اهداف حکومت اسلامی در قرآن
English 1546 Views |همانطور که در آیات قرآن درباره ضرورت وجود حکومت سخن ها گفته شده است، درباره اهداف حکومت اسلامی نیز بیاناتی به چشم می خورد:
1- در آیه 41 سوره حج می خوانیم: «الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوة واتوه الزکاة وامروا بالمعروف ونهوا عن المنکر»، «آنها (یاوران الهی) کسانی هستند که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم نماز را بپا می دارند و زکات را ادا می کنند و امر به معروف و نهی از منکر می نمایند» تعبیر به «مکناهم فی الارض» به معنی قدرت بخشیدن به آنها در روی زمین است، ولی این تعبیر در بسیاری از آیات قرآن در خصوص قدرت حکومت به کار رفته، چنانکه در سوره یوسف در دو آیه می خوانیم: «وکذلک مکنا لیوسف فی الارض» و در مورد ذوالقرنین آمده است: «انا مکنا له فی الارض و اتیناه من کل شیی سببا»، «ما به او در روی زمین قدرت و حکومت دادیم، و اسباب هر چیزی را در اختیارش نهادیم». بنابراین مفهوم آیه چنین می شود که یاران خدا هنگامی که به حکومت رسیدند از یک سو راه را برای رسیدن به قرب پروردگار که یکی از مظاهر آشکار آن نماز است هموار می سازند، و از سوی دیگر راه را برای عدالت اجتماعی که یک وسیله بارز آن اداء زکات است می گشایند، و از سوی سوم با هر گونه مفسده اجتماعی مبارزه کرده، عوامل گسترش نیکی ها و خوبیها را در جامعه که یک وسیله نهم آن امر به معروف و نهی از منکر است فراهم می سازند. اگر فرض کنیم که تعبیر به «مکنا» به معنی هر گونه قدرت بخشیدن بوده باشد باز دلالت آیه بر مقصود ما روشن است، زیرا حکوت بارزترین نمونه قدرت است. مرحوم علامه طباطبایی در ذیل این آیه می گوید: منظور از تمکین در ارض، قدرت بخشیدن به آنهاست که هر چه را از امور مربوط به زندگی اراده کنند انجام دهند بی آنکه کسی مانع آنها گردد. آیا چنین قدرتی جز از طریق به دست آوردن حکومت امکان پذیر می باشد؟ در تفسیر قرطبی این معنی با صراحت بیشتری آمده است زیرا جمله «الذین ان مکناهم فی الارض» را به معنی امرا و صاحبان حکومت تفسیر کرده است. اصولا امر به معروف و نهی از منکر که در آیه فوق آمده چنانکه در مباحث فقهی نیز آمده است دارای مراحل مختلفی است که یک مرحله آن منحصرا در اختیار حکومت است.
2- در آیه 55 سوره نور درباره حکومت صالحان چنین آمده است: «وعد الله الذین امنوا منکم وعمولوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم ولیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم ولیبدلنهم من بعد خوغهم امنا یعبدوننی لایشرکون بی شیئا». در این آیه بعد از آنکه خداوند به مومنان صالح العمل وعده خلافت و حکومت می دهد، آن را با چند جمله تعقیب می کند که در واقع به منزله اهداف این حکومت است، نخست تمکین و قدرت بخشیدن به دین الهی و حاکمیت آن بر پهنه اجتماع، و دیگر از میان رفتن ناامنی ها و تبدیل آن به امنیت اجتماعی کامل، و دیگر عبادت خالی از هر گونه شرک. و به این ترتیب اهداف حکومت طبق این بیان عبارتند از:
1- حاکمیت دین و قوانین الهی بر همه اجتماع
2- استقرار و امنیت کامل در همه جا
3- عبادت خالصانه پروردگار و برچیده شدن آثار شرک و بت پرستی
در واقع هدف نهایی همان تکامل انسان و سیر الی الله است که استقرار امنیت و حاکمیت قوانین الهی مقدمه وصول به آن محسوب می شود.
3- در آیه 26 سوره ص خطاب به داود پیامبر بزرگ الهی می خوانیم: «یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس بالحق»، «ای داود! ما تو را خلیفه در روی زمین قرار دادیم، پس در میان مردم به حق، حکومت و داوری کن». در این آیه به روشنی نتیجه خلافت و حکومت در زمین را احقاق حقوق می شمرد، و به تعبیر دیگر جلوگیری از هرگونه تجاوز و تعدی و گرفتن حق ضعیفان و محرومان از زورمندان و اقویا. بدیهی است این تنها هدف حکومت داود یا پیامبران بنی اسرائیل نبود، این یکی از اهداف مهم هرگونه حکومت الهی در هر زمان و هر مکان است. درست است که حکم کردن در بسیاری از آیات قرآن به معنی قضاوت و داوری آمده، اما با توجه به اینکه در آغاز آیه سخن از خلافت در روی زمین است روشن می شود که هر گونه حاکمیت به عدل در مفهوم جامع آیه درج است. از این گذشته قضاوت نیز یکی از شئون حکومت است. شبیه همین معنی در آیه 58 سوره نساء آمده است، آنجا که می فرماید: «ان الله یامرکم ان تودوا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل»، «خداوند به شما فرمان می دهد که امانتها را به صاحبانش برسانید و هنگامی که در میان مردم داوری و حکومت می کنید به عدالت حکومت کنید». در روایات متعددی که در تفسیر آیه نازل شده است با صراحت آمده که منظور از این امانت همان مقام ولایت است که هر امامی به امام بعد از خود می سپارد هر چند در سایر امانات نیز جاری می شود به خصوص اینکه در بعضی از این روایات آمده است که مخاطب در آیه، حکام (وامرا) هستند و این نشان می دهد که حکومت به عدل در آیه فوق تنها به معنی داوری و قضاوت نیست، بلکه هرگونه حاکمیت عادلانه را شامل می شود.
4- اصولا تمام آیات و روایاتی که هدف انبیاء را به عنوان تعلیم وتربیت و تزکیه نفوس و اقامه قسط در میان مردم و رفع اغلال و شکستن زنجیرهای اسارت ذکرمی کند، در واقع اهداف تشکیل حکومتهای الهی را نیز بیان می کند زیرا حکومتهای الهی مقدمه و ابزاری هستند برای تامین اهداف بعثت انبیاء و به این ترتیب اهداف حکومتهای الهی را می توان در امور زیر خلاصه کرد:
1- تعلیم وتربیت و رشد جامعه در جنبه های علمی و اخلاقی
2- تامین آزادی های انسانی، و نفی هرگونه اسارت و استعمار بشر به وسیله بشر خواه در جنبه های فکری باشد یا سیاسی و نظامی و اقتصادی
3- اقامه عدل و داد و تامین عدالت اجتماعی در تمام سطوح جامعه
4- فراهم ساختن امنیت اجتماعی به عنوان مقدمه ای برای وصول به اهداف دیگر
5- فراهم کردن مقدمات بندگی خدا و سیر الی الله و تکامل انسانی و رسیدن به مقام الهی که به اصطلاح غایة الغایات و منتهی الرغبات است.
این بحث را با سخنی از امیرمومنان علی(ع) که در آغاز فرمان مالک اشتر آمده و اهداف حکومت اسلامی در آن به روشنی ترسیم شده است پایان می دهیم، آنجا که فرمود: «هذا ما امر به عبدالله علی امیرالمومنین مالک بن الحارث الاشتر فی عهده الیه حین ولاه مصر، جبایه خراجها ، وجهاد عدوها واستصلاح اهلها وعماره بلادها»، «این دستوری است که بنده خدا علی(ع) به مالک بن حارث اشتر در فرمانش به او صادر کرده است، زمانی که وی را زمامدار و والی کشور مصر قرار داد تا مالیاتهای آن سرزمین را جمع کند و با دشمنان آن کشور بجنگد، به اصلاح اهلش همت گمارد، و به عمران و آبادی شهرهای آن بپردازد».
بدین ترتیب عمران و آبادی بلاد و اصلاح حال مردم و جهاد با دشمنان و تقویت بیت المال به عنوان پشتوانه ای برای انجام این امور، به عنوان اهداف این حکومت شمرده شده است، ولی چنانکه اشاره شد اینها اهدافی است که در مرحله اول قرار دارد. آن اهداف نهایی و اصلی همان تعلیم وتربیت و تهذیب نفوس و سیر الی الله است.
Sources
ناصر مکارم شیرازی –پیام قرآن 10 – از صفحه 35 تا 39
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites