نقد و بررسی دیدگاه جان دیویی در تعریف از دین

English 3730 Views |

جان دیویی: دین پیگیری آرمانهای عام و پایدار علی رغم تهدیدات فقدان شخصی است.
بررسی
در این تعریف هم جز یک مفهوم عام از لوازم، بعضی اجزای تعریف دین مشاهده نمی شود. این مفهوم عام به احتمال قوی عبارت است از اشتیاق و پیگیری آرمانهایی به صورت قضایای عمومی، مانند رسیدن به کمال، حداکثر استفاده از جنبه معنوی و غیر ذلک، در صورتی که با نظر به هویت شخصی انسانها اکثر آنها از این آرمانها محرومند. نقص این تعریف مانند اکثر قریب به اتفاق تعاریف دیگر در این است که اولا گرایشها و خواسته های بسیار متنوع انسانها را در دین با یک کلمه آرمان مطرح نموده که دارای مفهوم بسیار وسیع است و از دیدگاه منطق علمی نباید در قلمرو تعاریف از آنها استفاده شود زیرا در تعریفات اعتبار علمی ندارد.
ثانیا- همان طور که در اکثر تعاریف گذشته دیدیم در این تعریف به عقاید اصولی دین مانند اعتقاد به خدا، انبیاء، معاد، تکالیف و حقوق دینی کوچکترین اشاره ای نشده است. ثالثا اگر منظور دیویی از فقدان شخصی عدم وصول انسانها به آن آرمانهاست، یعنی آرمانهای مفید در این دنیا که در متن جریانات طبیعی بوده باشد، قطعا باید اصطلاح مزبور تغییر داده شود، زیرا هدف اعلای دین به ثمر رساندن شخصیت انسانی در گذرگاه ابدیت است که بدون تقوا (صیانت تکاملی ذات) امکان پذیر نیست و می دانیم که تقوا که نگهداری شخصیت از آلودگیهای گوناگون این زندگی دنیوی و آماده ساختن آن در مسیر جاذبیت ربوبی در ابدیت است، هم نیاز به تحمل سختیها و فداکاریها دارد و هم قابل اکتساب و عمل مطابق آن می باشد. و اگر عبارت دیویی مفهوم دیگری در بر دارد باید دقیقا توضیح داده شود.
منظور جان دیویی را می توان چنین تفسیر کرد: دین عبارت است از تلاش برای رسیدن به آرمانهای عام و پایدار که پاسخگوی اشتیاقات درونی آدمی برای وصول به کمال می باشد. ولی متأسفانه انسانها از وصول به این آرمانها ناتوانند یا حداقل همواره به ناتوانی از وصول به آرمانهای مزبور تهدید می گردند. اگر منظور دیویی این معنی باشد پاسخ آن، این است که اگر اعتقادات دینی انسان از خطا و انحراف مصون باشد و پیگیریها و تلاشهای او درباره آرمانهای اعلی از روی خلوص و تقوا و دور از خودخواهی بوده باشد نتایج این روش در سه مورد تجلی خواهد کرد:
مورد یکم: آرمان عینی مانند مراعات تکالیف بهداشتی و صدق در گفتار و کردار که نتیجه آن سلامت مادی خود فرد و نظم صالح زندگی اجتماعی است این آرمان دینی قابل وصول و قابل مشاهده است.
مورد دوم: آرامش مطلوب و خوش بینی و انبساط دایمی روحی که لذتی بالاتر از آن در این دنیا قابل تصور نیست. این آرمانها هم قابل وصول و هم قابل مشاهده می باشد.
مورد سوم: تحول تکاملی روح و آمادگی آن برای وصول و بقا در جاذبیت ربوبی که کیفیت آن معمولا جز به وسیله بارقه های لحظه ای در این دنیا قابل تصور و حصول در ذهن خودآگاه نمی باشد. دریافت نتیجه وصول به این آرمان همان گونه که در منابع دینی آمده است و ابن سینا هم اشاره ای به آن دارد پس از مفارقت نفس (روح) از بدن، قابل درک و دریافت باشد. ابن سینا چنین می گوید: و بدان این اشتغالات (در حال زندگی) چنانکه می دانی نوعی انفعالات و اشکالی است که وارد نفس می شود، مادامی که با بدن در اتصال است. و اگر این تأثرات و پدیده ها در نفس آدمی جایگیر شود پس از مفارقت نفس از بدن همان گونه که در دوران زندگی در نفس جایگیر بود ثابت می ماند، با این تفاوت که چون در حال زندگی، نفس به اداره بدن اشتغال داشت، لذا لذت و الم نتایج آنها را درک نمی کرد، ولی پس از جدایی از بدن که دیگر اشتغالی ندارد به خود می آید و همه آنها را دریافت می نماید....

Sources

محمدتقی جعفری- فلسفه دین- صفحه 78-80

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites