در قرآن کریم از زبان حضرت عیسی (ع) چنین نقل شده است که آن حضرت پیروان خود را به آمدن پیامبری پس از خود به نام «احمد»، بشارت داده است: «و إذ قال عیسی ابن مریم یا بنی إسرائیل إنی رسول الله إلیکم مصدقا لما بین یدی من التوراة و مبشرا برسول یأتی من بعدی اسمه أحمد فلما جاءهم بالبینات قالوا هذا سحر مبین؛ و هنگامى که عیسى پسر مریم گفت: اى فرزندان اسرائیل! بى تردید من فرستاده ى خدا به سوى شمایم، در حالى که آنچه را پیش از من آمده که تورات است تصدیق مى کنم و به رسولى که پس از من مى آید و نامش احمد است بشارت مى دهم، ولى همین که [آن رسول] با دلایل روشن سراغشان آمد، گفتند: این جادویى آشکار است.» (صف/ 6)
هر پژوهشگری که قرآن را کتابی آسمانی بداند و به وحی بودن آن ایمان داشته باشد، با ملاحظه این آیه یقین خواهد کرد که نبوت پیامبر اکرم (ص) از جمله اخباری است که از زبان حضرت عیسی (ع) نقل شده است. همچنین آنچه مسلم است این است که انبیای گذشته به ظهور و بعثت چنین پیامبری خبر داده اند؛ زیرا آیا ممکن است پیامبرانی همانند اشعیا، ارمیا، دانیال، حزقیال و عیسی به اخباری همانند حادثه بخت النصر، کورش، اسکندر و حوادثی که در مناطقی همچون مصر، بابل و اورشلیم اتفاق افتاده خبر داده باشند، ولی به آمدن بزرگ ترین پیامبر و پیامبری که پایان دهنده همه آنان است، اشاره ای نکرده باشند؟ مگر اینکه معتقد باشیم این پیامبران از بعثت چنین پیامبری آگاهی نداشتند که این ادعا نیز با نبوت آنان سازگاری ندارد.
بدون تردید ما در اینجا نمی خواهیم ادعا کنیم که پیامبران پیشین به صورت کاملا جزئی و دقیق به زمان، مکان، نام و نسب پیامبر پس از خود اشاره کرده باشند؛ زیرا در مورد پیامبران دیگر نیز رویه به این صورت نبوده است، مگر درباره برخی از پیامبران بنی اسرائیل که در زمان حیات خویش پیامبر پس از خود را برگزیده و به مردم معرفی می کردند. البته برخی از نشانه هایی که می تواند به عنوان شاهدی، هرچند احتمالی، برای این ادعا باشد، در متون مقدس ادیان پیشین، دست یافتنی است؛ همان گونه که در انجیل یوحنا آمده است: «آن گاه از او سؤال کردند: پس چه، آیا تو الیاس هستی؟ گفت: نیستم. آیا تو آن نبی هستی؟ جواب داد که نی.» به ویژه اینکه نبی در متن سریانی و یونانی کتاب مقدس معرف به حرف تعریف است و به پیامبر معهود و مشخصی اشاره دارد. همچنین در باب هفتم همین سفر آمده است: «آن گاه بسیاری از آن گروه چون این کلام را شنیدند گفتند: در حقیقت این شخص همان نبی است» و یا از زبان شخصی به نام منتس ادعا شده است که ایشان خود را همان فارقلیط موعود خوانده است. هیچ کس در این نکته تردید نخواهد کرد که چون پیامبران پیشین به زبان خودشان سخن می گفته اند، بنابراین، بشارت های آنان درباره حضرت رسول، به زبان دیگری غیر از زبان عربی بوده است. ولی به هر حال، قرآن کریم خبر می دهد نامی که حضرت عیسی (ع) با تصدیق گزارش تورات به آن خبر داده است، «احمد» بوده است.
«احمد» از صیغه افعل، مبالغه در صفت «حمد»، اسمی اسلامی است که در زمان جاهلیت و در دوران پیامبر اکرم (ص) برای کسی جز ایشان به کار نرفته است و آن حضرت نخستین کسی است که این نام بر او نهاده شد. واژه پژوهان در ریشه یابی این نام، آن را برگرفته از ریشه (ح م د) به معنای «ستایش» دانسته و گفته اند وجه نام گذاری پیامبر اکرم (ص) به احمد که صفتی تفضیلی است، فراوانی ستایش خداوند به وسیله حضرت یا ستوده تر بودن او بیش از همه در نزد خداوند سبحان است.برخی حمد را ثناگویی شخص به اوصاف نیکویی می دانند که فقط با زبان انجام گیرد. گروهی از واژه پژوهان نیز با افعل تفضیل دانستن این واژه، آن را مبالغه در حمد و برگرفته از محمود یا حامد بودن نزد خداوند دانسته اند که بنابر وجه دوم، باید مضافی در تقدیر باشد.
درباره اینکه آیا این واژه یکی از نام های پیامبر است یا از اوصاف اوست، اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی با تأیید افعل تفضیل بودن احمد، آن را از نام های پیامبر دانسته اند که به محمود بودن او در فعل و اخلاق دلالت دارد. راغب مورد بشارت بودن این نام از زبان عیسی (ع) را دلیل برجستگی و پسندیده تر بودن او از عیسی (ع) و همه پیامبران پیشین می داند. برخی نیز گفته اند پیامبر دارای نام عام (محمد) و نام خاص (احمد) بوده و عیسی (ع)با این بشارت از پیامبر با نام خاص او یاد کرده است. در برابر دیدگاه مشهور درباره ساختار ادبی این واژه که آن را افعل تفضیل شمرده اند، برخی بر صفت مشبهه بودن آن اشاره دارند. بر اساس گزارش قرآن کریم، شکی نیست که یکی از نام های پیامبر اکرم (ص)، احمد است. این نام پس از محمد از شناخته ترین نام های آن حضرت شمرده می شود. شهرت و کاربرد گسترده این نام در میان مسلمانان به اندازه ای است که از صدر اسلام تا کنون، همواره برای یاد کردن از پیامبر (ص)، استفاده از این نام پس از محمد در رتبه نخست قرار داشته است.
درباره علم (نام مخصوص) یا وصف مشهور بودن احمد برای پیامبر (ص)، به اتفاق نظری نمی توان دست یافت، ولی ادله ای دیدگاه نخست را تأیید می کنند. در روایتی از امام باقر (ع) نقل شده: به آمنه مادر پیامبر، در دوران بارداری ندا رسید که نام فرزند خود را احمد بگذارد. در گزارش دیگری، همین مضمون از خود آمنه نیز نقل شده است. همچنین در روایت دیگری، امام باقر (ع) فرمودند: «ابوطالب عموی پیامبر در روز هفتم ولادت حضرت، این نام را برای وی برگزید و سبب این نام گذاری را ستایش آسمانیان و زمینیان از حضرت بیان کرد.» در روایتی از خود پیامبر اکرم (ص) وجه نام گذاری او به محمد، ستایش زمینیان از آن حضرت و به احمد، ستوده تر بودن او نزد آسمانیان ذکر شده است.
درباره تقدم نام گذاری پیامبر به محمد یا احمد، دیدگاه های گوناگونی مطرح شده است. برخی از مفسران و مورخان با استناد به آیه 6 سوره صف که نام احمد را یاد شده از زبان حضرت عیسی (ع) می داند، بر تقدم نام احمد، حکم کرده اند. بر اساس این دیدگاه و با استناد به به برخی از منابع یهودی، بسیاری حتی پیش از تولد حضرت محمد (ص) از نام، ویژگی ها و اوصاف او آگاهی داشته اند. در برابر این مورخان و مفسران، برخی دیگر با توجه به این گزارش تاریخی که نام احمد پیش از پیامبر اسلام، هیچ سابقه ای در میان عرب نداشته است، بر تقدم شهرت محمد بر احمد اصرار دارند. بر اساس نظریه دوم، شاید این گونه نام گذاری نشانه ای از حکمت و لطف خداوند به شمار آید تا کسی با احمد بشارت داده شده از زبان حضرت عیسی (ع) اشتباه نشود. البته بر خلاف گزارش تاریخی مزبور که بستانی نیز در دائره المعارف خود بر آن مهر تأیید زده است، برخی از گزارش های تاریخی، وجود این نام در میان قبایل جاهلی پیش از اسلام را تأیید می کنند.
سؤال مهمى که در اینجا مطرح مى شود این است که نام معروف پیامبر اسلام "محمد" مى باشد، در حالى که در آیه 6 سوره صف به عنوان "احمد" ذکر شده، این دو چگونه با هم سازگار است؟
در پاسخ این سؤال لازم است به نکات زیر توجه شود:
الف- در تواریخ آمده است که پیامبر اسلام (ص) از کودکى دو نام داشت، و حتى مردم او را با هر دو نام خطاب مى کردند، یکى "محمد" و دیگرى "احمد" اولى را جدش عبدالمطلب براى او برگزیده بود و دومى را مادرش آمنه. این مطلب در سیره حلبى مشروحا ذکر شده است.
ب- از کسانى که مکرر پیامبر اسلام (ص) را با این نام یاد کردند عمویش ابوطالب بود، هم امروز در کتابى که به نام "دیوان ابوطالب" در دست ما است اشعار زیادى دیده مى شود که در آن از پیغمبر گرامى اسلام به عنوان "احمد" یاد شده مانند:
ارادوا قتل احمد ظالموهم *** و لیس بقتلهم فیهم زعیم
"ستمگران آنها تصمیم قتل او را داشتند ولى براى این کار رهبرى نیافتند".
و ان کان احمد قد جاءهم *** بحق و لم یاتهم بالکذب
"قطعا احمد آئین حقى براى آنها آورد و هرگز آئین دروغ نیاورد".
در غیر دیوان ابوطالب نیز اشعارى از ابوطالب در این زمینه نقل شده مانند:
لقد اکرم الله النبى محمدا *** فاکرم خلق الله فى الناس احمد
خداوند پیامبر خود محمد را گرامى داشت و لذا گرامى ترین خلق خدا در میان مردم احمد است.
ج- در اشعار "حسان بن ثابت" شاعر معروف عصر پیامبر نیز این تعبیر دیده مى شود:
مفجعة قد شفها فقد احمد *** فظلت لالاء الرسول تعدد
"مصیبت زده اى که فقدان احمد او را لاغر کرده بود و پیوسته عطایا و مواهب رسول خدا را برمى شمرد".
اشعارى که از ابوطالب یا غیر او نام احمد (به جاى محمد) در آن آمده آن قدر فراوان است که مجال نقل همه آنها در اینجا نیست، این بحث را با شعر جالب دیگرى از فرزند ابوطالب یعنى على (ع) پایان مى دهیم:
ا تامرنى بالصبر فى نصر "احمد" *** و و الله ما قلت الذى قلت جازعا
ساسعى لوجه الله فى نصر "احمد" *** نبى الهدى المحمود طفلا و یافعا
"آیا به من مى گویى در یارى احمد شکیبایى کنم؟ به خدا سوگند من آنچه را گفتم از روى جزع و بى صبرى نگفتم".
"من براى خاطر خدا در یارى "احمد" مى کوشم همان پیامبر هدایت که در طفولیت و جوانى پیوسته محمود و ستوده بود".
د- در روایاتى که در مساله معراج وارد شده بسیار مى خوانیم که خداوند پیامبر اسلام (ص) را در شب معراج بارها به عنوان "احمد" خطاب کرد، و شاید از اینجا است که مشهور شده نام آن حضرت در آسمانها "احمد" و در زمین "محمد" (ص) است. در حدیثى از امام باقر (ع) نیز آمده است که پیامبر اسلام (ص) ده نام داشت که پنج نام آن در قرآن آمده "محمد" و "احمد" و "عبدالله" و "یس" و "ن".
ه- هنگامى که پیامبر آیات فوق (آیات سوره صف را) براى مردم مدینه و مکه خواند و قطعا به گوش اهل کتاب نیز رسید هیچکس از مشرکان و اهل کتاب ایراد نکردند که انجیل بشارت از آمدن "احمد" داده نام تو "محمد" است، این سکوت خود دلیل بر شهرت این اسم در آن محیط است، زیرا اگر اعتراضى شده بود براى ما نقل مى شد، چه اینکه اعتراضهاى دشمنان، حتى در مواردى که بسیار زننده بوده، نیز در تاریخ ثبت است. از مجموع این بحث نتیجه مى شود که نام احمد از نامهاى معروف پیامبر اسلام (ص) بوده است.
بر اساس گزارش قرآن کریم، حضرت عیسی (ع) در کنار دعوت بنی اسرائیل به پیروی از تورات، آمدن پیامبری پس از خود را بشارت می دهد که نام او احمد است: «و مبشرا برسول یأتی من بعدی اسمه أحمد» (صف/ 6) بنابراین، در این نکته که نبوت پیامبر اکرم (ص) پیش از آن حضرت، از سوی حضرت عیسی خبر داده شده است، شکی نیست. نکته مورد اختلاف این است که عیسی (ع) با چه نامی پیامبر را یاد کرده است و آیا این نام در اناجیل کنونی موجود است؟ البته از این آیه شریفه نمی توان استدلال کرد که نام آن حضرت در تورات یا انجیل ذکر شده باشد؛ زیرا تنها این آیه بر این نکته اشاره دارد که حضرت به آمدن پیامبری به نام احمد پس از خود بشارت داده است. اما اینکه این بشارت در قالب انجیل باشد، بیان نشده است.
ولی بر اساس برخی از آیات دیگر، یهودیان یا مسیحیان پیش از پیامبر (ص) از آمدن او آگاهی داشته، حتی برخی از آنان اوصاف و ویژگی های آن حضرت را نیز به صورت دقیق می دانستند و این اخبار را از تورات و انجیل به دست آورده بودند: «الذین یتبعون الرسول النبی الأمی الذی یجدونه مکتوبا عندهم فی التوراة والإنجیل؛ همانان كه از اين فرستاده پيامبر درس نخوانده كه [نام] او را نزد خود در تورات و انجيل نوشته مى يابند پيروى مى كنند.» (اعراف/ 157)
در آیه دیگری ضمن اشاره به آگاهی کامل یهود و مسیحیان از آن حضرت، آمده است: «الذین آتیناهم الکتاب یعرفونه کما یعرفون أبناءهم؛ كسانى كه به ايشان كتاب [آسمانى] داده ايم همان گونه كه پسران خود را مى شناسند او [=محمد] را مى شناسند.» (بقره/ 146؛ انعام/ 114) در ذیل این آیات و در تفسیر آنها از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که نام او در تورات، «احید» در انجیل «احمد» و در قرآن «محمد»، است.
همچنین از ابن عباس نقل شده که نام هایی همانند «احمد»، «محمد»، «فارقلیط» و «ماد ماد» از جمله نام های پیامبر اسلام در کتاب های آسمانی امت های پیشین بوده است.
ادیان الهی مسیحیت حضرت عیسی (ع) موعود باورها پیامبر اکرم باورها در قرآن تاریخ