بررسی حقیقت سحر

English 1647 Views |

مرحوم سید در وسیلة النجاة می گوید: سحر عبارت است از نوشتن یا خواندن اوراد مخصوص یا سوزانیدن با آتش و دود کردن چیزهای مخصوص، یا نقش کردن صورت یا دمیدن یا گره زدن یا چند چیز را به وضع خاصی در جاهائی دفن کردن به طوری که در بدن یا قلب یا عقل شخص سحر شده اثر کند. مثل اینکه اگر غائب باشد او را حاضر کند یا اینکه او را خواب و بی هوش کند، یا ایجاد محبت یا دشمنی بین او و دیگری کند مثل بستن مرد از زن و جدائی بین آن ها انداختن. و در تفسیر المیزان ضمن تفسیر آیه 102 از سوره بقره مطالب جالبی می نویسد که خلاصه ترجمه آن نقل می شود:

بحث فلسفی- شکی نیست که اشخاصی یافت می شوند که کارهای خارق العاده ای انجام می دهند و پس از دقت معلوم می شود که غالب آنها  اسباب طبیعی دارد به این ترتیب که یک قسمت از این نوع کارها به وسیله عادت و تمرین زیاد صورت می گیرد مثل اینکه دیده می شود بعضی از افراد سموم کشنده ای را می خورند و در آنها اثر نمی کند، یا اشیای فوق العاده سنگینی را از زمین برمی دارند یا روی طناب در هوا راه می روند و مانند آن. قسمت دیگر معلول یک سلسله علل طبیعی مرموزات که مردم از آن بی خبرند مثل اینکه افرادی در وسط آتش می روند و نمی سوزند و علتش این است که ماده نسوز مخصوصی روی بدن خود قبلا مالیده اند، و یا اینکه مثلا  نامه می نویسند که روی صفحه کاغذ اثری از خطوط آن دیده نمی شود و چون روی آتش گرفته شد، خطوط  آن که با مایع بی رنگی که به آتش ظاهر می شود نوشته شده آشکار می شود. قسمت  دیگری از آنها در اثر تردستی و سرعت و مهارت زیاد در عمل است که از نظر پنهان می ماند یعنی عملی را چنان به سرعت انجام می دهند که انسان خیال می کند با یک علت غیرطبیعی ایجاب شده و اسباب و علل عادی آن را نمی بینند. مانند شعبده بازی ها و چشم بندی هائی که بعضی انجام می دهند. ولی بعضی کارهای خارق العاده  را نمی توان معلول اسباب عادی دانست مانند خبرهای غیبی، مخصوصا پیشگوئی هایی که نسبت به آینده می شود یا ایجاد محبت و عداوت میان دو نفر، بستن و باز کردن، خواب نمودن، بیمار ساختن، احضار ارواح، حرکت دادن بعضی اشیا به نیروی اراده و امثال آنها که مرتاضان انجام می دهند، پس از دقت معلوم می شود که تمام آنها از نیروی اراده و اعتقاد به تأثیر سرچشمه می گیرد. یعنی قبلا علم و اعتقاد قطعی به مطلبی پیدا می شود و اراده هم به دنبال آن. در بعضی موارد اراده بدون شرط خاصی موجود می شود و در بعضی دیگر شرائطی لازم دارد. مثل اینکه هنگام احضار ارواح آینه را جلو  روی بچه ای  که واجد شرائط خاصی است قرار می هند و یا جمله های مخصوصی می خوانند یا اینکه در موارد محبت و عداوت عبارت معینی را با مرکب مخصوصی روی چیز خاصی می نویسند ولی همه اینها شرائط حصول اراده موثر است. خلاصه هنگامی  که علم قطعی  به چیز پیدا شد، در حواس انسان تأثیر کرده و آنچه قطع پیدا کرده، در مقابلش مجسم می شود. این موضوع  را خودتان می توانید آزمایش کنید به این ترتیب که به خودتان تلقین کنید که شخص یا چیز معینی در برابر شما حاضر است و شما آن را با چشم خود می بینید بعد آن را کاملا در خیال خود تصور کنید و چنان متوجه وجود آن شوید که توجه به عدم آن و هیچ چیز دیگر نداشته باشید در این صورت به خوبی  خواهید دید که در مقابل شما حاضر است و لذا اطبای جدید و قدیم به واسطه همین تلقینات بیماریهای خطرناک را معالجه می کردند. به این معنی که شفا یافتن و صحت را چنان به مریض تلقین می کردند که در فکر او یک صورت قطعی به خود گرفته و سپس به وجود می آمده است. و اگر اراده خیلی قوی گردد ممکن است آنچه که در خود به وسیله آن ایجاد می کند، در دیگری نیز ایجاد کند. از آنچه گفتیم چند موضوع  روشن می شود:

1- برای حصول چنین تأثیراتی لازم است که شخص علم قطعی به وجود آنچه مورد نظر  او است داشته باشد اما مطابق بودن این علم با واقع لزومی ندارد. مثلا افرادی که تسخیر کواکب می کنند، معتقدند ارواح مخصوصی به کواکب آسمانی مربوطند که به وسیله آنها می توان کارهائی انجام داد. اگر چه ممکن است در چنین تشخیصی به خطا رفته باشند لیکن چون علم قطعی دارند موثر می گردد. شاید فرشتگان و شیاطین مخصوصی که عده ای از ارباب اوراد، اسم هائی برای آنها ترتیب داده اند و از آن با وضع خاصی استفاده می کنند از همین قبیل باشد. همچنین احضار ارواح ممکن است از همین  نمونه باشد زیرا آنها بیش از این دلیلی ندارند که روح در عالم خیال یا در عالم حس آنها  ظاهر شده، اما اینکه واقعا وجودی در خارج در برابر  آنها پیدا کرده است صحیح نیست  زیرا اگر چنین بود باید دیگران هم ببینند. از این راه اشکالات مختلفی که در این زمینه وجود دارد حل می شود. از جمله اینکه، در بعضی اوقات روح شخصی را که زنده و مشغول به کار خود است حاضر می کنند و با او سخن هائی می گویند، وقتی که از خودش سوال می شود، کاملا از چنین جریانی بی خبر است، یا اینکه ایراد می کنند که روح مجرد است و زمان و مکان ندارد و احضار  او در مکان معینی چه معنا دارد، یا اینکه  گاه می شود که روح یک شخص معین، نزدیک نفر  به صورتی  احضار  می شود و نز دیگری به صورت دیگر. یا اینکه گاه می شود بعضی ارواح که احضار می شوند دروغ می گویند یا یکی دیگری را تکذیب می کند. پاسخ تمام ایرادها یک چیز است و آن اینکه روح فقط در عالم حس و خیال شخص احضار کننده حضور پیدا می کند نه اینکه مانند اشیای  طبیعی که در خارج با حواس خود ادراک می کنیم حاضر شود.

2- کسی که دارای چنین اراده موثری است اگر متکی به قدرت روح و شخصیت خود باشد( چنانکه غالبا در مرتاضان دیده می شود)، طبعا نیروی اراده و تأثیرش محدود و مقید است. اما اگر صاحب آن اراده به خدا متکی باشد ( مانند انبیا و اولیا و صاحبان یقین که اراده ای جز برای خدا  و به خدا نمی کنند)، چنین اراده مقدسی هیچ گونه استقلالی از خود ندارد، طبعا یک اراده نامحدوده و ربانی است و تأثیرش حدود و قیودی ندارد. افرادی که دارای این نوع اراده ( قسم دوم) هستند، اگر در مقام تحدی و دعوت مخالفین به معارضه و اثبات عجز آنها برآیند و دست به چنین کارهائی بزنند، عمل آنها را معجزه می نامند و اگر در چنین موردی نباشند، کرامت یا اجابت دعا- اگر با دعا همراه باشد-می نامند، در قسم اول، یعنی ارده ای که متکی به خود است نه به خدا، اگر توأم با استمداد از روح یا جن و مانند آن باشد کهانت نام دارد و اگر با دعا و اوراد و مانند آن همراه باشد سحر نامیده می شود.

3- چون همان طور که دانستیم این گونه کارها معلول تأثیر اراده است، بنابراین با تفاوت اراده از نظر قوت و ضعف، آثار آنها هم متفاوت است. لذا ممکن  است یکی اثر دیگری را از کار بیندازد، چنانچه معجزه سحر را باطل می سازد، یا اینکه  اراده بعضی افراد، در افرادی که روح و اراده قوی دارند ثأثیر نمی کند، چنانچه در عمل تنویم ( خواب کردن – هیپوتیزم) و احضار ارواح این موضوع دیده شده است.

بحث علمی-
علومی که از تأثیرات غریبه و خارق العاده بحث می کند بسیار است. از آن جمله:

1- سیمیا، که در چگونگی ضمیمه کردن قوای ارادی با قوای مخصوص مادی، برای انجام تصرفات عجیب و غریب در موجودات طبیعی بحث می کند. یکی از شعب این علم همان چشم بندی است که به وسیله تصرف در قوه خیال بیننده، آثار عجیبی به نظرش مجسم می سازد. این علم واضح ترین اقسام سحر است.

2- لیمیا یا علم تسخیرات، که از کیفیت تأثیر قوای ارادی به وسیله ارتباط با ارواح قوای عالم بالا، مانند ارواح متعلق به کواکب با ارتباط و استمداد از جن و تسخیر آنها بحث می کند.

3- هیمیا یا طلسمات که از کیفیت ترکیب و انضمام قوای عالم بالا با موجودات عالم پایین، برای انجام تأثیرات غریبه بحث می کند.

4- ریمیا یا شعبده بازی که درباره چگونگی استفاده از قوای مادی و خواص موجودات برای وانمود کردن آثار خارق العاده ای به حس، صحبت می کند.

و این چهار قسم را به ضمیمه فن کیمیا، علم پنج گانه مخفی می نامند. ملحق به این علوم می شود علم اعداد و اوفاق، که درباره ارتباط اعداد و حروف مطالب به یکدیگر و تشکیل جدول های خاصی به صورت مثلث یا مربع و قرار دادن حروف یا اعداد مزبور را در خانه های آن به طرز مخصوصی برای رسیدن به مطالب مختلف بحث می کند. از جمله آنها است علم خافیه که درباره چگونگی تغییر و تکسیر کردن حروف است، چیزی که مورد نظر است و استخراج نام هائ ملائکه و شیاطین موکل بر آنها از آن و دعا کردن با اورادی  که از این نام ها تشکیل یافته، برای وصول به آن منظور صحبت می کند. و از آن جمله است علم تنویم مغناطیسی ( خواب مصنوعی – هیپوتیزم ) و علم احضار ارواح که امروز رایج است.

Sources

شهید عبدالحسین دستغیب- گناهان کبیره(باب اول)- از صفحه 82 تا 85

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information