بررسی داستان جنگ عراق و حضور عاصم بن عمرو، صحابی ساختگی پیامبر (ص) در آن

فارسی 5207 نمایش |

سیف بن عمر، عاصم را در خیال خود برادر قعقاع و فرزند عمرو تمیمی آفریده است، و برای او فرزندی بنام عمرو خلق کرده که بعد از پدر از او سخن به میان می آید. عاصم بن عمرو دومین شخصیتی است از قهرمانان افسانه ای سیف، که از نظر نیروی بازو دلاوری، و موقع شناسی و درایت و سخن آوری و شعر و ادب و غیره، در درجه دوم از اهمیت برادرش قعقاع در افسانه های سیف قرار گرفته است.

ابن حجر در کتاب الاصابه، عاصم بن عمرو را چنین تعریف کرده است: « یکی از سوارکاران بنام، و شاعری نامی». ابن عساکر نیز عاصم را در تاریخ بزرگش چنین معرفی  کرده است «عاصم از دلاوران قبیله بنی تمیم، و یکی از شعرای بنام آن قبیله است.» در کتابهای استیعاب و تجرید نیز از او معرفی بعمل آمده، و در تاریخ طبری نیز سخن از او به تمام رفته و دیگران که از تاریخ طبری اقتباس کرده اند نیز از عاصم بن عمرو تمیمی  سخن گفته اند، با توجه به اینکه سرچشمه تمام خبرهای عاصم چه نزد طبری و چه نزد دیگران، احادیث و روایتهای ساختگی سیف بن عمر تمیمی میباشد.

عاصم به همراهی خالد در عراق

طبری از قول سیف بن عمر، ضمن وقایع و اتفاقات تاریخی سال 12 هجری روایت میکند: چون خالد بن ولید از نبرد با مرتدهای یمامه بپرداخت، عاصم فرزند عمرو را پیشاپیش خود به عراق اعزام داشت. عاصم به همراه سپاهی که فرماندهی آن با خالد بن ولید بود، در نبرد المذار شرکت جست و با ایرانیان که به فرماندهی انوش جان در المذار سپاه فراهم ساخته بودند بجنگ پرداخت. و نیز طبری از قول سیف در نبرد المقر، و دهانه فرات باذقلی، و فتح حیره مینویسد: خالد به جانب حیره حرکت کرد و افراد و بار و بنه خود را بکشتی نشانید. مرزبان حیره برای جلوگیری از پیشرفت سپاهیان اسلام فرزندش را مأمور ساخت که با بستن سد، کشتیهای خالد را بگل بنشاند. خالد با سپاهیان فرزند مرزبان حیره به نبرد پرداخت و گروهی از ایشان را در مقر از پای در آورد و فرزند مرزبان را نیز در ناحیه دهانه فرات باذقلی بکشت و قوای مرزبان را درهم شکست و افرادش را  پراکنده ساخت و خود مرزبان نیز از چنگ خالد بگریخت و جان به سلامت برد. خالد با قوای خود به حیره وارد شد و بر کاخها و خزائن آن دست یافت. خالد چون حیره را فتح کرد، عاصم بن عمرو تمیمی را به سمت فرماندهی پادگان و مهمات جنگی کربلا تعیین و منصوب ساخت. اینها خلاصه مطالبی بود که طبری و ابن عساکر هردو از قول سیف درباره عاصم و شرکت او در این نبردها روایت کرده اند.

حموی با توجه به روایتهای سیف به ترجمه اماکن آن پرداخته درباره مقر در کتاب خود مینویسد: مقر به محلی از سرزمینهای حیره و نزدیک فرات باذقلی گفته میشود که در آنجا مسلمانان تحت فرماندهی خالد بن ولید در زمان خلافت ابوبکر( رض) با ایرانیان به نبرد پرداختند، و عاصم بن عمرو از آنجا چنین یاد کرده است: «ما را ندیدی که در سرزمین مقر آشکارا به آبهای روان و ساکنان آنجا دست یافتیم، در آنجا ایشان ( دشمنان) خود را از پای در آوردیم، و سپس بجانب دهانه فرات، و آنها که آنجا پناهنده شده بودند روی آوردیم، و هم در آنجا بود که با سواران ایرانی که نمیخواستند از جنگ بگریزند روبرو گردیدیم». و نیز در ترجمه حیره چنین گفته است: حیره شهری است در فاصله سه میلی از نجف...  تا آنجا که میگوید: به شهر حیره «حیره الروحاء» میگویند، همچنانکه عاصم بن عمرو  از آنجا چنین یاد کرده است: «صبحگاهان سواره و پیاده به حیره روحاء حمله بردیم، و در نواحی آنجا کاخهائی را که مانند داندانهای سگ سپید می نمود به محاصره خود در آوردیم».

سنجش روایت سیف با روایات دیگران

اینها مطالبی است که سیف گفته. اما دیگران، ما ندیدیم آنها چیزی در مورد مقر، و فرات باذقلی نوشته باشند. ولی درباره مرزبان حیره، بطوریکه در داستان قعقاع بن عمرو از قول بلاذری گفتیم، «مثنی: در زمان خلافت ابوبکر با مرزبان المذار جنگید و او را شکست داد، و در زمان خلافت عمر بن خطاب، عتبة بن غزوان مأمور فتح حیره گردید و مرزبان المذار با او برخاست، و در نتیجه نبردی که بین آن دو درگرفت ایرانیان شکست خوردند و همگی در آب غرق گردیدند و مرزبان را نیز گردن زد.

بررسی سند

در سند حدیث سیف نام مهلب اسدی، و عبدالرحمن بن سیاه احمری، و زیاد بن سرجس احمری آمده است که همگی آنها ساختگی و جزء راویان آفریده خیالات سیف میباشند. و نیز نام ابوعثمان بعنوان  راوی برده شده است که در احادیث سیف این نام به دو نفر اطلاق میگردد که یکی  از آنها یزیدبن اسید میباشد و در اینجا معلوم نیست مراد سیف کدامیک از آنها بوده است.

نتیجه سنجش

سخن سیف با دیگران در المذار هماهنگی ندارد، و در مورد  المقر و فرات باذقلی، سیف گوینده منحصر به فرد است چه دیگران حتی نام این دو موضع را در نوشته های خود نیاورده اند، تا چه رسد به ذکر وقایعی که به قول سیف در آنجا ها انفاق افتاده است. طبری را می بینیم که احادیث سیف را در مورد آن مکانها در تاریخش روایت کرده و بنا به عادتش رجزها و حماسه های عاصم را از آخر آنها حذف نموده، و حموی اسامی جاها و اماکن را از سخنان سیف افسانه ساز گرفته و به اشعار و حماسه های قهرمانان افسانه ای او نیز استناد کرده است، همچنانکه مقر را از این طریق معرفی کرده، و به معرفی حیره با اشاره به اینکه آنرا عاصم بن عمر و حیرةالروحاء در اشعارش ذکر کرده است می پردازد، در صورتیکه بنظر ما ضرورت شعری ایجاب کرده است تا سیف کلمه روحاء را بدنباله حیره بیاورد، نه اینکه روحاء اسم اضافه ای است بر نام حیره همچنانکه حموی پنداشته است.

دست آورد روایات سیف

یکم- خلق مکانی بنام مقر که جای خود را در کتابهای جغرافیا باز کرده است.

دوم- خلق فرماندهی برای پارسیان بنام انوش جان.

سوم- روزهای نبردهای خیالی که در تاریخ ثبت شده است.

چهارم- اشعارش زینتبخش گنجیه ادبیات عرب گردیده است.

پنجم- فتوحی اضافه بر سایر  پیروزیهای خیالی خالد در عراق.

ششم- و بالاخره قهرمانیها، و اشعار، و پست فرماندهی پادگان و مهمات جنگی کربلاء سندی از افتخارات بنام عاصم بن عمرو تمیمی قهرمان و دلیر مرد افسانه ای تمیم.

منـابـع

علامه سیدمرتضی عسکری- یکصد و پنجاه صحابی ساختگی– از صفحه 272 تا 276

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد