بررسی معانی متعدد کلمه دعوة با توجه به زیارت جامعه

English 1964 Views |

از جمله ی صفاتی که برای اهل بیت نبوت علیهم السلام در زیارت جامعه کبیره آمده این است: «والد عوة الحسنی».

معانی متعدد کلمه ی دعوة

کلمه ی دعوة معانی متعدد دارد، از جمله به معانی خواندن و کسی را صدا زدن است. فلان کس را می خوانم یعنی، صدایش می زنم. خدا را بخوانید (ادعوا الله)، یعنی خدا را صدا بزنید. بگویید (یا الله، یا رباه)، فرموده است: «.....ادعونی أستجب لکم.....» (سوره غافر/ آیه 60«مرا بخوانید ]صدایم بزنید[، جوابتان می دهم...». معنای دیگر آن، ایجاد انگیزه در کسی کردن است. مثلا کسی را تشویق به انجام دادن کاری یا خواندن غذایی می کنیم، یعنی در او میل و رغبت به انجام دادن آن کار را ایجاد می کنیم. در آیه ی شر یفه می خوانیم: «ادع إلی سبیل ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه....» (سوره نحل/ آیه 125«] ای پیامبر[ مردم را با حکمت و موعظه ی نیکو به راه خدا دعوت کن». نه اینکه آنها را صدا بزن، بلکه کاری کن که میل و رغبت به بندگی خدا در آنها ایجاد شود، و لذا در این معنا کلمه ی «الی» همراه می شود، در حالی که معنای اول بدون همراه بود. «حسنی» یعنی بهترین و زیباترین. حسن به معنای خو بی و زیبایی است. حسن یعنی زیبا. «احسن» یعنی زیباتر. «حسنی» به همان معناست منتهی، به اصطلاح، مونث «احسن» است. حال، اهل بیت نبوت «الدعوة الحسنی» یعنی زیباترین دعوتند.

تفاوت مناجات ما با مناجات معصومین علیهم السلام

اگر دعوت را به معنای اول بگیریم، یعنی زیباترین خواندن ها و نیکوترین صدا زدن ها که به اصطلاح، از باب "زید عدل " مصدر به معنای اسم فاعل آمده است، یعنی کسی بهتر از آن ها نمی تواند خدا را بخواند. ما همه خدا را می خوانیم و (یا الله، یا رباه) می گوییم، اما خیلی فرق هست میان آن یا الله، یا رباه که ما می گوییم و آن یا الله، یا رباه که علی علیه السلام می گوید. بین نمازی که ما می خوانیم و نمازی که آنها می خواندند، از زمین تا آسمان فاصله است. پس بهترین دعوت ها دعوت آنهاست. هر مخلوقی از آن نظر که سراپا نیاز است، خالقش را می خواند و دست حاجت به سوی او دراز می کند، اما هر فقیری که به فقر خویش آگاهتر باشد، خدا را بهتر می خواند، و معلوم است کسی که از همه کس به فقر خویش آگاهتر است، رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم است و همچنین کسی که از همه کس با نحوه ی خواندن خدا آشناتر است، رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم است، و لذا بهترین خواندن ها خواندن رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و اهل بیت آن حضرت علیهم السلام است و بهترین دعاها را آنها دارند. چه کسی مانند امیرالمومنین علیه السلام می تواند دعای کمیل انشاء کند؟ چه کسی مانند امام سیدالشهدا علیه السلام می تواند دعای عرفه ایجاد کند؟ دعای کمیل و دعای عرفه از مصادیق دعوت حسنا هستند. البته، برای کسانی که اهلش باشند و بتوانند در دریای معارف این بیانات نورانی غوطه ور گردند، و گرنه من فقط الفاظی می خوانم و قطره ای هم از آن دریا نمی چشم. آن که اهلش باشد و بفهمد، می فهمد که به راستی، دعای عرفه دعوت حسناست، دعای ابوحمزه ثمالی در شب های ماه مبارک رمضان دعوت حسناست، صحیفه ی سجادیه ی امام سید الساجدین علیه السلام از اول تا آخر دعوت حسناست. بهترین دعوت ها، بهترین دعاها و بهترین خواندن ها را آنها دارند. خودشان، هم دعوتند هم صاحب دعوتند. سراپای وجودشان دعوت و عرض بندگی به خداست. حتی ابن جوزی، که از علمای معروف سنی است، می گوید: «ان علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام له حق التعلیم فی الاملاء الانشاء..... و عرض  الحوائج الی الله....)، «حقیقت آن که، علی بن حسین، امام زین العابدین بر امت اسلامی ] در باب دعا و کیفیت سخن گفتن با خدا و نحوه عرض حاجت به پیشگاه خدا [ حق تعلیم دارد». اگر امام علی بن الحسین علیه السلام و تعلیماتش نبود، ملت مسلمان نمی دانستند با خدا چگونه صحبت کنند و چگونه عرض حاجت به پیشگاهش کنند، از خدا چه بخواهند و چگونه بخواهند. آن معلم الهی بوده که به امت تعلیم کرده که با خدا چطور حرف بزنید و هر حاجتی را  با چه بیانی از خدا بخواهید. خواستید اسعفار کنید، چطور بگویید، خواستید استسقا کنید، چگونه بگویید، در موقع ترس از دشمن و مبتلا شدن به انوع بلاها چگونه دعا کنید، تمام این ها را آن حضرت تعلیم کرده  است. این حرف یک عالم سنی است که به امامت آن حضرت هم معتقد نیست، ولی این مقدار فهمیده که آن بزگوار حق تعلیم بر امت اسلامی دارد و این یکی از مصادیق الدعوة الحسنی است که حقا به صورت یک سرمایه عظیم آسمانی به دست ما داده شده است. ولی باللاسف که ما، آن چنان که شایسته است، از آن بهره برداری نمی کنیم و باید به این نقیصه اعتراف کنیم که ما آن عرضه را نداریم که در اقیانوس مواج و بیکران تعلیمات آن معلمان الهی غوطه ور شویم و انواع جواهرات عالی انسانی برای تأمین حیات جاودانی بدست آور یم. تنها، غباری از آستان مقدسشان به چهره ما نشسته و هر چه داریم، از برکات همین غبار است. اگر در دنیا عزت و شرف داریم، به حرمت این غبار است و اگر در  برزخ و محشر نیز سعادت و نجاتی خواهیم داشت، باز به حرمت این غبار است و غیر از این غبار هیچ مایه ای نداریم. کلمه ی دعوت معنای دیگری هم دارد و آن ایجاد میل و رغبت در دیگران برای انجام دادن کاری است. دعوت حسنای به این معنا نیز اهل بیت نبوت علیهم السلام هستند که با افکار و اخلاق و اعمالشان آدمیان را به عبودیت ترغیب می کنند و به بندگی خدا وا می دارند. "داعی الی الله" به معنای واقعی، علی علیه السلام و آل علی علیهم السلام هستند که از تمام ابعاد و شوون زندگی شان ندای دعوت به سوی خدا بلند است. این هم معنای دوم برای الدعوة الحسنی است.

معنای سوم د عوت حسنی

معنای سومی هم گفته اند که اهل بیت رسول علیهم السلام بهترین و زیباترین مقصود از دعاهای حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام در قرآنند. قرآن کریم دعاهایی از حضرت ابراهیم علیه السلام نقل می کند، از جمله این آیه ی  شریفه در سوره ی بقره است: «و إذ یـــرفع إبراهیم القواعد من البیت و أ سماعیل.....» (سوره بقره / آیه 127] به یاد بیاور[ آن موقعی را که ابراهیم و اسماعیل ] این پدر و پسر که هر دو از پیغمبران بزرگ خدا هستند [داشتند ستون های کعبه را بالا می بردند ]و ساختمان کعبه را می ساختند[......در آن موقع دعایی داشتند و می گفتند: «ربنا تقبل منا إنک أنت السمیع العلیم»، «...ای پروردگار ما، این عمل را از ما قبول کن، تو شنوا و دانایی». حضرت ابراهیم علیه السلام در دعای خود می فرماید: «ربنا و ابعث فیهم رسولا منهم...»(سوره بقره/ آیه 129«پروردگارا، از میان ذریه ی من رسولی برانگیز که تلاوت آیات و تعلیم کتاب و حکمت کند و انسان ها را تزکیه کند». این دعای حضرت ابراهیم علیه السلام نیز مستجاب گشت و از میان ذریه اش حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه وآله وسلم مبعوث به رسالت شد و به تعلیم و تزکیه ی آدمیان پرداخت و اهل بیتش علیهم السلام نیز جانشینش گردیدند و از این جهت، اهل بیت نبوت علیهم السلام مصداق اعلای دعوت حسنای ابراهیم علیه السلام شدند. این جمله از تفسیر "منهج الصادقین" ذیل همین آیات از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده که فرموده است: «انا دعوة ابی ابراهیم)، «من دعای پدرم ابراهیم هستم» یعنی، با بعث من دعای پدرم ابراهیم علیه السلام مستجاب شده است. دعای دیگری نیز از ابراهیم علیه السلام در قرآن نقل شده است.

دعای مستجاب دیگر حضرت ابراهیم علیه السلام

«.....واجعل لی لسان صدق  فی  الآخرین»، (سوره شعرا/ آیه 84«] خدایا[ برای من در میان امت های آینده، لسان صدق و ذکر خیر قرار بده» یعنی، آنچنان کن که یاد من در خاطره ها بماند و برنامه ی الهی من در میان آیندگان ادامه یابد و مکتب توحید، که من به توفیق تو پایه گذار آن بوده ام، همیشه باقی باشد. این دعا هم مستجاب شده که قرآن می فرماید: «....و جعلنا لهم لسان صدق  علیا» (سوره مریم/ آیه 50.... ما برای ایشان ] ابراهیم و ذریه اش[ لسان صدق والایی قرار دادیم، و اینک می بینیم که اهل بیت نبوت علیهم السلام، عالیترین ذکر خیر و لسان صدق ابراهیم علیه السلام هستند و به دعوت حسنای او تحقق بخشیده اند. دعای دیگری نیز از جناب ابراهیم علیه السلام درباره ی ذریه اش در قرآن آمده است.

محبوبیت قلبی اهل بیت نبوت علیهم السلام

«ربنا إنی أسکنت من ذ ریـتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ر بنا لیقیموا الصلاة فاجعل أفئده من الناس تهوی إلیهم و ارزقهم من الثمرات لعلهم یشکرون» (سوره ابراهیم/ آیه 37«پروردگارا، من بعضی از فرزندانم را در سرزمینی که فاقد هرگونه زراعت و آب و گیاه است، نزد خانه ای که حرم توست، اسکان دادم. پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس دل های گروهی از مردم را به آنها متوجه ساز ]و مهر آن را در دلهای مردم بیفکن[ و آنان را از محصولات ] مورد نیازشان[ روزی ده، باشد که سپاسگزاری کنند».

می بینیم  که این دعای زیبای ابراهیم علیه السلام هم مستجاب شده و خداوند مهر و محبت ذریه ی حضرت را، که بارزترین مصادیق آن وجود مبارک حضرت خاتم الانبیا صلی الله علیه وآله وسلم و اهل بیت اطهار علیهم السلام هستند، در قلوب جمعیت های عظیم بشری افکنده است که عاشقانه رو به سوی آنها می روند و سیل عواطف و احساسات خود را بی صبرانه به سوی آنها سرازیر می سازند و هم اکنون حرم های مطهرشان موج می زند از جمعیت های دلباخته که پروانه وار گرد شمع قبور مقدسشان بال و پر می زنند و عرض مودت می کنند و به دعوت حسنای جناب ابراهیم علیه السلام لبیک اجابت می گویند که: «... فاجعل أ فئده من الناس تهوی  إ لیهم...». پس این هم یک معنای بسیار روشن برای جمله ی نورانی الدعوة الحسنی که اهل بیت نبوت علیهم السلام با مجبوبیشان در قلوب مردم، تحقق بخش دعای بسیار زیبای حضرت ابراهیم علیه السلام هستند.

Sources

سیدمحمد ضیاء آبادی- کتاب حبل متین (جلد اول) – از صفحه 167 تا 171 و صفحه 175 تا177

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites