گرایش به آداب و رسوم گذشته، یکی از علل انحراف از مسیر حق در قرآن
English 3757 Views | تمایل به عادات و گرایش به پیروی از محیط است که، چون در آدمی پیدا شود، او را از حق منحرف می کند، چنانکه خدای متعال در هفت مورد از قرآن کریم از آن خبر داده، و فرموده: امتهای گذشته به پیامبرانشان می گفتند: در پرستش و عبادت بتها و ملائکه، از پدرانشان پیروی می کنند، مانند داستان ابراهیم (ع) و قوم او که در سوره انبیاء آمده است: «و لقد اتینا ابراهیم رشده من قبل و کنا به عالمین* اذ قال لابیه و قومه ما هذه التماثیل التی انتم لها عاکفون* قالوا وجدنا آبائنا لها عابدین؛ ما پیش از این، ابراهیم را به رشد و کمال خود رساندیم، و به شایستگی اش دانا بودیم، هنگامیکه به پدر و قومش گفت: این مجسمه ها چیست که شما خود را اسیر و بنده آنها کرده اید؟ ما پدرانمان را همیشه پرستنده آنها یافته ایم.» (انبیاء/ 51-52-53)
و در سوره شعراء آمده است: «و اتل علیهم نبأ ابراهیم* اذ قال لابیه و قومه ما تعبدون* قالوا نعبد اصناما فنظل لها عاکفین* قال هل یسمعونکم اذ تدعون* او ینفعونکم او یضرون* قالوا وجدنا ابائنا کذلک یفعلون؛ داستان ابراهیم را بر آنان بخوان، هنگامیکه به پدر و قومش گفت: چه می پرستید؟ گفتند: ما بت هائی را می پرستیم و خود را وقف پرستش آنها می کنیم. ابراهیم گفت: آیا وقتی آنها را می خواهید سخنتان را می شنوند؟ آیا نفع و ضرری به شما می رسانند؟! گفتند: ما پدرانمان را دیده ایم که چنین می کنند.» (شعرا/ 69-74)
و داستان موسی و فرعونیان در سوره یونس که می فرماید: «قال موسی اتقولون للحق لما جاءکم اسحر هذا و لا یفلح الساحرون* قالوا اجئتنا لتلفتنا عما وجدنا آبائنا و تکون لکما الکبریاء فی الارض و ما نحن لکما بمؤمنین؛ موسی گفت: آیا هنگامی که حق به سراغ شما آمد، می گوئید این سحر است، درحالی که ساحران هرگز رستگار نمی شوند؟ گفتند: آیا آمده ای تا ما را از آنچه پدرانمان را برآن یافته ایم منصرف گردانی تا بزرگی در زمین برای شما باشد؟ ما هرگز شما را باور نداریم.» (یونس/ 77-78)
یا داستان خاتم انبیاء (ص) یا قوم خود که در سوره مائده می فرماید: «و اذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله و الی الرسول قالوا حسبنا ما وجدنا علیه آبائنا او کان آباوهم لایعلمون شیئا و لایهتدون؛ و هرگاه به ایشان گفته شد به سوی آیات خدا و پیامبر بیائید، گفتند: آنچه پدرانمان را بر آن یافته ایم ما را بس باشد، مگر نه آنست که پدرانشان نه دانشی دارند که بر آن اعتماد کنند و نه راه هدایتی که در آن سلوک نمایند» (مائده/ 104)
و در سوره لقمان فرموده: «و من الناس من یجادل فی الله بغیر علم و لا هدی و لا کتاب منیر* و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما وجدنا علیه آبائنا او لو کان الشیطان یدعوهم الی عذاب السعیر؛ برخی از مردمان، بدون آنکه دانشی داشته، یا راهنمائی شده باشند و یا کتاب روشنگری فرارویشان باشد، درباره خدا مجادله می کنند. و هرگاه به ایشان گفته شد: از آیات نازله خداوندی پیروی کنید، گفتند: از آنچه پدرانمان را بر آن یافته ایم متابعت می کنیم. آیا نه آنست که شیطان ایشان را به آتش شعله ور و عذاب آن فرا می خواند؟» (لقمان/ 20-21)
و در سوره زخرف فرموده: «و جعلوا الملئکه الذین هم عباد الرحمن اناثا اشهدوا خلقهم ستکتب شهادتهم و یسئلون* و قالوا لو شاء الرحمن ما عبدناهم ما لهم بذلک من علم ان هم الا یخرصون* ام آتیناهم کتابا من قبله فهم به مستمسکون* بل قالوا انا وجدنا آبائنا علی امـه و انا علی آثار هم مهتدون؛ آنان ملائکه، بندگان خالص خدای رحمان را، ماده پنداشتند. آیا اینان گواه خلقتشان بوده اند که چنین ادعایی دارند؟ به یقین گواهی ایشان نوشته و از آن پرسیده می شوند. اگر خدا می خواست ما آنها را نمی پرستیدیم. جاهلانه سخن می گویند، در این باره هیچ اطلاعی ندارند، فقط گمانه می زنند و دروغ می بافند. آیا پیش از این کتابی به آنان داده ایم به آن تمسک جسته اند؟ خیر، بلکه گفتند: ما پدرانمان را در این مسیر یکپارچه و یک رأی یافتیم، و ما هم در پی آنان راه می یابیم.» (زخرف/ 19-22)
و در آیات بعد، در همان سوره، در داستان امتهای گذشته آمده است: «و کذلک ما ارسلنا من قبلک فی قریه من نذیر الا قال مترفوها انا وجدنا آبائنا علی امه و انا علی آثار هم مقتدون* قال اولو جئتکم باهدی مما وجدتم علیه آبائکم قالوا انا بما ارسلتم به کافرون* فانتقمنا منهم فانظر کیف کان عاقبه المکذبین؛ بدین سان، پیش از تو در هیچ شهر و دیاری بیم دهنده ای نفرستادیم جز آنکه رفاه طلبان مستکبر آن گفتند: ما پدرانمان را بر آیین خود متحد و یکپارچه یافتیم، و البته که بر مسیر آنان اقتدا می کنیم. پیامبر بیم دهنده گفت: آیا اگر به چیزی بهتر از آنچه پدرانتان را بر آن یافته اید به نزد شما آمده باشم باز هم از پدرانتان تقلید می کنید؟ گفتند: ما به هر چه برای ما آورده باشید باور نداریم. پس، از آنان انتقام کشیدیم، بنگر چگونه است عاقبت تکذیب کنندگان!» (زخرف/ 23-25)
تفسیر آیات
خداوند در آیات گذشته خبر می دهد: خلیلش ابراهیم (ع) از قوم خود پرسید: این مجسمه هائی که خودتان را وقف عبادت آنها کرده اید چیستند؟ آیا وقتی آنان را می خواهید سخن شما را می شنوند؟ آیا نفع و ضرری به شما می رسانند؟ گفتند: ما به این مسائل کاری نداریم، ما پدارنمان را بر این روش دیده ایم و از آنان پیروی می کنیم! در جای دیگر، از برخورد موسی (ع) با فرعونیان حکایت می کند که به آنان گفت: آیا این آیات حقه خداوندی را سحر می نامید؟ فرعونیان گفتند: آمده ای که ما را از مسیر پدرانمان منحرف نمائی؟!.
خداوند از درگیری خاتم انبیاء (ص) با مشرکین قریش نیز خبر داد و فرمود: هرگاه به آنان گفته شد به فرمان خدا درآیید، گفتند: روش پدران و سیره آنان ما را بس! در جای دیگر می فرماید: برخی مردمان، به دور از هر گونه اطلاع و دانش یا راهنما و کتاب روشنگری، درباره خدا به بحث و جدل می پردازند.
کفار قریش، ملائکه را می پرستیدند و آنان را اناث و ماده می پنداشتند. خدای سبحان بر سبیل استفهام انکاری می پرسد: آیا اینان شاهد خلقت ملائکه و انوثیت آنان بوده اند؟ یا آنکه خداوند کتابی همانند تورات و انجیل برایشان فرستاده و این قضیه را در آن آورده است، و اینان با تمسک و استناد به آن سخن می گویند؟ نه، چنین نگفتند، بلکه گفتند: ما پدرانمان را بر این روش یکپارچه و متحد یافتیم و بر مسیر آنان راه می یابیم.
خدای سبحان نیز، برای تسلی و آرامش خاطر پیامبر خود، و اینکه این سیره و روش تازگی ندارد و همه امتها با پیامبرانشان چنین برخوردهای جاهلانه و نابخردانه ای داشتند، می فرماید: ما در هیچ شهر و دیاری پیامبر بیم دهنده ای برای ترساندن مردمان نفرستادیم مگر آنکه مترفین مستکبر آن دیار گفتند: ما پدرانمان را بر دینی که داریم یکدل و یکصدا یافته ایم و ما هم بر مسیر و راه آنان رفته و به ایشان اقتدا می کنیم. پیامبر فرستاده خدا که برای ترساندن ایشان رفته بود، می گفت: آیا اگر چیزی بهتر از روش پدرانتان برای شما آورده باشم باز هم انکار می کنید و کفر می ورزید؟ آنان گفتند: ما به هر چه شما آورده باشید کافریم!
پس نتیجه می گیریم: عصبیت قومی و گروهی که برخاسته از جهل و نادانی است چنین خواسته هائی را در جان انسان می نشاند و او را بدانجا می کشاند که با فطرت پاک و سلیم خدادادی اش- که راهنمای او در شناخت خدای خالق و پروردگار پرورشگر است- به ستیز و مخالف برمی خیزد.
Sources
سیدمرتضی عسگری- عقاید اسلام در قرآن کریم- صفحه 23-28
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites