قیس بن سعد انصاری (رکن مذهب)

سخن نهائی ما درباره قیس
قیس از استوانه های دین و ارکان مذهب است. امید است تو ای خواننده عزیز پس از دقت بیشتر در مطالبی که راجع به این شخصیت بزرگ نقل کردیم: فضائل و صفات برجسته او، دانشها و فرهنگها و بینش هایش دور اندیشی و عقیده راستین و استوارش و درستی و درستکاری او، جانفشانیهایش در راه یاری پیشوایش و پایداری پرچم اسلام در دوران زندگی پیامبر و امیرالمؤمنین به وسیله او و ثبات و پایداریش در دوران امام حسن آنگاه که خلق از او روی گردانیدند و دست از همکاری با او کشیدند! صراحت بیان و سخنان حقی که تا پایان زندگی در هر محفل و مجتمعی بی پرده بیان می داشت و فریب نخوردن او از جلوه های باطل و آرایش بی دینی و مال و منال فراوان معاویه که برای انحراف او از دینش و فریب دادن او در اختیارش گذارده شد، آنگاه که یک میلیون درهم به او بخشید تا با او همکاری کند و یا از فعالیت علیه او خودداری نماید... دیگر با توجه به این امور هیچ گونه تردیدی به خود راه ندهید که قیس از پایه های محکم دین و ستونهای استوار مذهب و از بزرگان امت و دعوت کنندگان به سوی حق است و بنابراین آنچه در کتب و تواریخ مشتمل بر شرح حال او نسبت به ستایش مقام و شخصیت او ضبط و ثبت گشته با همه مبالغه ای که در آن به کار رفته گویای مقام شامخ و حقیقت بارز شخصیت او نیست.
آری هرگاه در خاندان سعد فرزندی همچون قیس وجود نمی داشت رسول خدا دست به دعا برنمی داشت و این چنین نمی گفت: «پروردگارا: درودها و رحمت خود را بر خاندان سعد بن عباده قرار ده». و در غزوه «ذی قرد» نمی فرمود: «خداوندا رحمت را بر سعد و خاندانش ارزانی دار چه نیک مردی است سعد بن عباده!». و باز آنگاه که در خانه سعد غذا صرف فرمود نمی گفت: «طعام شما را نیکان خوردند و فرشتگان بر شما درود فرستادند و روزه داران بر خان گسترده شما افطار کردند». و یا آنگاه که شتر بارکش رسول خدا گم شده بود و از طرف سعد بن عباده شتری برای حمل توشه در اختیار آن جناب گذارده شد، نمی فرمود: «خداوند بر شما دو نفر (پسر و پدر) برکت دهد ای ابا ثابت (کنیه سعد پدر قیس) بشارت باد تو را که رستگار شدی. همانا به وجود آوردن جانشین ها و فرزندان شایسته در دست خدا است و به هر کس اراده کند و مشیتش قرار گیرد جانشینی شایسته و پسندیده می بخشد به تحقیق پروردگار فرزندی پاک دامن و نیکو سیرت به تو عنایت فرموده است.»
پس تو ای خواننده، آثار رحمت و مظاهر درود و جلوه گاههای فضل پروردگار را در قیس مشاهده نما و رحمت و برکت الهی را که به واسطه دعای پیامبر (ص) نصیب او و خاندانش شد بنگر. درود و رحمت خدا و برکاتش بر او باد. قیس بن سعد را با شیخین (ابوبکر و عمر) در داستان طوق خالد بن ولید سخنان و مناظراتی است که ابومحمد دیلمی، حسن بن ابی الحسن در ارشادالقلوب جلد دوم ص 201 متذکر آنها شده و بیان کرده که قیس با زبانی فصیح و نطقی گویا و بیانی رسا و ایمانی محکم و دلی با جرأت در مقابل آنان این سخنان را گفته و ما برای رعایت اختصار از ذکر آن صرف نظر می کنیم.

استادان قیس و کسانی که از او روایت کرده اند
به طوری که در کتاب الاصابة و تهذیب التهذیب آمده است: سرور و فرمانروای قبیله خزرج (قیس) از رسول خدا (ص) و مولای متقیان امیرالمؤمنین علی (ع) و از پدرش سعد روایت نموده است. از جمله روایات او از پدرش روایتی است که حافظ محمد بن عبدالعزیز جنابذی حنبلی در کتاب «معالم العترة» به طور مرفوع از قیس و او از پدرش نقل کرده است که او از علی بن أبی طالب (ع) شنیده که می فرمود: «در روز جنگ احد شانزده ضربت بر من وارد شد در چهار ضربت از پای درآمدم و بر زمین افتادم مردی خوش صورت و نیک چهره و خوشبو نزد من آمد و بازویم را گرفت و مرا از جای بلند کرد و فرمود: روی به دشمن آور تو در حال پیروی از دستور خدا و رسول هستی و آن دو از تو خوشنودند بعد از آن نزد رسول خدا آمدم و جریان را به آن حضرت گفتم. رسول خدا فرمود: ای علی خداوند دیدگانت را روشن گرداند او جبرئیل بوده است.»
هم چنین قیس از عبدالله بن حنظلة بن راهب انصاری نیز روایت می کند نامبرده در سال 63 (یوم الحره) کشته شد در حالی که در آن روز انصار با او بیعت نموده بودند. ابن حجر در «تهذیب التهذیب» جلد دوم صفحه 193 و جلد پنجم ص 193 و جلد 8 ص 396 روایت قیس را از نامبرده ذکر نموده است. افراد بسیاری از صحابه و تابعین از قیس روایت نموده اند که بعضی از آنها در «حلیة الاولیاء» و «اسدالغابة» جلد چهارم ص 215 و «الاصابة» جلد سوم ص 249 و تهذیب التهذیب جلد 8 ص 396 ذکر شده اند به این شرح:
1- انس بن مالک انصاری خادم رسول خدا (ص).
2- بکر بن سوادة، به طوری که در «السنن الکبری» تألیف بیهقی جلد 10 ص 222 مذکور است نامبرده حدیثی را در ملاهی از قیس روایت نموده است.
3- ثعلبة بن ابی مالک القرظی.
4- عامر بن شراحیل الشعبی متوفای سال 104.
5- عبدالرحمن بن ابی لیلی انصاری که از یاران خاص أمیرالمؤمنین و در جنگ جمل پرچمدار آن حضرت بود، حجاج بن یوسف ثقفی آنقدر او را تازیانه زد که شانه هایش سیاه گشت و در عین حال ناسزا به علی نگفت و از او تبری نجست، یاران رسول خدا و صحابه خاص آن حضرت گرد او جمع شده و او برایشان حدیث می گفت و همگی ساکت نشسته و گوش فرا می دادند عبدالله حارث گوید: «گمان نمی کنم زنها بتوانند فرزندی هم چون او بزایند.»
ابن معین و عجلی و عده ای دیگر او را موثق دانسته اند. وی در سال 81- یا 2 و 3 و 6 دیده از جهان فرو بست و ابن خلکان در ص 296 جلد اول تاریخش و بسیاری از تاریخ نویسان شرح حال او را نگاشته اند.
6- عبدالله بن مالک جیشانی متوفای سال 77 و ابن حجر در جلد پنجم تهذیب ص 380 شرح حال او را آورده و از گروهی نقل کرده که او را ثقه دانسته اند. مرثد گوید که: او در بین مردم مصر از همه عابدتر و پرهیزگارتر بود، وی از أمیرالمؤمنین و عمر و ابی ذر و معاذ بن جبل و عقبة روایت می کرده است.
7- ابوعبدالله عروة بن زبیر بن عوام اسدی مدنی.
8- ابو عمار عریب بن حمید همدانی. وی از أمیرالمؤمنین و حذیفه و عمار و ابی میسرة روایت می کرده است احمد و دیگران او را ثقه و مورد اطمینان می دانسته اند، به جلد 7 تهذیب التهذیب ص 191 مراجعه کنید.
9- ابومیسره عمرو بن شرجیل همدانی کوفی متوفای سال 63، شهید دوم استاد و شخصیت بزرگوار شیعه او را در کتاب درایه اش ستوده و گفته است: «وی جزء تابعین و مردی با فضیلت و از اصحاب محمد بن مسعود بوده است.» ابن حجر در جلد سوم «الاصابة» ص 114 و جلد 8 تهذیب ص 47 شرح حال او را آورده و گفته است ابن حبان او را جزء ثقات دانسته و گوید: «او از عبادت کنندگان بود و از بس نماز خوانده بود زانوهایش هم چون زانوی شتران وصله بسته بود.»
10- عمرو بن ولید سهمی مصری متوفای سال 103 مولا و غلام عمرو بن عاص که از عده بسیاری از صحابه حدیث نقل کرده است و یکی از آنها «قیس» است چنانکه در تهذیب التهذیب جلد هشتم ص 116 این مطلب آمده است از جمله احادیثی که از قیس روایت کرده حدیثی است درباره لهو و لعب که آن را بیهقی در جلد دهم «السنن» ص 222 از طریق قیس نقل نموده است.
11- ابونصر میمون بن ابی شبیب ربعی کوفی متوفای سال 83 و به او رقی نیز گفته شده است این شخص از أمیرالمؤمنین و عمرو معاذ بن جبل و ابی ذر و مقداد و ابن مسعود روایت می کرده است ابن حجر شرح حال او را در کتاب تهذیبش ذکر کرده است.
12- هزیل بن شرجیل ازدی کوفی چنانکه در کتاب حلیة الاولیاء جلد 5 ص 24 و الاصابة جلد سوم ص 620 ذکر شده است.
13- ولید بن عبدة غلام عمرو بن عاص به طوری که در جلد 11 کتاب تهذیب ابن حجر ص 141 آمده است وی از قیس روایت می کرده است و شاید این همان عمرو بن ولید باشد همچنانکه از کلام دارقطنی ظاهر می گردد.
14- ابونخیع یسار ثقفی مکی که در سال 109 درگذشته است. ابن حجر در کتاب تهذیبش از عده ای نقل کرده است که او را ثقه دانسته اند و ابن اثیر در جلد چهارم «اسدالغابة» ص 215 روایتی را از قول او از طریق قیس از رسول خدا نقل نموده که آن حضرت فرمود: «اگر دانش در ثریا و به آن چسبیده شده باشد مردمانی از فارس به آن دست خواهند یافت.» ابوبکر شیرازی متوفای سال 407 در «الالقاب» این روایت را از وی نقل کرده است چنانکه در ص 4 کتاب تبییض الصحیفه آمده است.
 


منابع :

  1. عبدالحسین امینی نجفی- ترجمه الغدیر- جلد 3 صفحه 167

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/118222