معاد و پایان گرفتن اختلافها
English فارسی 3414 نمایش |یکی از مسائلی که در قیامت مطرح است، مسأله داوری خداوند در اختلافات مردم است، خداى تعالى خبر می دهد که روز قیامت، حاکم و داور میان آنها در امورى که مورد اختلاف آنها است او می باشد. می فرماید: پروردگار تو روز قیامت، میان آنها در آنچه پیوسته اختلاف داشتند، داوری خواهد کرد؛ «إن ربک یقضى بینهم یوم القیامة فیما کانوا فیه یختلفون؛ همانا پروردگار تو روز قیامت درباره ى آنچه اختلاف مى کردند میانشان حکم خواهد کرد.» (یونس/ 93) بدیهی است هنگامی که خداوند در آن روز رسما میان آنها داوری کند، اختلافات برچیده خواهد شد و حقایق آشکار خواهد گشت.
این آیه اشاره به اختلافهای بنی اسرائیل است، یا اختلافی که بعد از نزول قرآن و ظهور اسلام در میان آنها پیدا شد که گروهی با توجه به نشانه هائی که از اسلام و پیغمبر اکرم (ص) داشتند آن را پذیرفتند، و گروهی به خاطر حفظ منافع شخصی از پذیرش آن سرباز زدند. یا اشاره به اختلافاتی است که در عصر موسی بن عمران (ع) بعد از نجات از چنگال فرعونیان و مشاهده این اعجاز بزرگ، یا به هنگام رفتن موسی به کوه طور و ظهور گوساله سامری، در میان آنها حاصل شد. گرچه بسیاری از مفسران احتمال اول را ترجیح داده اند ولی آیات قبل از این آیه احتمال دوم را ترجیح می دهد. جمع میان هر سه تفسیر هم ممکن است. به هر حال به گفته بعضی از مفسران معروف این گونه اختلافات، در دار دنیا قابل زوال نیست، تنها در آخرت است که خداوند داوری می کند و حق را از باطل و راستگو را از کافر جدا می سازد.
قضاء پروردگار در صحنه قیامت عبارت از به کنار رفتن پرده و ظهور سیرت اعمال و کردار بشر است که سیرت انسان از خیر و شر و طاعت و تمرد آشکار مى شود و حقایق اشیاء به ظهور می رسد قضا و داورى پروردگار میان مردم عبارت از حضور متخاصمین و طرح دعوى و شهادت گواهان و صدور حکم است بالاخره از هنگام حشر و مبعوث شدن مردم است تا وقتى که کفار بر حسب محکومیت خود وارد دوزخ شده و اهل بهشت نیز وارد بهشت شوند. در آیه ای دیگر، تعبیر به حکم آمده است و بعد از آنکه اشاره به گوشه ای از اختلافات بنی اسرائیل می کند، می فرماید: «الله یحکم بینکم یوم القیامة فیما کنتم فیه تختلفون؛ پروردگار تو، روز قیامت در میان شما در آنچه اختلاف داشتید حکم خواهد کرد.» (حج/ 69)
در اینکه اختلاف یهود در چه بود؟ از آغاز آیه استفاده می شود که آنها درباره روز شنبه که روز تعطیل آنها بود، اختلاف داشتند. (اختلاف در اینکه صید در آن روز حرام است یا حلال؟ با اینکه پیامبرشان بر آنها تحریم کرده بودند، و یا اختلاف در ترجیح آن روز بر جمعه و مانند آن.) اصولا بنی اسرائیل به گواهی تاریخشان همیشه کانونی از اختلاف و پراکندگی بودند به عکس امروز که به خاطر حوادثی که اصل موجودیت آنها را تهدید می کند دست به دست هم داده و مخصوصا بر ضد مسلمانان جهان متحد شده اند. به هر حال محکمه عدل الهى روز قیامت برپا مى شود و خداوند حاکم قاضى است قضاوت مى فرماید؛ چه در امر توحید و چه در امر رسالت و چه در امر خلافت خلفاء و چه در امور دینیه از احکام اسلامیه و وظایف شرعیه و ظلم ظالمین و بدعت هاى در دین و انکار ضروریات دین و ضروریات مذهب.
در آیه ای دیگر، آنچه در آیات قبل آمده بود به صورت کلی تر و تحت عنوان دیگر، مطرح شده است، اشاره به اختلافات وسیع و گسترده مؤمنان و اصناف مختلف کفار کرده، و می فرماید: «إن الذین ءامنوا و الذین هادوا و الصبین و النصارى و المجوس و الذین أشرکوا إن الله یفصل بینهم یوم القیامة إن الله على کل شى ء شهید؛ کسانی که ایمان آورده اند (مسلمانان) و یهود و صائبان (ستاره پرستان) و نصاری و مجوس و مشرکان، خداوند در میان آنها روز قیامت جدائی می افکند (حق را از باطل جدا می سازد)، خداوند بر هر چیز گواه است و از همه چیز آگاه است.» (حج/ 17)
قابل توجه اینکه یکی از نامهای معروف قیامت «یوم الفصل» است، قرآن می گوید: «إن یوم الفصل کان میقاتا؛ به یقین روز داورى زمان وعده است.» (نبأ/ 17) در آیات متعدد دیگری از قرآن نیز همین تعبیر درباره روز قیامت آمده است. «فصل» در اصل به معنی جدائی دو چیز از یکدیگر است و روز قیامت از این جهت یوم الفصل نامیده شده که حق از باطل در آن روز جدا می گردد، و هرگونه اختلاف به وسیله داوری خداوند برچیده می شود و صفوف نیکان و پاکان از بدان و آلودگان جدا می گردد، به گفته مرحوم «طبرسی» در «مجمع البیان» صورت اهل حق سفید و نورانی و چهره اهل باطل سیاه و ظلمانی خواهد بود.
آیا با چنین نشانه های روشنی باز هم جائی برای اختلاف و نزاع در مسأله حق و باطل باقی می ماند. در این آیه به شش گروه از پیروان ادیان معروف که در عصر نزول قرآن وجود داشته و در واقع مذاهب عمده را تشکیل می داده اند اشاره شده است می فرماید: مؤمنان (مسلمین) یهود، صابئین (پیروان یحیی که بر اثر انحرافاتی بعضی از آنها را ستاره پرستان نامیده اند) نصاری (مسیحیان) و مجوس (زرتشتیان) و مشرکان و بت پرستان، سپس می فرماید خداوند در قیامت میان آنها جدائی خواهد افکند و اهل حق را به روشنی از اهل باطل جدا می سازد. اگر امروز برای جدا ساختن اهل حق از اهل باطل نیاز به دلیل و منطق و استدلال است آن روز مطلقا نیازی به این امور نیست، بلکه به مصداق آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است حتی احتیاج به توضیح ندارد، و رنگ رخساره ها خبر از سر درونها می دهد!
چراغها برافروخته خواهند شد
در آیات بالا با ذکر پنج عنوان مختلف: «انباء»، «تبیین»، «حکم»، «قضاء» و «فصل»، این حقیقت به روشنترین حقایق، جدایی حق از باطل، و روز حکم و داوری نهائی است. چگونه چنین نباشد در حالی که قیامت یوم البروز و یوم الظهور است و «و برزوا لله الواحد القهار؛ و [مردم] در برابر خداى یگانه قهار ظاهر شوند.» (ابراهیم/ 48) روز برطرف شدن حجابها و کشف غطاء است؛ «فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید؛ اینک از تو پرده ات را برداشتیم پس دیده ات امروز تیزبین است.» (ق/ 22) در واقع طبیعت عالم دنیا که یک عالم ظلمانی یا نیمه ظلمانی است اجازه نمی دهد که حقایق به طور کامل آشکار و آفتابی گردد، و درست به شب می ماند که انسان هر قدر تلاش و کوشش کند که با چراغ به حقایق دسترسی پیدا نماید باز چهره قسمتی از حقایق نمایان نمی گردد، اما قیامت همانند موقع طلوع آفتاب است، که با درخشش آن همه چیز آفتابی و برملا می شود.
به هنگام شب گروهی ممکن است راه را پیدا کنند ولی گروه دیگری در بیراهه بمانند و نیز ممکن است کسانی که حق را یافته اند هر کدام توصیف محدودی از آن بنمایند، مانند مثال معروفی که می گوید گروهی در تاریکی شب برای شناسائی فیل به سراغ آن رفتند، هر یک عضوی از آن را لمس کردند و بعد که بیرون آمدند توصیفهای متناقضی از آن داشتند، آن کس که دستش به پای فیل رسیده بود می گفت فیل همچون یک ستون است! و دیگری که دستش به خرطوم رسیده بود آن را به لوله بزرگی تشبیه می کرد، و سومی که سینه فیل را لمس کرده بود آن را همانند سقفی می دانست، ولی هنگامی که فیل در روشنائی قرار گرفت اختلافات به کلی برطرف شد، و همه فهمیدند توصیفهای آنها محدود بوده است!
همانگونه که قبلا اشاره شد انسان این آمادگی را دارد که از امواج اختلاف درآید و در عالم یقین و وحدت گام بگذارد، و خداوندی که او را برای تکامل آفریده است مسلما از این فیض محروم نخواهد کرد. اختلاف یکی از موانع راه تکامل است، اختلاف مزاحم آرامش است، و اختلاف گاه سبب سرایت شک به ریشه اعتقادات انسان است، بنابراین باید در انتظار روزی بود که این موجودات مزاحم برچیده شوند. البته انبیاء و اوصیاء به کمک کتب آسمانی حقایق را تا آنجا که طبیعت زندگی دنیا اجازه می داد روشن ساختند، ولی آنها همچون چراغهائی بودند فرا راه انسان در شب ظلمانی دنیا، لذا چیزی نمی گذشت که باز اختلاف جای وحدت را می گرفت، چنانکه قرآن می گوید: «فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید؛ ما قرآن را نازل نکردیم مگر برای اینکه تبیین کنی برای آنها آنچه را آنها در آن اختلاف داشتند.» (نحل/ 64) و در جای دیگر می گوید: «فما اختلفوا إلا من بعد ما جاءهم العلم؛ آنها اختلاف نکردند مگر بعد از آن که علم و آگاهی به سراغشان آمد.» (جاثیه/ 17)
این نشان می دهد که با تمام تلاش و کوشش انبیاء و برطرف شدن نسبی اختلافات باز هم اختلاف به طور کامل برطرف نشد. اصولا هوا و هوسها، حب و بغضها که در این دنیا بر بسیاری از مردم حاکم است خود بزرگترین حجاب است، و تا آنها کنار نروند گامی به سوی وحدت برداشته نخواهد شد. اما در قیامت همه این حجابها می سوزد و نابود می شود، لذا حقایق بدون حجاب آشکار می گردد.
منـابـع
سيد محمدحسين حسينى همدانى- انوار درخشان- جلد 6 صفحه 222
سيد محمدحسين حسينى همدانى- انوار درخشان- جلد 8 صفحه 299
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 11 صفحه 230
طيب عبدالحسين بهمانی- أطیب البیان- جلد 9 صفحه 339
ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن- جلد 5 صفحه 266
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها