تفسیر معنای افواج در سوره نباء
English 1372 Views |در تفسیر مجمع البیان است که معاذ از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم از معنای آیه «...... فتــــأتون أ فواجا» (سوره نبأ / آیه 18) سوال کرد. رسول خدا فرمود: «ای معاذ! از امر بزرگی سوال کردی (معنای افواجا)، آنگاه گریه کرد و فرمود: در قیامت گنهکاران در ده فوج وارد محشر می شوند که هر گروهی شکل ویژه خود دارند.
فوج اول به صورت بوزینگان و فوج دوم به صورت خوکان و سومین فوج، سرنگون هستند یعنی سرها پایین و پاها بالا می باشد: (المنکر سون علی رووسهم). فوج چهارم کوران و پنجم گنک و کرها هستند. دسته ششم زبانشان را بدون اختیار می جوند و دسته هفتم: «المقطعه ایدیهم و ارجلهم»، دست و پا بریده هایند و دسته هشتم بوی فرجشان مانند لاشه مردار، محشر را فرا گرفته است. نهم، گروهی که کنار جهنم به دار آو یزان می گردند تا وقتی خلایق از حسابشان خلاص گردند. آنگاه سرنگون به دوزخ افکنده شوند. دسته دهم کسانی که سر تا پا لباس آتشین پوشیده اند.
معاذ عرض کرد: اینها چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: فوج اول، سخن چین ها هستند، اینهایند که میمون صفتند. این طرف و آن طرف می جهند. سخنی از این بگیرند و برای آن نقل کنند و آتشی روشن نمایند. فردای محشر نیز ملکوتش – که میمون صفت بود- ظاهر می شود و به صورت بوزینه محشور می گردند. فوج دوم، حرامخوارانند. دین و انصاف را کنار گذاشته از هر راهی برسد صرف می کنند هر چند حرام و نجاست حقیقی باشد. خوک کارش کثافت خواری است. هر جا لجن و نجاست است طالبش می باشد. این شخص حرامخوار خوک را پیروی می کرد، فردای قیامت نیز اینها به صورت خوک محشور می گردند.
طایفه سوم- که سرنگون هستند- رباخوارانند. ملکوتشان اینک آشکار شده است. در دنیا بر غیر روش صحیح که خدا معین فرموده بود، حرکت می کردند. وضع طبیعی انسان روی دو پا بودن است، اینها باطنشان بر طبع انسانی نبود، لذا ظاهرشان هم باید وارونه باشد. در معاشرت و معامله با مردم مادی بودند، از سر یک شاهی سود نمی گذشتند.عقل فطری می گوید مال برای رفع نیاز است نه برای اینکه خودش مطلوب بالذات باشد. پول اضافی داری، به رفیق مومنت وام بده، راه انسانیت و دوستی این است. (در مورد ربا، رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم گیرنده و دهنده و نویسنده و شاهد و دلال را لعنت فرموده است. و در قرآن مجید وضع حشر رباخوار را به اصطلاح مانند مصروع و جن زده بیان می فرماید و رباخواری را جنگ با خدا اعلام می فرماید. از عجایب این است که در دنیا نیز رباخواران معمولا فقیر می شوند و می میرند. ورشکست و گرفتار می شوند. بالاخره عاقبت ندارد. وعده خداست که ربا از بین می رود. حالا یا به دست خودش یا فرزندانش).
طایفه چهارم کسانی هستند که متصل زبان خود را می جوند و چرک و خون از دهان آنها خارج می شود. آنها قاضی هایی هستند که به غیر حق حکم می کنند و عالمان بی عملند که کردارهای آنها برخلاف گفتارهایشان است، واجبات و محرمات را خوب می دانند و خوب موعظه می کنند اما خودشان به آنچه می دانند عمل نمی کنند. پشیمان تر و حسرت دارترین اهل جهنم کسی است که به سبب علم و ارشاد او، دیگری پذیرفت و بهشتی شد و خودش به واسطه عمل نکردن، جهنمی شده است، و نیز مردی است که جهنمیان از بوی گند عالم بی عمل، اذیت می شوند. و نیز مرویست بدترین خلق در قیامت عالم بی عمل است.
طایفه پنجم کورانند یعنی کور وارد محشر می شوند و آنها کسانی هستند که حق را نادیده گرفته و به باطل حکم می کنند. حکام جورند و به بندگان خدا ستم می کنند و خلاصه، حکمرانان ستمگرند.
طایفه ششم کسانی اند که کر و گنگ وارد محشر می شوند. خود پسندها و از خود راضیها هستند که خود و کارهای خود را خوب و پر ارج و بزرگ می پندارند و به خود مغرورند و از راه بندگی- که حقیقت عجز و نیاز است- منحرفند و به خود می بالند.
طایفه هفتم کسانی هستند که دست و پا بریده وارد محشر می شوند و آنها کسانی هستند که به همسایه خود آزار می رسانند. (و در بحارالانوار از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم مروی است: هرکس به همسایه خود آزار رساند، خداوند حرام می فرماید بر او بوی بهشت را و جایش جهنم است.)
طایفه هشتم کسانی هستند که بوی گند آنها از مردار بدتر است و آنها کسانی اند که از شهوت و لذتهای حرام برخوردار بودند و از هیچ حرامی پرهیز نداشتند و حق واجب الهی در اموالشان را نمی دادند.
طایفه نهم کسانی هستند که به شاخه هایی از آتش بسته شده اند و آنها غمازان و سعایت کنندگان نزد سلاطین بودند و اسباب زحمت مردم و آزار رساندن به آنها را فراهم می کردند.
طایفه دهم کسانی هستند که جبه های آتشین بر آنها پوشانیده شده است و آنها تکبرکنندگان و فخز فروشان و نازکنندگان هستند.»
Sources
شهید آیت الله سیدعبدالحسین دستغیب (ره)- سرای دیگر – از صفحه 101 تا 105
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites