علت رمزگویی عرفا و شعرای عرفانی
فارسی 2635 نمایش |رمز گویی حافظ دو دلیل داشته که یک دلیلش در کلمات عرفا نیامده است ولی حتما بی اثر نبوده و آن این است که: شعر و ادب و فصاحت و بلاغت و زیبایی بیان، خودش یک وسیله ای است برای بهتر رساندن هر پیام، حالا پیام هر چه می خواهد باشد. یک نفر سیاسی هم اگر بخواهد پیام سیاسی خودش را به مردم برساند، با شعر و ادب و این حرفها، با یک شعر خیلی عالی به اندازه صد کتاب در مردم اثر می گذارد، یعنی آن مطلب وقتی لباس زیبای شعر را بپوشد بهتر اثر می گذارد.
خود قرآن کریم از همین معنا استفاده کرده. اعجاز قرآن که در فصاحت و زیبایی اش هست، یعنی قرآن هنر را در خدمت پیام الهی قرار داده و این جهت قرآن همیشه عامل فوق العاده مؤثری در پیشرفت و پیشبرد قرآن بوده. عرفا هم برای پیام عرفانی خودشان از زیبایی ادب، از این تشبیه ها، تمثیل ها، شعرها، از این رمزی سخن گفتن ها استفاده کرده اند. این امر مسلما مطالب را زیباتر می کند تا اینکه مطالب را همین طور مکشوف و بی پرده بگویند، لطف ندارد، یعنی برای تبلیغ حرف خودشان این «وسیله» را انتخاب کرده اند.
و دیگر اینکه این معانی اساسا لفظ ندارد، الفاظ بشر کوتاه است از افاده این معانی، و تنها افرادی می توانند این معانی را درک کنند که خودشان وارد این دنیا باشند. این است که اینها تصریح می کنند که به تعبیر خودشان عشق قابل بیان نیست، زبان عشق زبان بیانی نیست.
خود حافظ هم در خیلی جاها به این مطلب تصریح می کند. مثلا در یک جا می گوید:
ای آنکه به تقریر و بیان دم زنی از عشق *** ما با تو نداریم سخن، خیر و سلامت
(اینها به لفظ نمی آید)
سخن عشق نه آن است که آید به زبان *** ساقیا می ده و کوتاه کن این گفت و شنفت
این حرفی است که اینها معتقدند که این معانی با بیان صریح گفتنی نیست، فقط با رمز باید گفته شود و افرادی هم می توانند درک کنند که اهل راه و اهل سلوک باشند، غیر از اینها کسی نمی فهمد.
به قول مولوی زبان مرغان است، منطق الطیر (زبان پرندگان) است، فقط کسی می داند که عالم به منطق الطیر باشد. دیگران اصلا نمی توانند در این حریم وارد شوند. بنابراین با زبان خود گفتن، زبان ندارد که گفته شود، زبانش همین هاست، یعنی زبان زبان رمز است که اگر بخواهند به صورت غیر رمزی بگویند همه به گمراهی و اشتباه می افتند. اینها معتقدند که این راه را نه با قدم فکر و عقل می شود پیمود، و نه با بیانی که آن بیان مال فکر و عقل است می توان تقدیر کرد.
منـابـع
مرتضی مطهری- عرفان حافظ- صفحه 56-57
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها