علم جو از نظر اخوان الصفا

فارسی 4111 نمایش |

عالم کون و فساد
عالم کون و فساد همان جهان تحت القمر است که دائما در حال کون و فساد و تغییر و استحاله است. همچون فیثاغوریان، اخوان الصفا نزول از افلاک به عالم تحت القمر را مانند تغییر عدد فرد به عدد زوج می دانند زیرا عدد فرد اصل مذکر و عقلانی و فعال و عدد زوج اصل مؤنث و مادی و منفعل است. و نیز آسمان را با عالم صور مجرده و دوزخ را با عالم کون و فساد برابر می دانند. در این عالم صور نوین هر لحظه بر ماده افاضه می شود به این نحو که: «هنگامی که این صورت برتر باشد آن را کون خوانند و اگر جریان برعکس بود فسادش نامند».

صور عالم کون و فساد
در رسائل صور عالم کون و فساد به دو دسته که یکی دارای صفات حسنه و دیگر دارای صفات ذمیمه است و نیز به دو مقوله کلی که یکی چهار عنصر یا امهات و دیگر مرکبات یا مولدات یعنی جمادات و نباتات و حیوانات است تقسیم شده است. استحاله از یک صورت به صورتی دیگر یا توسط بخارات صورت می گیرد، که مرطوب و لطیف و بخاری است، و یا توسط عصارات که مرطوب و مایع است. به کمک این دو و تحت نفوذ سیارات که به عنوان قوای نفس کلی بر جمیع حوادث عالم کون و فساد حکمفرما هستند، تبدیل امهات به موالید و یا برعکس آن امکان پذیر می شود، و این امر، خود انسان را متوجه به هماهنگی و پیوستگی عالم و اتحاد زمین و آسمان و وابستگی آنان به یکدیگر می سازد.

مقصود از علم جو در نزد دانشمندان اسلامی
در نوشته های دانشمندان اسلامی و قبل از آن در مکتب ارسطو مقصود از علم جو علم بر تمام حوادث و تغییراتی بود که بین فلک قمر و سطح کره زمین پدید می آید. این پدیدارها نه تنها شامل تغییرات هوا و باد و توفان و باران و برف و رعد و برق و قوس و قزح و غیره بود، بلکه مسأله کواکب ذوذنب و شهاب و سایر مطالبی که امروزه مربوط به علم هیأت است نیز در زمره مباحث این علم شمرده می شد. در این علم حتی بیش از سایر علوم ارسطو نفوذ بسیاری در دانشمندان قرون بعدی داشته و این نفوذ منحصر به پیروان مکتب مشائی نبوده است بلکه در افکار پیروان مکتبهای دیگر نیز اثر عقاید او دیده می شود.

سه قلمرو منطقه تحت القمر
اخوان منطقه تحت القمر را به سه قلمرو تقسیم کرده اند:
1- ناحیه بالا که اثیر نام دارد و در اثر تماس با فلک قمر حرارت در آن ایجاد می شود.
2- ناحیه وسط که نام آن زمهریر است و فوق العاده سرد است.
3- ناحیه پائین یا نسیم که دارای درجه حرارت معتدل است.
صاحبان رسائل با تفصیل اثر دریاها و آبهای دیگر را در رطوبت هوا و اثر هوا را در زمین شرح داده و حرارت هوا و زمین و آب را وابسته به ضلع شعاع خورشید می دانند و صحت نظر خود را با اشاره به اختلاف فاحشی که بین درجه حرارت قطب شمال و خط استوا وجود دارد نمایان می سازند. در این مورد مانند بسیاری از مواقع دیگر اخوان برای اثبات نظر خود به مشاهده مستقیم طبیعت متوسل شده و مطمئن اند که اگر انسان با چشم بصیرت به پدیدارهای طبیعی بنگرد، وحدت و پیوستگی عالم طبیعت را که اصل و پایه جهانشناسی است مشاهده خواهد کرد.

انواع بادها
در وجه تسمیه و شمارش بادها اخوان بیشتر از سنن قدیمی قبایل عرب و علم انواء آنها پیروی کرده اند تا از افکار علمای یونان و بادها را به 24 نوع تقسیم کرده اند که چهار عدد آن که عبارت است از باد صبا و دبور و جنوب و شمال به وسیله انسان شناخته شده است. گذشته از اختلاف در وجه تسمیه این بادها فرقی با بادهای علم جو ارسطوئی نداشته و همان اعمال را در عالم کون و فساد انجام می دهد. باران و برف و پدیدارهای دیگر از این قبیل نیز مطابق نظر ارسطو از تماس بخار آب و هوای سرد در شرایط معینی بوجود می آید.

رعد و برق
رعد به نظر اخوان از بخار گرمی که به جای تنزل به ناحیه زمهریر صعود کرده و در میان بخارهای مرطوب فشرده شده است حاصل می شود. در این ناحیه بخار خشک که به دلیل وجود حرارت منبسط شده است سعی می کند تا خود را آزاد سازد و در اثر این کوشش حباب رطوبت را در هم دریده و صدای رعد را در هوا ایجاد می کند. برق که معمولا با رعد توأم است از اصطکاک بخار مرطوب با بالاترین ناحیه منطقه تحت القمر که آتشی است حاصل می شود. دلیل اینکه گرچه رعد و برق با یکدیگر بوقوع می پیوندد اول برق به انسان می رسد و سپس رعد، این است که نور جوهری است معنوی در حالی که صوت فقط یک جوهر جسمانی است.

قوس و قزح
قوس قزح که به دلیل زیبائی و تمثیل الوان و اشکال آن مرکز توجه بسیاری از علمای قدیم بوده است به نظر اخوان در منطقه نسیم در مقابل طلوع و غروب خورشید در اثر انعکاس نور آفتاب در ذرات آبی که در هوا پراکنده است حاصل می شود. قسمت اعلای انحنای آن با ناحیه زمهریر مماس است و دارای چهار رنگ است که از بالا به پائین به ترتیب عبارت است از قرمز و زرد و سبز و آبی و مطابق با چهار عنصر است.
محل پیدایش ستاره های دنباله دار و شهاب که در منطقه زمهریر حرکت می کند ماوراء قوس قزح است. به نظر اخوان اگر دخان لطیف و خشک که از کوهها و مناطق خشک برمی خیزد به سرحد بین زمهریر و اثیر رسد، در تماس با اثیر آتش گرفته و به صورت مخروط درخشانی در آسمان ظهور می کند. شهاب سنگ آسمانی و یا ستاره ای نیست که از آسمان نزول کرده باشد زیرا فقط جسم ثقیل به سوی زمین سقوط می کند. بلکه جرمی از آسمان سقوط می کند که در عالم نسیم قرار دارد و چون مایع است دارای حرکت مستدیر است زیرا جسم مایع طبیعة صورت کروی را به خود می گیرد، صورتی که در بین اشکال ممکن کمترین مانع را در مقابل حرکت نشان می دهد.

شهاب ها و کواکب ذوذنب
در مورد کواکب ذوذنب نظر اخوان این است که آنها از بخارهای لطیف خشک و مرطوب که تحت نفوذ زحل و عطارد منقبض شده و مانند بلور شفافیت یافته است بوجود می آید. این نوع کواکب نزدیک فلک قمر پدید آمده مانند یک سیاره حرکت می کند تا بالاخره مضمحل شده از بین می رود. به نظر صاحبان رسائل شهاب علامت منحوسی است که باید برای دفع آن متوسل به دعا و مدد از درگاه الهی شد.
در بحث درباره آثار جوی مانند شهاب و کواکب ذوذنب، آنچه قابل توجه است این است که اخوان کوشش کرده اند تا نمایان سازند چگونه از بطن چهار عنصر و تحت نفوذ آباء علوی (افلاک) پدیدارهای متغیر و گوناگون منطقه بین سطح زمین و فلک قمر بوجود آمده است، به این نحو آنها یکی بودن اساس و اصل مظاهر طبیعت و پیوستگی موجودات را بار دگر تأیید کرده و علم جو را وسیله ای برای جلوه گر ساختن اصول لایتغیر جهانشناسی قرار داده اند.

منـابـع

سید حسین نصر- نظر متفکران اسلامی درباره طبیعت- خوارزمی 1377- صفحه 141-136

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد