تشکیل دولت فاطمیان، نتیجه اصلاح دینی عبیدالله مهدی، یکی از امامان اسماعیلیان
English 5749 Views |عبیدالله یا عبدالله پسر کوچک حسین مستور که او را مهدی و سعید نیز خوانده اند به سال 260 ق./ 873 و 874م. دیده به جهان گشود. او در حالی که هنوز هشت سال داشت وارث امامت پدر شد. هرچند به دلیل خردسالی او، در آغاز، امور دعوت اسماعیلی را عملا عموی وی محمد بن احمد در دست داشت، اما پس از مرگ وی در سال 286ق./ 899م. خود رهبری اسماعیلیان را در دست گرفت. او در همان آغازین سال اصلاحاتی دینی را اعلام داشت و مهمترین آنها نیز دعوی امامت بود، در حالی که بنابر عقیده اسماعیلیان نخستین و قرامطه تنها هفت تن امام خوانده می شدند و آخرین آنها نیز محمد بن اسماعیل و همو قائم منتظر و ناطق هفتم بود و رهبران پسین اسماعیلی تنها حجت قلمداد می شدند و با امام یعنی همان مهدی غایب تماس داشتند، عبیدالله مهدی ادعای امامت کرد و بدینسان راه را بر استمرار سلسله امامان مشهود گشود. نکته دیگر نیز آن بود که وی مدعی شد خود از نسل عبدالله بن جعفر صادق علیه السلام است و دیگر امامان فاطمی نیز که از این نسل بودند نام محمد بن اسماعیل برخود نهاده بودند از اینرو، محمد بن اسماعیل نه نام فردی مشخص، بلکه عنوانی عام برای هرکس است که پس از عبدالله بن جعفر تا ظهور مهدی امامت را در اختیار گیرد. بدینسان از دیدگاه او مهدی مصداق مشخصی نداشت و او خود می توانست مهدی باشد، چونانکه فرزند خود محمد بن عبدالله را نیز به عنوان القائم بأمرالله ملقب ساخت. هرچند بخشهایی از اسماعیلیه و مبارکیه به استمرار سلسله امامت در فرزندان محمد بن اسماعیل عقیده داشتند و این اصطلاح دینی عبیدالله مهدی با عقیده آنان ناسازگاری نداشت، اما صرفنظر از برخورد این گروه، چنین اصلاحی سبب شد اسماعیلیان به دو شاخه قسمت شوند: گروهی از آنان به امامت عبیدالله مهدی وفادار ماندند و گروهی دیگر سر به مخالفت برداشتند. این گروه را قرمطیان مخالف یا جد دین گفته اند. جدایی این گروه سبب شد دوره ای ناسازگاری میان قرمطیان و فاطمیان آغاز شود و در همین دوره بود که حمدان و عبدان، رهبران قرامطه کوفه و عراق، از عبیدالله مهدی جدا شدند و بخشهایی از دیگر قرامطه را نیز در این جدایی با خود همراه کردند، چونانکه در بحرین، ابوسعید جنایی از حمدان و عبدان حمایت کرد و ابوزکریای داعی را که به عبیدالله وفادار مانده بود کشت و در همان سال 286ق./ 899م. خود دعوی مهدودیت و اعلام استقلال کرد. اما پس از او جانشین ابوالقاسم سعید و ابوطاهر سلیمان از نظریه کهن اسماعیلیان یعنی مهدویت محمد بن اسماعیل و وعده ظهور او حمایت کردند. در منطقه جبال و ری نیز شماری از داعیان به همین قرامطه مخالف پیوستند و در یمن هم در سال 291ق./ 903و 904م. و بطور آشکارتر در 299ق. / 911م. ابن فضل از بیعت عبیدالله مهدی سر برتافت و اعلام استقلال کرد. این جدایی و ناسازگاری میان قرامطه و فاطمیان تا اوایل سده چهارم یعنی زمانی که دیگر بار قرامطه به بیعت فاطمیان درآمدند، ادامه یافت و در جریان همین جدایی بود که زکرویه بن مهرویه کوفه را پایتخت خود قرار داد و از آنجا بر دمشق، حمص و سلمیه تاخت.
فاطمیان: دولت و دعوت
عبیدالله و تشکیل حکومت: عبیدالله مهدی پس از اعلام اصلاحات خود و در پی جدایی قرامطه، اندکی پیش از هجوم قرمطیان به سلمیه از این شهر گریخت و راه مصر در پیش گرفت. او در حدود 291ق./ 903و904م. به مصر رسید. این زمانی بود که از سویی دیگر ابوعبدالله شیعی، داعی بزرگ اسماعیلیان در افریقیه قدرتی به هم رسانده و در همین زمان نامه ای به عبیدالله نوشته و ضمن دعوت از وی برای سفر به افریقیه و رفتن به میان قبیله کتامه به او اطمینان داده بود که مردم از وی بعنوان مهدی استقبال خواهند کرد. بدینسان عبیدالله مهدی که در مصر هنوز خطر تعقیب از سوی عباسیان را احساس می کرد آهنگ پیوستن به ابوعبدالله شیعی کرد. او بدین هدف به طرابلس و از آنجا به سمت سجلماسه رفت و در همین شهر بود که از سوی کارگزار وقت خاندان مدراری که به نام عباسیان بر بخشهایی از افریقیه حکم می راندند، تحت نظر قرار گرفت یا زندانی شد. از آن سو، ابوعبدالله شیعی که روز به روز بر سرزمینهای تحت تصرف خویش می افزود آهنگ سجلماسه کرد تا امام خود را از زندان برهلاند و حکومت را به او سپرد. این کار در سال 297ق./910م. انجام پذیرفت و عبیدالله پس از آزاد شدن به خلافت انتخاب شد و از سلجماسه به رقاده مرکز موقت ابوعبیدالله و جایی در نزدیکی قیروان – مرکز حکومت اغالبه – آمد و بدینسان نخستین دولت رسمی شیعی به نام فاطمه علیهما السلام دختر پیامبر صلی الله علیه و آله تشکیل یافت و نام خلافت فاطمیان را از آن خود ساخت. بعدها خلافت مهدی به جای رقاده، قیروان را مرکز خود قرار داد و از سال 304 ق. نیز شهر تازه ساز مهدیه که به همین منظور احداث شد مرکز این خلافت بود. نیم قرن پس از آن نیز شهر قاهره احداث شد و مرکز خلافت فاطمیان گردید.
Sources
دکتر حسین صابری- کتاب تاریخ فرق اسلامی – از صفحه 120 تا122
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites