندیش محسوب شد.
راست دینی پروتستانی
به نظر می رسد یکی از قوانین عمومی تاریخ، ظهور دورانی پر از رکود پس از دورهایی است که خلاقیت فراوانی در آن هست. نهضت اصلاح دینی نیز از این قاعده مستثنی نیست. دوره پس ازنهضت اصلاح دینی، شاید به سبب تمایل به پاسداری از بینش های نهضت اصلاح دینی، شاهد ظهور رویکردهای شدیدا مدرسی (اسکولاستیکی) به الهیات بود. ظهور شیوه های نظام مند ارائه الهیات مسیحی، موجب شد تا بینش های اصلاحگران مدون و ماندگار گردد.در دوره پس از مرگ کالون، گرایشی تازه به شیوه، به معنای سامان دهی نظام مند اندیشه ها و استنتاج منسجم از آن، قوت گرفت. الهیدانان کلیسای خود را ناگزیر به دفاع از اندیشه های خود در برابر مخالفان لوتری و کاتولیک می دیدند. ارسطوگرایی، که کالون تا حدی با سوء ظن بدان می نگریست، در این زمان چون یک متحد مورد توجه بود. اثبات سازگاری و انسجام درونی آیین کالونی از اهمیت روز افزونی برخوردار شده بود. در نتیجه، بسیاری از نویسندگان کالونی به ارسطو روی آوردند؛ بدان امید که آثار او درباره شیوه و متد، به آنان در نشاندن الهیات کالونی بر شالوده ای منطقی و استوارتر کمک کند.
نتایج رویکرد راست دینی پروتستانی در الهیات
نتایج این رویکرد جدید در الهیات را در ویژگی های چهارگانه زیر می توان جستجو کرد:
1- عقل بشری نقش عمده ای در بررسی الهیات کاتولیکی و دفاع از آن یافت.
2- الهیات مسیحی به گونه ای ارائه شد که دارای انسجام منطقی، و نظامی قابل دفاع عقلانی بود. این نظام، برگرفته از استنتاجات صوری بود که اساس آن اصول اولیه (آکسیوم های) مشهور بود. به عبارت دیگر، الهیات از اصول اولیه آغاز شد و به سوی استوار ساختن آموزه های خود بر مبانی آن حرکت کرد.
3- اساس الهیات، فلسفه ارسطویی به ویژه بینش های ارسطو درباره ماهیت شیوه تلقی می شد. امروزه الهیدانان کلیسای، الهیدانان فلسفی شناخته می شوند نه پیرو کتاب مقدس.
4- الهیات به ویژه در مورد ماهیت خدا، اراده الهی برای بشریت و آفرینش و فراتر از همه آموزه تقدیر ازلی، گرایش به موضوعات متافیزیکی و نظری یافت.
تقابل آیین کالونی با کالون
از این رو، نقطه آغاز الهیات، مبانی کلی بود نه واقعه تاریخی خاصی در الهیات. تقابل آیین کالونی با کالون از همین جا آشکار خواهد بود. از دیدگاه کالون، حادثه عیسی مسیح اساس و محور الهیات است، آن گونه که کتاب مقدس شاهد آن است، اما از دیدگاه آیین کالونی متأخر، مبانی کلی جایگاهی را احراز کرد که تا این زمان به مسیح تعلق داشت.
تقابل آیین لوتری و کاتولیکی در آلمان
یکی از نکات دارای اهمیت در این جا، اوضاع سیاسی اروپا به ویژه آلمان در اواخر قرن شانزدهم است. در دهه 1550، آیین لوتری و کاتولیکی در مناطق مختلف آلمان تثبیت شده بود و چنان بن بست دینی به وجود آمده بود که دیگر پیشروی پروتستان ها در مناطق کلیسای کاتولیک امکان نداشت. از این رو، نویسندگان لوتری توجه خود را به دفاع علمی از آیین لوتری ضمن اثبات انسجام درونی و وفاداری به کتاب مقدس معطوف کرده بودند. آنان بر این باور بودند که اگر آیین لوتری را به گونه ای معرفی کنند که حرمتی عقلانی داشته باشد، آیین یاد شده را می توانند برای کاتولیک ها جذاب تر کرده و از نظام اعتقادی خودشان نیز رفع ابهام کنند. اما این تمام ماجرا نبود: نویسندگان کاتولیک با تکیه بر آثار توماس آکویناس و با نگارش آثاری بسیار پیچیده در باب الهیات نظام مند، از خود واکنش نشان دادند. جامعه عیسوی (تأسیس در سال 1534) به سرعت جایگاه خود را به عنوان نیروی عمده ای در کلیسای کاتولیک روم تثبیت کرد. نویسندگان برجسته آن مانند روورتو بلارمینه و فرانسیسکو دی سوئارس سهم عظیمی در دفاع عقلانی از آیین کاتولیک روم داشتند.
سه گروه عمده مسیحی در آلمان
طی دهه 1560 و 1570، همزمان با شروع حملات و پیشروی های آیین کالونی در سرزمین هایی که پیش تر لوتری بودند، اوضاع در آلمان پیچیده تر شد. در این زمان، سه گروه عمده مسیحی در این منطقه ریشه دوانیده بودند. این سه گروه عبارت بودند از: آیین لوتری، آیین کالونی و کلیسای کاتولیک روم. هر سه گروه تحت فشار زیادی برای بیان هویت خود قرار داشتند. پیروان لوتر از یک سو ناگزیر از بیان این بودند که تفاوت آنان از طرفداران کالون، از یک سو، و کاتولیک ها از سوی دیگر در چیست. موضوعات اعتقادی عملا مطمئن ترین راه معرفی و بیان این تفاوت ها بود: «ما بدین معتقدیم و آنان بدان.» به طور کلی، سال های میان 1559 تا 1622، که مهمترین ویژگی آن تأکیدی تازه بر تعالیم اعتقادی است، «دوره راست دینی» نامیده می شود. شکلی تازه از حکمت مدرسی در محافل الهیاتی پروتستانی و کاتولیکی رواج یافته بود و هر دو درصدد بودند که عقلانی بودن و پختگی نظام های اعتقادی خود را ثابت کنند.
تفاوت آیین لوتری و کالونی
آیین لوتری و کالونی در بسیاری از زمینه ها بسیار شبیه یکدیگر بودند. هر دو مدعی بودند که انجیلیند. هر دو کمابیش جنبه های اساسی مشابهی از آیین کاتولیک را نفی می کردند؛ اما لازم بود که آنان از یکدیگر تفکیک داده شوند. در بسیاری از موضوعات اعتقادی، لوتری ها و کالونی ها بسیار با یکدیگر توافق داشتند، اما بر سر یک موضوع یعنی آموزه تقدیر ازلی، کاملا از یکدیگر جدا شدند. تأکید کالونی ها طی سال های 1559 تا 1662 بر آموزه تقدیر ازلی تا حدی حاکی از این واقعیت است که این آموزه آنان را کاملا از همقطاران لوتری خود جدا کرد.
مقایسه اوضاع آلمان با اوضاع انگلستان
اهمیت این مطلب را می توان با مقایسه اوضاع آلمان با اوضاع انگلستان به آسانی دریافت. نهضت اصلاح دینی در انگلستان در قرن شانزدهم به رهبری هنری هشتم (1509 ـ1547) پیوند چندانی با مشابه آلمانی خود نداشت. در آلمان کشمکشی طولانی میان پیروان لوتر و کاتولیک ها در گرفت که طی آن هر یک می کوشید تا نفوذ خود را در منطقه مورد نزاع تثبیت کند. در انگلستان، هنری هشتم به راحتی اعلام کرد که در قلمرو او تنها یک کلیسای ملی وجود دارد. به دستور پادشاه، تنها یک مجموعه مسیحی در انگلستان وجود داشت. کلیسا در انگلستان هیچ الزامی برای تعریف خود در ارتباط با سایر مجموعه های مسیحی منطقه نداشت. شیوه ای را که نهضت اصلاح دینی انگلستان در آغاز در پیش گرفت، نیازمند هیچ گونه تعریف اعتقادی از خود نیست، زیرا کلیسا در انگلستان، چه پیش از نهضت اصلاح دینی و چه پس از آن، دقیقا تعریفی اجتماعی داشت؛ هر چند شاید در این میان تغییراتی سیاسی نیز رخ داده باشد. البته این بدان معنا نیست که هیچ بحث الهیاتی در انگلستان در دوره نهضت اصلاح دینی صورت نگرفت.
باید توجه داشت که این بحث ها چندان اهمیت سرنوشت سازی نداشتند و مباحثی هویت بخش محسوب نمی شدند. کلیسای لوتری در آلمان ناگزیر بود که وجود و حدود خود را با اعتقادات تعریف کرده و از آن دفاع نماید؛ زیرا از کلیسای کاتولیک قرون وسطی فاصله گرفته بود. کلیسای یادشده به وجود خود در سرزمین های لوتری ادامه داد و آیین لوتری را ناگزیر ساخت تا وجود خود را توجیه کند؛ اما کلیسای هنری در انگلستان خود را متصل به کلیسای کاتولیک قرون وسطی می دانست. کلیسای انگلستان به درستی خود را یک واحد اجتماعی می دانست که بی نیاز از هر گونه تعریف دیگری در سطح اعتقادی است. در دوران زمامداری الیزابت اول، اوضاع در انگلستان تقریبا به همین منوال پیش رفت. «معاهده الیزابت» مقرر داشته بود که در انگلستان تنها یک کلیسای مسیحی وجود دارد و آن کلیسای انگلستان است که به انحصار کلیسای پیش از نهضت اصلاح دینی وفادار است و آن را جانشین کلیسایی می سازد که اقتدار سلطنتی نه پاپی را به رسمیت می شناسد.
آیین کاتولیک روم، آیین لوتری و آیین کالونی سه کلیسای مسیحی که برای سلطه بر قاره اروپا با یکدیگر به مبارزه پرداخته بودند، در انگلستان تحمل نمی شدند. از این رو، بی اعتنایی کلیسای انگلستان به موضوعات اعتقادی دلیل خاصی نداشت. الیزابت مطمئن بود که این کلیسا در انگلستان هیچ رقیبی ندارد. یکی از اهداف اعتقادات، تقسیم کردن است اما کلیسای انگلستان چیزی برای تقسیم شدن نداشت. انگلستان خود را از عواملی که به اعتقادات در بخش اعظم اروپا در دوره نهضت اصلاح دینی و دوره پس از آن، آن چنان اهمیت می داد، به دور نگه داشته بود.
دو تحول عمده در این دوره
دو تحول زیر در این دوره اهمیت ویژه ای دارد:
1- توجهی جدید به شیوه
اصلاحگرانی چون لوتر و کالون توجه نسبتا اندکی به مسائل مربوط به شیوه از خود نشان می دادند. از دیدگاه آنان، اصولا توجه الهیات به شرح کتاب مقدس است. در واقع، کتاب مبادی کالون را شاید بتوان اثری در چارچوب «الهیات کتاب مقدسی» دانست که اندیشه های اساسی کتاب مقدس را گردهم آورده و در قالبی سامان یافته ارائه می کند. با این حال، در آثار تئودور بز، جانشین کالون در سمت مدیریت آکادمی ژنو (یکی از مراکز آموزش شبانی کالونی ها در اروپا)، توجهی جدید به موضوعاتی در باب شیوه به عمل آمد. ترتیب منطقی مطالب و استوار ساختن آن بر اصول اولیه آن را در اوج اهمیت نشاند. تأثیر این تحول را شاید بتوان بیش از هرجا در چگونگی پرداختن بز به آموزه تقدیر ازلی جستجو کرد.
2- ظهور آثاری در باب الهیات نظام مند
ظهور حکمت مدرسی در محافل الهیات لوتری، کالونی و کاتولیکی موجب ظهور آثار حجیمی در باب الهیات نظام مند شد. این آثار به جهات مختلفی قابل مقایسه با کتاب کلیات الهیات اثر توماس آکویناس است. هدف از این کتاب ها، ارائه شرحی غنی و جامع بر الهیات مسیحی است که حاکی از نقاط قوت دیدگاه های آنان، و ضعف و نارسایی دیدگاه های مخالفانشان باشد.
نویسندگان برجسته این دوره
نویسندگان زیر را باید از جمله کسانی دانست که دارای اهمیت ویژه ای در این دوره بودند:
1- تئودور بز (1519-1605)، نویسنده برجسته کالونی و استاد الهیات در آکادمی ژنو از سال 1559 تا 1599. مجلدات سه گانه رسالاتی در باب الهیات (1570-1582) شرحی عقلانی و منسجم از عناصر الهیات ارائه می دهد که در آن از منطق ارسطویی استفاده شده است. حاصل کار نیز شرحی است شدیدا منطقی و قابل دفاع عقلانی بر الهیات کالون که در آن بعضی از معضلات ناگشوده الهیات مذکور (به خصوص در باب آموزه های تقدیر ازلی و کفاره) توضیح داده شده است. بعضی از نویسندگان معتقدند که توجه بز به تبیین منطقی موجب شده است که او در بعضی از موارد بسیار مهم، چهره نادرستی از کالون ارائه کند؛ اما سایر نویسندگان معتقدند که بز تنها الهیات کالون را قدرتمند ساخت و پاره ای از نقاط ضعف او را جبران کرد.
2- یوهان گرهارد (1582ـ1637)، نویسنده ای لوتری که در سال 1616 به مقام استادی الهیات در دانشگاه یانا منصوب شد و باقی عمرش را به تدریس در آنجا سپری کرد. گرهارد از نیاز به ارائه الهیات لوتری به شکلی نظام مند، در برابر مخالفت شدید کالونی ها، آگاه بود. شکل اساسی آثار لوتری ها در باب الهیات نظام مند در سال 1521 تعیین شد و این به هنگامی بود که فیلیپ ملانشتون اولین چاپ کتاب خود به نام مجموعه مقالات را منتشر ساخت. در این کتاب مطالب بر حسب موضوع بررسی شده نه به شکلی نظام مند. گرهارد به این سنت ادامه داد اما احساس کرد که می تواند بر آثار ارسطویی در باب منطق تکیه کند. کتاب مجموعه مقالات در باب الهیات یکی از کتاب های کلاسیک الهیات لوتری طی سالیانی متمادی بود.
Sources
آلیستر مک گراث- درسنامه الهیات مسیحی- مترجم بهروز حدادی- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1384
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites