ماجرای نهی از منکر آیة الله بافقی در مقابل رضا شاه
English 7531 Views |آیة الله شیخ محمد تقی بافقی از علمای ربانی و عارفان وارسته و مجاهد بود. او در عصر مرجعیت آیة الله شیخ عبدالکریم حائری، از مدرسین معروف حوزه علمیه قم بود و در سال 1322 شمسی در تبعیدگاه خود (شهر ری) رحلت کرد و قبر شریفش در مسجد بالا سر در جوار مرقد مطهر حضرت معصومه علیهما السلام است. عید نوروز سال 1306 شمسی (27 رمضان 1346) بود. زائران بسیاری در حرم حضرت معصومه علیهما السلام حضور داشتند. خانواده رضاخان پهلوی بدون حجاب برای زیارت مرقد حضرت معصومه علیهما السلام به قم آمده بودند و می خواستند با همان وضع وارد حرم شوند. این گستاخی و بی احترامی خانواده شاه، موجب خشم مردم شد. روحانی به نام «سیدناظم واعظ» مردم را به امربه معروف و نهی از منکر فرا خواند. در این میان خبر به شیخ محمدتقی بافقی رحمة الله رسید. ایشان نخست به خانواده رضاخان پیام داد که اگر مسلمان هستید، نباید با این وضع در این مکان مقدس حضور یابید و اگر مسلمان نیستید که اصلا حق ورود ندارید. خانواده رضاخان به پیام ایشان اعتنایی نکردند. آیة الله بافقی شخصا به حرم آمده و به خانواده رضاخان شدیدا اخطار کرد، به طوری که نزدیک بود موجب قیام و شورش مردم بر ضد حکومت شاه شود. از طریق شهربانی قم به رضاخان اطلاع دادند که خانواده شما (شمس و اشرف) به دستور روحانیون در اتاقی محبوس شده اند و به آنها اخطار شده که حق ندارند بدون حجاب وارد حرم گردند. رضاخان شخصا با واحد نظامی به قم آمد و خانواده خود را نجات داد. او با چکمه وارد صحن مطهر شد و آیة الله بافقی را مورد ضرب و شتم قرار داد. سپس به اشاره شاه، ایشان را دمر خوابانیدند و شاه با عصای ضخیم بر پشت او می نواخت و شیخ فریاد می زد: یا امام زمان به فریاد برس! سپس آن عالم ربانی مدتی زندانی بود و پس از زندان تا آخر عمر تحت نظر اداره آگاهی به عبادت اشتغال داشت.
Sources
محمد محمدی اشتهاردی- داستان دوستان – از صفحه 597 تا 598
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites