نامه پیامبر اکرم به حاکم معان
English 4689 Views |نامه به پیامبر اکرم (ص)
فروة بن عمرو جذامی حاکم معان یکی از شهرهای شام از نواحی بلقاء بود و بر اعراب مجاور هم ریاست داشت. فروة بن عمرو جذامی پس از رسیدن نامه پیامبر به هرقل به حقانیت ایشان (ص) پی برد، نامه ای به پیغمبر اکرم (ص) نوشت و در آن نامه اظهار داشت که من دین اسلام را قبول کرده و رسالت تو را تصدیق می نمایم و می دانم که تو همان فرستاده حقی هستی که عیسی بن مریم آمدن او را خبر داده است. نامه را با یک عبای زر بافت که از سندس بود به همراه چند عدد جامه و یک اسب سفید و یک استر و درازگوش به وسیله یکی از ملازمان مخصوص خود به نام مسعود بن سعد به پیشگاه مقدس پیغمبر اسلام (ص) فرستاد. مسعود بن سعد از معان حرکت نمود، به مدینه وارد شد و نامه را با هدایای حاکم به پیامبر اکرم (ص) تقدیم کرد. حضرت (ص) نامه را قرائت نمود، هدایا را به اصحابش بخشید و به بلال امر کرد که از فرستاده حاکم معان پذیرایی کن. بلال، مسعود را به خانه خود برد و مناسب شأن او از او پذیرایی کرد و نیز از طرف پیامبر (ص) پانصد درهم به او صله و جایزه داده شد. فرستاده حاکم معان پس از اقامت کمی که در مدینه داشت به معان بازگشت.
پاسخ پیامبر (ص) به نامه حاکم معان
پیغمبر اسلام (ص) پاسخی به نامه حاکم معان نوشت و آن را بنابر نقل بعضی مورخین با عمرو بن امیه ضمری که سفیر حامل نامه به سوی نجاشی بود، فرستاد. متن این نامه چنین است: «من محمد رسول الله الی فروة بن عمرو، سلام علیک فإنی أحمد إلیک الله الذی لا إله إلا هو اما بعد فقد قدم علینا رسولک و بلغ ما ارسلت به و خبر عما قبلکم و اتانا باسلامک و ان الله هداک بهدایة ان اصلحت و اطعت الله و رسوله و اقمت الصلوة و آتیت الزکوة»؛ «نامه ای است از محمد به فروة بن عمرو، سلام بر تو پس من خدای را به سبب هدایت تو سپاس می گویم خدایی که خدایی جز او نیست. اما بعد همانا فرستاده تو بر ما وارد شد و آن چه را که با او فرستاده بودی همه را رسانید و از اموری که پیش شما است به ما خبر داد و از اسلام آوردن تو و خداوند به هدایت خود تو را راهنمایی فرمود تا در اصلاح امور خود کوشیده و اطاعت خدا و رسولش را بنمایی و نماز را برپا داشته و زکوة را بدهی».
حبس و اعدام فروة به جرم مسلمانی
از برخی اقدامات هرقل معلوم می شود که مراقبت شدید داشته تا از رجال و رؤسای دولتی و اداری و دربار، کسی به پیامبر (ص) ایمان نیاورد، و سیاست آن روز کشور روم همین امر را ایجاب می کرد، اگر شخصی از فرمانداران و استانداران تمایل به دین اسلام پیدا می کرد، او را شدیدا مورد بازخواست و شکنجه قرار می داد، تا کسی دیگر رغبت به دین محمد (ص) پیدا نکند، به همین مناسبت وقتی که جاسوسان هرقل مسلمان شدن فرماندار معان را به وی ابلاغ کردند فورا او را معزول ساخته، به بیت المقدس طلبید و محکوم به زندان کرد. فرماندار معان (فروة بن عمرو جذامی)، به جرم مسلمانی مدتی در گوشه زندان به سر برد و از طرف هرقل پیامی به فروة داده شد که دست از مسلمانی و دین اسلام بردار. فرمانده معان در جواب وی چنین گفت: پادشاها! من هرگز دست از دین محمد (ص) برندارم، چون یقین دارم که او پیغمبر خدا است و تو نیز می دانی که او مبعوث به حق و رسول خدا است و عیسی بن مریم به آمدن و بعثت او ملت نصاری را نوید و مژده داده، لکن تو بر سلطنت و ملک خود می ترسی. هرقل هرچه کوشید که فرماندار معان دوباره به نصرانیت برگردد و از دین اسلام بگذرد، ممکن نشد و فروة بن عمرو در حفظ عقیده و ایمان خود مردانه کوشید و صبر بزرگی نشان داد و از گوشه ی زندان به یاران خود در ضمن این اشعار پیامی داد:
طرقت سلیمی موهنا فشجانی *** و الروم بین الباب و القیروان
صد الخیال و سائه ما قد رأی *** و هممت ان اغفی و قد ابکانی
لاتکحلن العین بعدی اثمدا *** سلمی و لاتدنن للانسان
فلئن هلکت لتفقدن اخاکم *** و لئن بقیت لتعرفن مکانی
و لقد جمعت اجل ما جمع الفتی *** من جودة و شجاعة و بیان
ترجمه: من نیمه شب سر زده نزد سلمى (همسر یا معشوقه او)، رفتم در حالیکه رومیان میان در و حوض آب براى گرفتارى من کمین شده بودند. فکر و خیال مرا آسوده نمی گذارد، می خواهم بخوابم ولى فکر و خیال مانع خواب و باعث گریه می گردد. سلمى بعد از من چشم خویش را سرمه نکشد و نزدیک هیچ انسانى نرود (عزادار و حزین باشد)، چون رومیان در محل عفرى در فلسطین که در آنجا آب بود خواستند او را بدار بکشند. از این اشعار تا حدی موقعیت و بزرگی فرماندار معان به دست می آید که در شجاعت و فصاحت و سخاوت و سیاست مرتبه ارجمندی داشته و به همین دلیل ابتدا هرقل بسیار کوشید تا او را توبه دهد ولکن عملی نشد؛ ناچار قضات خائن و جنایتکار او را محکوم به اعدام نموده و به عنوان مقصر سیاسی همگی به قتلش رأی موافق دادند. فروة از زندان بیت المقدس توسط مأمورین زندان به فلسطین انتقال یافت، ولی تغییر زندان و مکان نیز در روحیه او کوچکترین اثر منفی ای نگذاشت و بدون ترس، طرفداری خود را از قرآن و پیغمبر اسلام (ص) اعلام کرد، چون از وی مأیوس شدند او را از زندان بیرون آورده و در میدان بزرگ فلسطین کنار چوبه داری که قبلا آماده شده بود حاضرش کردند. مردم که شنیدند بناست فروة اعدام شود برای تماشا در میدان اجتماع کردند و منتظر بودند که جنازه ای را بالای چوبه دار مشاهده کنند، ناگاه صدایی که از یک حرارت باطنی و ایمان قلبی حکایت می کرد توجه تماشاچیان را جلب کرد، و شنیدند که این شعر را می خواند و پیامی بدان وسیله به مسلمانان جهان و پیروان اسلام می دهد:
بلغ سراة المسلمین باننی *** سلمت لربی اعظمی و مقامی
ترجمه: «ای نسیم صبا از من به شرافتمندان و بزرگان مسلمانان برسان که من برای خشنودی و رضای حق و پروردگار خود از جان و ریاست و مقام گذشتم و همه را در راه خدا تسلیم کردم» آهنگ جذاب و مؤثر فروة بن عمرو، تماشاچیان را به حقایقی متوجه کرد و در ضمن پرونده ی قتلش برای مردم روشن شد. فروة در آخرین دقایق عمر خویش یادی از دوستان و یاران خود نیز کرد و بر فراق آنان نیز نالید و این شعر را گفت:
الا هل اتی سلمی بان خلیلها *** علی ماء عفری فوق احدی الرواحل
علی ناقة لم تلقح الفحل امها *** مشذبة اطرافها بالمناجل
ترجمه: یعنى آیا خبر به سلمى رسیده که یار (همسر)، او در کنار عفرى و محل آبیارى بر یک مرکب (دار) سوار شده است. او بر ماده شترى سوار است که مادر آن شتر نر نپذیرفته است (کنایه از آن است جامد غیر ذى روح که چوب دار باشد). آن مرکب با داس شاخ و برگ آن تراشیده و بریده شده است. مأمورین طبق دستور پادشاه طناب را برگردن فروة بن عمرو نهادند و جسم خاکی او را گرفته و جان باقیش را آزاد کردند. اعدام فرماندار معان در سال هشتم هجری و بنا به نقل هایی در سال دهم واقع شد.
جرجی زیدان در کتاب «تمدن اسلام و عرب» گفته: «اعدام فروة بن عمرو در اسلامیت و مسلمان شدن نجد و یمن و سایر قبایل که در سر حدات شام و عراق بودند اثر شایانی بخشید و در عوض یک مرد که کشته شد صدها جوان به پیغمبر اسلام (ص) گرویدند». آری؛ افراد مؤثر حیات و مرگشان در ترقیات مردم و تحولات اجتماع مؤثر و نتیجه دهد از هر قطره خونشان فوجی مردان رشید تربیت شده پدید می آید.
Sources
علي بن محمد الجوزي- المنتظم
سليمان بن موسى الكلاعي- الاکتفاء بماتضمنه من مغازی رسول الله (ص)
احمد صابري همداني- محمد و زمامداران
حسین انصاریان- ترجمه الکامل- جلد 7
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites