خداوند در قرآن کریم درباره وجه خداوند می فرماید: «کل من علیها فان* و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام؛ هر آن کس که بر روی زمین است فناپذیر است* و تنها ذات با شکوه و ارجمند پروردگارت باقی می ماند» (رحمن/ 26-27).
عالم خلقت و جهان آفرینش ظاهری دارد و باطنی، ظاهر آن همین موجودات متکثره مادیه و طبیعیه می باشند که هر یک از آنان دارای تشخیص و انانیت است، و هر کدام به اندازه وسعت و گشایش ماهیت خود از نعمت وجود و علم و قدرت برخوردارند، و این ماهیات مختلفه و هویات متفاوته، خود را میزان ارزش و حیات قرار داده و دعوت به خویش می کنند و از موجودیت و شخصیت خود دفاع می نمایند. چون خود را در معرض نقص ببینند، برای ترمیم و تتمیم موجودیت خود از موجودات دیگر استفاد می کنند و آنان را برای رفع نقصان خود استخدام می کنند، و برای جلب منفعت و دفع ضرر از هر گونه تلاش دریغ ندارند، و اگر احیانا اصل زندگی و حیات خود را در معرض مخاطره مشاهده نمانید، با تمام قوا به دفع آن برمی خیزند، و برای دفاع از حیات تا سرحد مرگ و نیستی پیش می روند. این موجودات دارای نفوس و شخصیت های متفاوتی هستند و هر یک از آنان ندای استقلال در داده و علم موجودیت خاصه خود را به دوش می کشد. و باطن این عالم آفرینش همان ربط محض این موجودات با عوالم مجرده لاهوتیه و جبروتیه، و ربط محض با حضرت باری تعالی شأنه العزیز میباشد که از عالم ربوبی و صقع جبروتی به آنها افاضه وجود و علم و قدرت و حیات میکند، و دائما گل بوستان این ماهیات را شاداب و باطراوت میدارد، بطوریکه اگر یک لحظه آن ربط قطع گردد، تمام این عالم با این گسترش عجیب و این پهناوری محیرالعقول، با عدم محض یکسان و بلادرنگ مهر باطل شد که همان نیستی مطلق از حیات و وجود و آثار و لوازم آن است بر پیشانی آن زده میشود.
این عالم ظاهر را وجه آفرینش و وجه خلقت گویند و آن عالم باطن را وجه الهیه و وجه الله گویند. وجه به معنای نشان دهنده و ارائه دهنده ذات موجود است. مثلا وجه انسان بهترین و عالی ترین عضو اوست که نمایشگر و نشان دهنده اوست که از آن به سیما و صورت نیز تعبیر می کنند. و وجه عمارت نمای جلو ساختمان است که با مشخصاتی از سائر ساختمانها امتیاز دارد. و وجه مرکب ها و سیارات و سائر چیزها نیز بهترین عضو از اعضاء نشان دهنده آن مرکب و سیاره است.
معنای وجه الله در بین موجودات
و وجوه این موجودات از انسان ها و حیوان ها مختلف است زیرا بر اساس و زیربنای اختلاف آفریده شده اند و معیار و میزان اختلاف نیز در وجوه آنان مشهود است. و وجه الله که این موجودات را به وجود آورده و لباس هستی در تن آنها کرده است واحد است، چون خدا واحد است و حیات و علم و قدرتی که افاضه میکند واحد است و کیفیت ربط این موجودات با عالم باطن واحد است. مقدار حیات و علم و قدرت در موجودات مختلف است، ولی إعمال قدرت و علم و حیات در ذات الهیه برای ایجاد موجودات مختلفه مختلف نیست. خداوند برای آفرینش خورشید قدرت بیشتری إعمال نکرد تا برای آفرینش یک قطعه از کرات بسیار کوچکتر، و برای خلقت کوه الوند علم و قوت بیشتری بکار نبرد تا برای خلقت یک قطعه سنگ، و نیز برای خلقت فیل و پشه، و برای آفرینش اولین و عالی ترین موجودات امکانیه حضرت محمدبن عبدالله (ص) تا برای آفرینش ضعیف ترین فرد از صنف انسان یا انواع حیوان.
قدرت و علم و سائر صفات و أسماء الهیه واحد است و به یک نهج خاص و طریق واحد مخصوص به موجودات تعلق میگیرد. از ناحیه حضرت ربوبی شدت و ضعف، و زیاده و نقصان، و کم و کیف ندارد، زمانی و مکانی نیست: «و مآ أمرنآ إلا واحدة کلمح بالبصر؛ امر ما نیست مگر یکی، مانند یک چشم بر هم زدن» (قمر/ 50)، «و مآ أمر الساعة إلا کلمح البصر أو هو أقرب؛ و امر وقوع ساعت قیامت نیست مگر به قدر یک چشم بر هم زدن یا نزدیکتر از آن» (نحل/ 77). ولیکن از ناحیه موجودات این عالم و ظروف مختلفه و ماهیات متکثره مختلف میشود: ضعف و شدت، و زیاده و نقصان، و مقید بودن به زمان و مکان و سائر أعراض پدید می آید. آن جنبه الهیه را وجه الله، و این جنبه خلقیه را وجه الخلق گویند.