عدم انطباق معنای انسانی عدل و ظلم بر خداوند

English 3722 Views |

عدالت به معنای انسانی در مورد بشر کمال است و ظلم نقص؛ و از این رو عدل و ظلم به مفهوم رایج خود، مفاهیمی اخلاقی و مخصوص اجتماع بشری و به اصطلاح از مفاهیم قراردادی بوده و از شئون حکمت عملی شمرده می شوند نه حکمت نظری، بنابراین از حدود حیات بشری و حوزه اعمال اختیاری انسان پا فراتر نمی گذارند.
عدل و ظلم به مفهوم اخلاقی و انسانی در مورد خداوند صادق نیست و مصداق ندارد. حتی اگر عدالت اخلاقی، صفات ثبوتی خداوند و ظلم اخلاقی صفات سلبی خداوند درباره خداوند شمرده شود، عملا امکان ندارد که ظلم در مورد خداوند مصداق پیدا نماید. این عدم امکان نه از آن جهت است که محال است از خداوند ظلم صادر شود و نیز از آن جهت نیست که حسن و قبح و عدل و ظلم همه مفاهیمی شرعی هستند نه عقلی؛ آنچنانکه اشاعره میگویند، بلکه با قطع نظر از اینکه محال است یا محال نیست که از خداوند ظلم صادر شود و با فرض قبول این جهت که حسن و قبح افعال، ذاتی است و عدل و ظلم معانیی واقعی هستند، از این جهت که عدل، رعایت حق غیر و ظلم تجاوز به حق غیر است، ظلم در مورد خداوند منتفی است؛ چرا که خداوند مالک الملک علی الاطلاق است و شریکی در ملک ندارد. از این رو تصرفش در جهان تصرف در چیزی است که از آن خود اوست و هیچ کس در برابر او حقی و مالکیتی ندارد.
به عبارت دیگر، ظلم درباره خداوند منتفی است؛ نه از آن جهت که چون قبیح است، خداوند ظلم نمی کند و نه از آن جهت که حسن و قبح در مورد خداوند معنی ندارد، بلکه از آن جهت که فرضا قبح ظلم، ذاتی ظلم باشد و حسن و قبح های ذاتی همچنانکه بر اعمال بشر حاکم است، بر افعال خداوند هم حاکم باشد، عملا در مورد خداوند مصداق پیدا نمی کند، زیرا هیچ کس نسبت به داشته هایش در مقابل خداوند مالکیت ندارد تا با گرفتن یا ندادن آن ها توسط خداوند ظلم محقق شود.
آیا عدل و ظلم به مفهوم رایج؛ یعنی رعایت حقوق غیر، درباره خداوند صادق است؟ اگر عدل و ظلم را به مفهوم رایج بگیریم که مفهومی اخلاقی و مبتنی بر حسن و قبح عقلی است؛ و اگر افعال خداوند را بر محور همین حسن و قبح ها توجیه کرده و بخواهیم این افعال را از نظر رعایت حقوق غیر بسنجیم، باید بگوییم که خداوند به این مفهوم رایج، نه عادل است و نه ظالم؛ زیرا کسی غیر از او که به چیزی اولویت داشته باشد، فرض نمی شود تا رعایت اولویت های او، عدل و عدم رعایت آن اولویت ها ظلم محسوب شود.

Sources

مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحه 54-56

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information