کتاب المیزان فی تفسیر القرآن
English 18731 Views |تفسیر گرانسنگ المیزان، الهام بخش و ام التفاسیر معاصر شیعی است. مؤلف عالیقدر آن علامه بزرگوار آیت ا.... سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی یکی از مفاخر بزرگ مفسران قرون اسلامی هجری می باشد. این تفسیر کامل ترین و مهمترین تفاسیر موجود قرآن و سرچشمه دیگر تفاسیر معاصر است. تفسیر المیزان یکی از تفاسیر قرآن به قرآن، به زبان عربی است. در وادی تفسیر به جرأت می توان گفت متن کتاب و سنت، زیرساخت اصلی و محوری آن را شکل می دهد. همان طور که قرآن مخزن همه علوم است، تفسیر المیزان مخزن همه آراء و افکار علوی است که این حکیم الهی از آن بهره مند شده و به دیگران رسانده است.
معرفی اجمالی نویسنده
سیدمحمدحسین طباطبایی تبریزی در سال 1321 هجری قمری (1281 شمسی) متولد شد. یکسال قبل از فوت پدرش به مدرسه رفت، اما پس از پایان کلاس هفتم مصلحت دیده می شود که در خانه درس بخواند، به این دلیل او و برادرشان تحت تعلیم ادیب لایقی به نام شیخ محمدعلی سرائی قرار می گیرند و ادبیات عرب می آموزند و زیر نظر میرزا علینقی خطاط به یادگیری فنون خوشنویسی می پردازند. مرحوم علامه در 1303 در سن 21 سالگی با صبیه مرحوم حاج میرزا مهدی آقا طباطبایی مهدوی که از خویشان پدر بود، ازدواج کرد. استاد علامه در 1304 که دروس حوزه تبریز را به پایان رساند، به همراه همسر و برادر و پسرشان که تازه به دنیا آمده بود، عازم نجف اشرف شدند. آشنایی با حاجی میرزا علی آقای قاضی رضوان الله علیه در مرحوم استاد علامه چنان تأثیری گذاشت که مدت 11 سال اقامت در نجف علاوه بر فقه و اصول و ریاضیات و فلسفه و رجال و تفسیر، در عرفان عملی در محضر این استاد عالیقدر حضور یافته و در سیر و سلوک و تزکیه نفس توشه های فراوانی بردند. مرحوم محمدحسین طباطبایی در اواخر زندگی در نجف روزگار را به سختی گذراندند، به طوری که در سال 1314 در اثر اختلال وضع معاش عازم ایران شدند و در روستای شادآباد تبریز سکنی گزیدند. ایشان به منظور کسب علم عازم قم شدند و برای همیشه با شهر تبریز وداع کردند. در سال 1325 وارد قم شدند و بدین ترتیب زندگی پربار علمی مرحوم علامه از همین جا آغاز شد و مدت 35 سال در این شهر زندگی کردند و بیشترین خدمت را به اسلام و حوزه های علمیه کردند. وی درس فلسفه را با سبک و روشی نوین آغاز کرد. زندگی این عالم ربانی که یکی از مفاخر بزرگ اسلام و محققی کم نظیر است، در ساعت 9 صبح روز 24 آبان 1360 در شهر قم به پایان رسید و دعوت حق را لبیک گفت. آثاری که علامه طباطبایی در تبریز تهیه کردند: 1. رساله در اسماء و صفات 2. رساله در افعال 3. رساله در وسایط میان خدا و انسان 4. رساله قبل الدنیا 5. رساله من الدنیا 6. رساله بعد الدنیا 7. رساله در ولایت 8. رساله در نبوت 9. کتاب سلسله انساب طباطباییان آذربایجان.
مختصری از خدمات استاد در شهر قم: 1- پی ریزی شیوه نوین از تفسیر که کاملا بدیع و ابتکاری است. 2- اشاعه تفکر فلسفی و تعقلی 3- کوشش در تفهیم مسائل فلسفی و ملموس ساختن بسیاری از مسائل پیچیده 4- کوشش و نشر آثار اهل بیت 5- جمع میان مفاهیم قرآنی با آنچه که در اخبار خاندان رسالت وارد شده است. 6- اشاعه فکر شیعی در خارج از جهان اسلام 7- تربیت و پرورش شخصیت های علمی و فکری 8- تألیفات گرانبها اعم از چاپ شده و چاپ نشده 9- و...
بیانات صاحبنظران
شهید مطهری (ره): از آغاز تألیف تفسیر تاکنون تفسیری مانند المیزان نوشته نشده است.
مقام معظم رهبری در وصف علامه طباطبایی: علامه مجموعه ای از معارف و فرهنگ اسلام بود، فقیه و حکیم و آگاه، از اندوخته های فلسفی شرق و غرب بود و ....
استاد محمدهادی معرفت: مفسران در گذشته و حال بسیارند جز آنکه در میان همه آنها معدود تفاسیری چشم گیر و قابل توجه می باشند، از آن جمله تفسیرالمیزان نوشته ی استاد علامه است.
نظریه علامه طباطبایی در باب تفسیر و تأویل
حق در مورد تفسیر آن است که آن حقیقت واقعیه است که بیانات قرآنی اعم از حکمتها و موعظه ها به آن استناد پیدا می کند و تأویل برای مقام آیات قرآن، اعم از محکمه و متشابه وجود دارد. البته تأویل مفهومی نیست که الفاظ به آن احاطه پیدا نماید. خداوند متعال آنها را به قید لفظ می آورد تا مقاصد را به اذهان سامع نزدیک سازد، آنها همانند مثلها هستند که در موردی مثل زده می شود تا مقاصد روشن شود و بر حسن فهم شنونده تقریب ذهن به عمل آید. علامه با احاطه ای که بر آیات قرآنی داشته در تفسیر یک آیه، تمامی آیات را مورد توجه قرار می داده و از آنها مؤیدی بر نظر تفسیری خود استنباط می کرده است؛ چرا که از نظر وی هیچ آیه ای ناقص آیه دیگری نیست. این مسأله باعث نمی شد که علامه از تأثیرات و دلایل نقلی و احادیث استفاده نکند. از دیدگاه علامه سنت، مؤید کتاب و کتاب مفسر سنت بودند.
جایگاه کتاب
المیزان از بزرگترین آثار علمی علامه طباطبایی، و به حق در نوع خود کم نظیر و مایه مباحات و افتخار شیعه و پس از تفسیر تبیان شیخ طوسی (م 460 ق) و مجمع البیان طبرسی، بزرگترین و جامعترین تفسیر شیعی و از نظر قوت علمی و مطلبویت روش تفسیری بی نظیری است.
ساختار کتاب
اصل تفسیر المیزان به عربی در 20 مجلد وزیری نوشته شده است و تألیف آن 1329 هـ ق پایان یافته است. ترجمه فارسی آن به همت جمعی از فضلاء و مدرسین حوزه علمیه قم در 40 مجلد توسط آقایان حجچ الاسلام، ناصر مکارم شیرازی، شیخ محمدجواد کرمانی، محمدتقی مصباح یزدی، محمدرضا صالحی کرمانی، سیدمحمد خامنه ای، عبدالکریم بروجردی، سید محمدباقر موسوی همدانی فراهم گردیده است. همچنین ترجمه دیگری در 20 جلد که تماما توسط سید محمدباقر موسوی همدانی ترجمه و منتشر شده است. اصل این کتاب در حدود 8000 صفحه قطع وزیری است و فارسی آن در حدود 16000 صفحه یا کمی بیشتر است. این تفسیر، مرجع تألیفات و تحقیقات بسیاری از محققین نیز قرار گرفته است. علامه در تفسیر گرانقدر خود نکات بسیار مهم و معارفی مربوط به اسماء خدای سبحان و صفات و افعال او و وضع الفاظ و کلام خدا و نحوه تکلمه موجودات، نحوه سخن گفتن خداوند با انسان، زبان تمثیلی و نسبت آن با تأویل، زبان قرآن و معارفی مربوط به انسان در زندگی قبل از دنیا، بعد از دنیا و در دنیا است و معارفی مربوط به اخلاق نیک و بد انسان ..... و دهها بحث مفید که امروزه در کلام جدید به شدت مطرح است، را عنوان کرده و دیدگاه قرآن را درباره آن به دقت روشن فرموده اند. ایشان در تفسیر خود نخست چند آیه از قرآن کریم را آورده، سپس به طور جداگانه قسمت قسمت از آیه را مجدد یاد می کند و به تفسیر آن می پردازد و نیز اول تحت عنوان بیان، بحث هایی فلسفی، اجتماعی، تاریخی، علمی و اخلاقی پیش می آورد، سپس با بحث روائی و نقل روایات، سخنان خویش را پایان می بخشد.
ویژگی های تفسیر المیزان
ویژگی مهم این تفسیر به کارگیری تفسیر قرآن به قرآن است. این روش در کار مفسر تنها در کنار هم گذاشتن آیات برای درک معنای واژه خلاصه نمی شود، بلکه موضوعات مشابه و مشترک در سوره های مختلف را کنار یکدیگر قرار می دهد، تحلیل و مقایسه می کند و برای درک پیام آیه به شیوه تدبری و اجتهادی توسل می جوید. یکی از ابعاد چشم گیر المیزان، جامعه گرایی این تفسیر است. بی گمان این خصیصه از اندیشه و گرایشهای اجتماعی مؤلف برخاسته است و به مباحثی چون: حکومت، آزادی، عدالت اجتماعی، نظم اجتماعی، مشکلات امت اسلامی، علل عقب ماندگی مسلمانان، حقوق زن و دهها موضوع روز، روی آورده است. از مسائل بارز در المیزان، توجه به شبهات و اشکالات مخالفان و نقد و بررسی آنهاست و یکی دیگر از جنبه های تفسیر، عنایت به بحث های علمی و فلسفی و کلامی است. آنچه که سیره خاص المیزان است، این است که جز در روایات معصومین (ع) در تفاسیر پیشینیان به ندرت دیده می شود و بعد از آن همه هنوز به ابتکار خویش باقی است، همانا شناسایی آیات کلیدی و ریشه ای قرآن است. مرحوم علامه از آیات کلیدی قرآن کریم به عنوان غرر آیات یاد می فرمود که درخشش چشمگیر آنها نه تنها راهگشای بسیاری از آیات دیگر قرآن بود، بلکه پایه محکمی برای حل بسیاری از احادیث خواهد بود. ویژگی دیگر این تفسیر در آن است که به اخبار و احادیث از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) اعتناء تام و تمام نشان می دهد.
شیوه تفسیر
استاد جوادی آملی، روشهای تفسیری علامه را در چند فصل یادآوری نموده اند:
1- تفسیر قرآن به قرآن: در کیفیت استدلال یا استمداد از آیه ای برای آیه دیگر، سیره مفسران آیات الاحکام چنین بوده که در استنباط حکم فقهی از قرآن، آیات مقیده را شاهد تقید آیات مطلقه قرار می دادند و همچنین آیات خاصه را سند تخصیص آیات عامه می دانند.
2- ضرب قرآن به قرآن: توجه به این نکته ضرورت دارد که بین تفسیر قرآن به قرآن و ضرب قرآن به قرآن تفاوتی وجود دارد و این تفاوت بین تفسیر قرآن به قرآن با ضرب قرآن به قرآن، بعض به بعض – که یک نوع تفسیر به رأی است – موضوع امتیاز است و قهرا امتیاز حکمی هم خواهند داشت.
3- شیوه تفسیری مرحوم علامه:
1- مرحوم علامه اطلاع نسبتا وسیعی نسبت به مقام ظواهر قرآن داشتند و از هر آیه را که طرح می نمودند، طوری درباره آن بحث می کردند که سراسر قرآن کریم مطمح نظر بود.
2- مرحوم علامه سیری طولانی و عمیق در سنت سلسله معصومین (ع) داشتند و لذا هر آیه که طرح می شود، طوری آن را تفسیر می کردند که اگر در بین سنت معصومین (ع) دلیل یا تأییدی وجود دارد، از آن به عنوان استدلال یا استمداد بهره برداری شود.
3- مرحوم علامه تبحری کم نظیر در تفکر عقلی داشتند و لذا هر آیه را طوری تفسیر می نمودند که اگر در بین مبادی بین و یا مبین عقلی دلیل یا تأییدی وجود داشت، از آن در خصوص معارف عقلی به عنوان استدلال یا استمداد بهره برداری شود.
4- مرحوم علامه در علوم نقلی صاحب نظر بوده و از مبانی مسلمه آنها اطلاع کافی داشتند و لذا اگر شواهدی از آنها راجع به آیه مورد بحث وجود نمی داشت، هرگز آیه را بر وجهی حمل نمی نمودند که با مبانی آن رشته از علوم نقلی متناقض باشد بلکه بر وجهی حمل می کردند که تباینی با آنها نداشته باشد.
5- مرحوم علامه به همه محکمات قرآن آشنا بودند و می فرمودند برجسته ترین آیه محکمه همانا «لیس کمثله شیء» است و در شناخت متشابهات نیز ماهر بودند.
6- مرحوم علامه آشنایی کامل به مبادی برهان و شرایط مقدمات آن داشتند و لذا هرگز برای فرضیه علمی ارج برهانی قائل نبودند.
7- مرحوم علامه آشنایی کامل به مبانی عرفان و خطوط کلی کشف و اقسام گوناگون شهود داشتند و لذا درعین دعوت به تهذیب نفس و استفاده روش تزکیه از قرآن و حمایت از ریاضت شروع هرگز کشف عرفانی خود یا دیگران را معیار تفسیر قرار نمی دادند.
8- مرحوم علامه در تشخیص مفهوم از مصداق، کارآزموده بودند و هرگز تفسیر را با تطبیق خلط نمی کردند.
9- مرحوم علامه تنزل قرآن کریم را به طور تجلی می دانستند، نه تجافی لذا معارف طولی آن را مورد نظر داشته و هر یک از آنها را در رتبه خاص خویش قرار می دادند.
10- مرحوم علامه معارف دینی را جزء ماورای طبیعت می دانستند نه طبیعت، لذا آنها را منزه از احکام ماده و حرکت دانسته و افزونی و کاهش مادی را در حریم آنها روا نمی دیدند.
11- آشنایی کامل مرحوم علامه با قرآن کریم نه تنها موجب شد که آیات و حکمات قرآن را با ارجاع یکدیگر حل کنند بلکه در تفسیر حروف مقطعه نیز همین سیره حسنه را اعمال می نمودند.
استاد علامه، موضوعاتی که در قرآن در موارد متعددی تکرار شده را یکجا جمع آوری و یک بحث مستوفی، مفصل درباره موضوع آنها انجام داده اند، سپس هر وقت به آن مطلب می رسیدند با بیان اجمالی به همان مرکز اولی حواله می دادند.
مزایا و محاسن المیزان
1- جمع دو شیوه تفسیری ترتیبی و موضوعی
2- وحدت موضوعی در هر سوره
3- روح کلی حاکم بر قرآن
4- شناخت ارتباط آیات قرآن
5- جایگاه فطرت پاک در رسیدن به حقایق قرآن.
Sources
علامه طباطبایی- تفسیر المیزان- ج 1، صفحه 20 و 55
دایرة المعارف تشیع- ج 4 صفحه 575، ج 10 صفحه 466-462
بهاء الدین خرمشاهی- دانشنامه قرآن- ج 1 صفحه 770
موسوی همدانی- ترجمه تفسیرالمیزان- ج1 صفحه 25-18
عبدالرحیم عتیقی بخشایشی- طبقات مفسران شیعه- ج1 صفحه 195، ج 4 صفحه 454-439
محمد شفیعی- مفسران شیعه- صفحه 201
محمدهادی معرفت- تفسیر و مفسران- ج 2 صفحه 498-497
راحله ملکی پور- کتابشناسی- صفحه 345
قنبر علی کرمانی- کتابشناسی علامه طباطبایی
غلامحسین صدری افشار- فرهنگ فارسی اعلام- صفحه 471
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites