توجیه حکومت نظام احسن بر هستی

English 3535 Views |

مساله حکمت بالغه الهی به این صورت مطرح می شود که نظام هستی، نظامی حکیمانه است، یعنی نه تنها علم و شعور و اراده و مشیت در کار جهان دخیل است، بلکه نظام موجود، نظام احسن و اصلح است و وضعی دیگر و نظامی دیگر احسن و اصلح از این نظام، ممتنع و ناممکن است، جهان موجود کاملترین جهان ممکن است.
پرسشها و ایرادهایی مطرح می شود مبنی بر اینکه حوادث و پدیده هایی در جهان مشاهده می شود که از مقوله نقص یا شر یا زشتی یا عبث و پوچی است. حکمت الهی اقتضا می کند که کمال به جای نقص، خیر به جای شر، زیبایی به جای زشتی و مفید بودن به جای عبث و پوچی بوده باشد. ناقص الخلقه ها، بلاها و مصیبتها، قباحت منظرها، اعضا و اجزای زائد در بدن انسان و حیوان خلاف حکمت را ثابت می کند. عادلانه بودن نظام به این است که ظلم و تبعیضی در آن وجود نداشته باشد، آفات و بلایا وجود نداشته باشد، بلکه فنا و نیستی در آن وجود نداشته باشد، زیرا آوردن موجودی به هستی و لذت هستی را به او چشانیدن و سپس فرستادن او به دیار نیستی ظلم است. عادلانه بودن نظام به این است که در موجودات آن نظام نقصهایی از قبیل جهل، عجز، ضعف و فقر وجود نداشته باشد، زیرا همینکه به اندام موجودی جامه هستی پوشانیده شد دریغ داشتن شرایط و کمالات هستی از او ظلم است.
اگر نظام موجود نظام عادلانه است پس این همه تبعیضها چرا؟ چرا یکی سفید است و یکی سیاه؟ یکی زشت است و دیگری زیبا؟ یکی سالم است و دیگری علیل؟ چرا یک موجود، انسان آفریده شده و دیگری گوسفند یا عقرب یا کرم خاکی؟ یکی شیطان آفریده شده و دیگری فرشته؟ چرا همه یکسان آفریده نشدند و یا چرا کار برعکس نشد؟ مثلا چرا آن که سفید یا زیبا یا سالم است، سیاه یا زشت یا علیل نشد؟ و همین طور...
اینها و امثال اینها یک سلسله پرسشهاست که درباره جهان مطرح است و جهان بینی توحیدی که جهان را فعل خدای حکیم عادل علی الاطلاق می داند، باید به این پرسشها پاسخ دهد.

Sources

مرتضی مطهری- جهان بینی توحیدی- صفحه 124-122

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites